فرارو- افشین داورپناه؛ تعبیری عامیانه میگوید: «سیاست، پدر ندارد» اما ظاهرا، رسانهها از سیاست بیپدرترند! در واقع، امواج رسانهای سوار بر ژورنالیسم پوپولیستی، از چنان قدرتی برخورداست که هر نوع عقلانیتی را در هم میکوبد؛ جنجالهایی را که در چند روز گذشته در موضوع استقبال اردوغان از محمود عباس به راه افتاد باید مصداق تر و تازه چنین چیزی دانست.
به نظر میرسد «نقد» اصولی سیاستهای دولت ترکیه و اردوغان، به پشتوانه نوعی ژورنالیسم پوپولستی، کمکم جای خود را به نوعی «اردوغان ستیزی» دادهاست! دوشنبه گذشته، در بخشی از استقبال اردوغان از محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، ۱۶ سرباز که هرکدام نماد یکی از دولتهای تاریخی ترکیه بودند، در کنار اردوغان صف کشیده بودند. این 16 سرباز نمادی از تاریخ و سیاست ترکیه در ادوار گذشته بودند؛ به گفته خبرگزاری آنادولو ترکیه، این سربازها نمادیاز امپراتوری هون ها در سده دوم قبل از میلاد تا حکومتهای سلجوقیان و گورکانیان و در نهایت امپراتوری عثمانی بودند.
کسانی چون، کادری گورزل، خبرنگار شناخته شده ترکیه که از منتقدان و مخالفان سرسخت دولت اردوغان به شمار میآید، چنین مراسمی را «سیرک عثمانی در کاخ ریاست جمهوری» خواندند؛ پس از خبرنگاران داخلی ترکیه، برخی از دیگر روزنامه-نگاران، تحلیلگران و حتی سیاستمداران نیز، به تمسخر چنین مراسمی پرداختند! مراسمی که هدفش اشاره به هویت تاریخی و سیاسی ترکیه بود. مراسمی که نظیر آن را در بسیاری از مراسمها و استقبالهای سیاسی کشورهای دیگر نیز میتواند دید.
اینکه عملکرد اردوغان در برخی از برنامهها و سیاستهای داخلی ترکیه و همچنین برخی از کنشها و عملکردهای او در رخدادهای منطقهای و بینالمللی باب طبع ما یا همسو با ما نیست، دلیل و بهانه قابل قبولی نیست که ما بر اساس آنچنین مراسمی و همچنین از صدر تا ذیل اقدامات اردوغان را به شیوهای سوگیرانه و عوامفریبانه زیر سئوال ببریم تا جایی که حتی نوع اجرای یک مراسم معمولی در دیدار او با محمود عباس را به وسیلهای برای تخریب ناموجه، غیر منطقی و غیردیپلماتیک او تبدیل کنیم.
اینکه دولت ترکیه، در گذشته خود شکوه و جلالی تاریخی میبیند و احتمالا بر آن است که وضعیت و جایگاه سیاسی ترکیه، از نظر قدرت و تاثیرگذاری، در امتداد امپراتوری عثمانی یا سایر امپرتوریهای سابق آن باشد، در ذات خود چیز بدی نیست. بخشی از این تمایل، کارکردهایی هویتی دارد؛ در واقع دولت ترکیه میکوشد تا از این طریق نوعی هویت ملی همراه با اعتماد به نفس بالا را در قلمرو داخلی خود ایجاد کند و چنین پیشینه و هویتی را برای جهانیان به نمایش بگذارد. بخشی از چنین رویکردی نیز، نوعی هدفگذاری سیاسی و توسعهای است. اما در کمال ناباوری بسیاری از تحلیلگران با کاربرد برچسبهای چون «تلاش دولت ترکیه برای احیای امپراتوری» یا اینکه «اردوغان سودای امپراتوری در سر دارد» و نظایر آن، و با نگاهی منفی و تخریبی، سیاستها و برنامههای اردوغان را به شکلی غیر منطقی و پوپولیستی، تحلیل میکنند ـ تحلیلی که اساسا از ابتدا قرار است به تخریب چهره و عملکرد اردوغان، دولت او و حزب عدالت و توسعه منتهی شود!
هر کشوری تلاش میکند در فرآیند «هویتسازی» و حتی در انواع نمایشهای هنری، سیاسی و فرهنگی چه در قلمرو داخلی و چه در ارتباط با سایر کشورها و فرهنگها، از ظرفیتها و پشتوانههای تاریخی و فرهنگی خود استفاده کند؛ در واقع، هویتسازی و هویتبخشی فرهنگی و ملی، ناگزیز از ارجاع به تاریخ (گذشته و فرایندِ شدن) است از این رو است که دولت ـ ملتها برای هویت-سازی میکوشند تا تصویری پرصلابت و افتخار آمیز از گذشته خود به نمایش بگذارند اما نمایشی ساده و معمولی در جریان استقبال اردوغان از محمود عباس، با واکنش منفی و گاه خصمانه برخی از روزنامهنگاران، تحلیلگران و سیاستمداران مواجه می-شود!
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در تجربه تاریخی دوران مدرن، رجعت برخی از حکومتها و دولتها به تاریخ و تلاش برای استفاده از با هدف هویتسازی، تجربههای تلخی را رقم زده است ـ برای نمونه میتوان به تجربه ظهور فاشیسم در ایتالیا و آلمان یا برخی ملیگراییهای افراطی و ناکام دوران معاصر اشاره کرد.
واقعیت این است که، اردوغان پس از انتخاب به عنوان ریاست جمهوری ترکیه، کوشید تا هویت ملی ترکیه را با تاکید بر دو عنصر ترکی ـ اسلامی بازتعریف و تقویت کند و با اتخاذ و توسعه این رویکرد ناسیونالیستی، اکنون ترکیه را به گذشته آن پیوند دهد؛ در حالی که تا یک دهه پیش، لائیکها در ترکیه، که قدرت را در دست داشتند و ترکیه نوین را بر اساس آن بناکرده بودند به دلیل رویکرد ایدئولوژی غیر مذهبی، تحمل رویکردهای مذهبی و در نتیجه اقدامات و چهرههای دینی ـ مذهبی را نداشتند اما اردوغان کوشید در نسخه با ترسیم و ارائه الگوی جدیدی از گونهای کشورداری که مبتنی بر همزیستی لائیسیته و مذهب باشد و در راستای اهداف و آرمانهای حزب عدالت و توسعه، بر سهم و نقش مذهب نیر تاکید کند؛ الگویی که با سابقه تاریخی و فرهنگی ترکیه هماهنگی بیشتری دارد و همچنین میتواند به استقرار رویههای دموکراتیکتر در ترکیه منجر شود؛ سیاست در ترکیه امروز، دموکراتیکتر از یک دهه پیش است و در عین حال فضای بیشتری برای دین فراهم کردهاست؛ برخی از جنبشهای اسلامخواه و اسلامگرا نیز مدل ترکیه را، به عنوان الگویی قابل تامل (یا مطلوب) پذیرفتهاند اینکه سیاستهای فعلی دولت ترکیه و حزب عدالت و توسعه، تا چه حد موفق و خوش فرجام خواهد بود و آینده ترکیه را به چه سمت و سویی هدایت خواهد کرد، موضوع و بحث دیگری است.
مسلما سیاستهای اردوغان، در بعد داخلی و خارجی، قابل نقد است و میتوان انتظار داشت که چنین نقدهایی اشاره به نقاط ضعف و سوء مدیریتهای او داشته باشد اما با رویکردهایی شبیه به آنچه در جنجال استقبال او از محمود عباس اتفاق افتاد، نمیتوان رسیدن به تحلیلی منطقی و منصفانه از سیاستها و عملکرد شخص اردوغان و دولت او را انتظار داشت.
به یاد داشته باشیم که در یک دهه اخیر و با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، علیرغم همه ایراداتی که به دولتمردان ترکیه وارد است، شاخصهای اقتصادی در ترکیه رشد چشمگیری را تجربه کرده، توسعه سیاسی، نیز وارد فضای جدیدی شده و این کشور به قدرتی منطقهای و تاثیرگذار در معادلات قدرت تبدیل شدهاست. و توجه داشته باشیم که همراهی و همگامی ترکیه با سیاستهای آمریکا، به ویژه در منطقه خاورمیانه، رابطه با اسرائیل و موضعگیریهای دولت ترکیه در قبال مسائل و اقدامات این رژیم اشغالگر، موضعگیری دولت ترکیه و به طور مشخص اردوغان در مورد مسائل سوریه، عراق و داعش، هیچکدام از اینها اگر هم مطابق با نظریات یا خواست سیاسی ما نباشد، نباید باعث رفتارها و تحلیلهای سوگیرانه و غرضورزانه ـ و در عین حال دور از اخلاق ـ درباره اقدامات و عملکرد شخص اردوغان و دولت او شود! رویهای که همانطور که پیش از این نیز به آن اشاره شد، ما را به تحلیلهایی ناردست و غیرواقعی از شرایط و اوضاع رهنمون میشود.
يكي از بي هويت ترين كشورهاي دنيا
كشوري كه هويت و تاريخ داشته باشه اينقدر زور نميزنه
با نهايت 500 سال تاريخ تاتاريشون
ميخان هويت سازي كنن
كلي خنديدم
پس ما بايد چي كار كنيم با 7000 سال تاريخمون
البته تقصير خودمونه اين كشورهاي در پيت همسايه به اينجاها رسيدن
برن خوش باشن كه ما فعلا خوابيديم