آموختن اینکه چگونه تصمیمات مشترک بگیریم، بخش مهمی از هر رابطۀ عاشقانۀ طولانیمدت است. در حالیکه تصمیمات از تصمیمات کوچکی نظیر شام امشب شروع میشوند، به تدریج بزرگتر میشوند و از رنگ دستشویی به بچهدار شدن و مراقبت از او یا مهاجرت به خارج از کشور میرسند.
فرارو- اگر همیشه تصمیمهایتان را به تنهایی گرفته باشید، مشورت با فردی دیگر به شکل مستمر، میتواند دشوار باشد. اما این اتفاقی است که وقتی در رابطه هستید، به خصوص روابط بلندمدت، خواه ناخواه میافتد.
به گزارش فرارو، حتی تصمیمات نسبتاً کوچک، نظیر بیرون رفتن، یا اینکه دستشویی را چه رنگی بزنید یا چگونگی و زمان گذراندن تعطیلات، اگر سلیقههایتان خیلی متفاوت باشد، میتواند سرشار از دشواری باشد.
آموختن اینکه چگونه تصمیمات مشترک بگیریم، بخش مهمی از هر رابطۀ عاشقانۀ طولانیمدت است. در حالیکه تصمیمات از تصمیمات کوچکی نظیر شام امشب شروع میشوند، به تدریج بزرگتر میشوند و از رنگ دستشویی به بچهدار شدن و مراقبت از او یا مهاجرت به خارج از کشور میرسند.
ایجاد یک مبنای قابل اتکا برای تصمیمگیری و بحث، بنیانی خوب برای رابطۀ درازمدت فراهم میآورد.
دو مبنای اصلی مورد استفاده برای تصمیمگیری عبارتند از:
عقل یا منطق، جایی که شما به صورت خودآگاهانه از واقعیات پیش رویتان و دانش پیشین خود بهره میگیرید و با استفاده از آن شواهد تصمیم میگیرید.
شهود یا «ندای قلبی»، جایی که باید «حس» کنید تصمیمتان درست است. شهود در واقع ترکیبی است از تجربۀ گذشتۀ شما و ارزشهایتان و از این رو ابزاری ارزشمند است. با این حال از یاد نبرید که تصورات شما ممکن است نقش بزرگی در احساسات شما داشته باشند و این تصورات ممکن است درست نباشند.
تجربه و تصورات ممکن است ما را گول بزنند:
مثلاً ممکن است ظاهراٌ بدون دلیل از یک همکار یا آشنا خوشتان نیاید یا به او اعتماد نداشته باشید. ممکن است احساس کنید که آنها میخواهند کار دستتان بدهند.
اما قدری عمیقتر شوید و ممکن است نامی به ذهنتان بیاید که به آن احساس مرتبط است و هیچ ربطی به آن همکار ندارد، بلکه مربوط به کسی است که قدری به آن همکار شباهت ظاهری دارد. در واقع شهود شما در اینجا شما را منحرف کرده است.
اما در موردی دیگر، ممکن است حق با شهود شما باشد، چرا که تناقضی میان زبان بدن و ارتباط کلامی مشاهده کردهاید، یا چیزی را دیدهاید، اما آن را به صورت خودآگاه ضبط نکردهاید.
ارزشش را دارد که بفهمید از کدام روش تصمیمگیری به طور مرتب استفاده میکنید یا آن را ترجیح میدهید، چرا که هر کدام مزایا و معایب خود را دارند.
در یک رابطه، بد نیست بدانید که شریک زندگیتان ترجیحش چیست.
ناهماهنگی در تکنیک تصمیمگیری ممکن است منجر به مشکل شود، به خصوص اگر عقل و شهود به پاسخهایی متفاوت برسند.
در یک رابطه، برای تصمیمگیری، هیچ جایگزینی برای صحبت در مورد مسائل وجود ندارد. این یعنی هر دویتان دیدگاهتان را توضیح دهید و به نظرات شریک زندگیتان گوش دهید.
هوس نکنید که پیوسته دیدگاه خودتان را تکرار کنید.
در عوض، موضع خود را توضیح دهید و سپس با دقت گوش دهید و به نظرات آنها فکر کنید. نظر او چه تاثیری بر نظر شما میگذارد؟
یک گزینۀ مفید این است که از یک فرآیند تصمیمگیری مشخص عبور کنید. این فرآیندها میتواند از نسبتاً ساده (او عقل بعد شهود) یا پیچیدهتر (مثل استفاده از چارچوب تصمیمگیری) را شامل شود.
یکی از راههای بهبود تصمیمگیری مشترک این است که با هم بنشینید و هم عقل و هم شهود را در رابطه به مشکل به کار بگیرید.
1. با هم واقعیات را مرور کنید. واقعیات به کدام سو اشاره دارند؟ آیا پاسخی بدیهی وجود دارد یا اینکه تصمیمگیری سختتر از آن است؟
2. وقتی به پاسخ منطقی رسیدید، آیا به جایی رسیدید که فهمیدید پاسخ واضحی برای تصمیم وجود ندارد، سراغ شهودتان بروید. شهودتان به شما میگوید که چه کنید؟ از خودتان بپرسید که چرا قلبتان این را میگوید و آماده باشید که احساس خود را موشکافی کنید.
3. اگر هنوز اختلاف دارید، شاید لازم باشد که مصالحه کنید و به یک نقطۀ میانه برسید که هر دوی شما آمادگی پذیرشش را داشته باشید.
اگر مدتی است که برای گرفتن تصمیمات مشترک مشکل دارید، ساختاری پیچیدهتر نظیر چارچوب تصمیمگیری وجود دارد، که میتواند راهگشا باشد. این چارچوب فرآیندی گام به گام برای تصمیمگیری فراهم میآورد. این چارچوب قدری رسمی است، اما راهی است خوب برای حصول اطمینان از اینکه به همه چیز فکر کردهاید و به هر دوی شما کمک میکنید تا نسبت به نتیجه احساس بهتر داشته باشید.
در نهایت، اگر هنوز قادر به تصمیمگیری نیستید، پاسخ معمول این است که شرایط فعلی را ادامه دهید.
این امر به خصوص در مورد تصمیمات مهمی از جمله جابه جایی منزل، ازدواج، بچه دار شدن و امثالهم مهم است. ممکن است نتیجه چندان به مذاقتان خوش نیاید، به خصوص اگر شریک زندگیتان خواستار تغییر بوده باشد، اما باید درک کنید که نمیتوانید شخصی را پذیرش تصمیماتی همچون اینها وادار کنید.
اگر شما و شریک زندگیتان چیزهای بسیار متفاوتی بخواهید، مسئله پیچیده میشود.
مثلاً اگر یکی از شما خواهان ازدواج یا بچه دار شدن باشد، و دیگری احساس کند که آمادگیش را ندارد یا اصلاً طالب چنین چیزی نباشد، ممکن است اساس رابطۀ شما به چالش کشیده شود.
در نهایت، شاید مجبور شوید که تصمیمات دیگری نظیر اینکه آیا خواهان ادامۀ رابطه هستید بشوید.
کجاست که تصمیم مشترک بدل به مذاکره یا مسئلۀ متقاعد کردن میشود؟ این سه با هم پیوندی نزدیک دارند و حتی ممکن است، سه تصور از یک چیز باشند.
تصمیم مشترک یک فرد ممکن است، برای فردی دیگری مذاکره باشد.
مهم نیست که نامش را چه بگذارید. نکته این است که راهی پیدا کنید تا تصمیمها را با هم بگیرید، حال چه در فرآینده مذاکره یا با استفاده از چارچوب تصمیمگیری.
هر چه باشد، هر دوی شما باید تصمیم را بپذیرید، در نتیجه اگر بنا به رابطۀ طولانی مدت دارید، بایستی تصمیمات را با هم اتخاذ کنید.