
سریال «زندگی بهت نارنگی میدهد» سه نسل از زنانی را میبینید که نشان میدهد با چه سختیهای روبهرو بودند تا بتوانند تغییراتی را در وضعیت زندگی خود به وجود بیاورند.
فرارو- سال ۱۴۰۳ به پایان رسید و سریالهای کرهای همچنان در میان مخاطبان ایرانی محبوبیت خود را حفظ کردهاند.
به گزارش فرارو، در سالهای اخیر سریالهای کرهای با استقبال زیادی در میان مردم ایران مواجه شدند. در عین حال در کنار «اسکویید گیم» سریالهای دیگری نیز بودند که در سال ۱۴۰۳ میان مخاطبان محبوب شدند. در این مطلب نگاهی به سریالهای محبوب کرهای در سال ۱۴۰۳ خواهیم داشت.
داستان «کشف عشق» درباره زنی به نام کانگ جی یون است که تمام زندگی خود را فدای شرکت کرده است و هیچ لذتی را بالاتر از کار کردن نمیداند. در مقابلش، منشی شرکت فردی آرام و خوش برخورد است که توانسته میان کار و زندگی شخصی تعادل ایجاد کند. این سریال چالشهای کار گروهی در یک شرکت را نشان میدهد، در عین حال به خوبی تاثیر دیگران را در رشد شخصیتها به تصویر میکشد. همچنین «کشف عشق» ارتباط عاطفی و کاری رئیس و منشی شرکت نشان میدهد که انسانها چگونه در مواقع بحرانی به کمک یکدیگر میتوانند، مشکلات را حل کنند.
این سریال روایتگر زندگی بک سا اون، سخنگوی ریاست جمهوره کره و همسرش هونگ هی جو است که به دلیل منافع سیاسی و اجتماعی با هم ازدواج کردهاند. داستان از جایی آغاز میشود که هونگ هی جو در یک حادثه رانندگی دزدیده میشود و این اتفاق زندگی اش با بک سا اون را نیز تغییر میدهد. فضای «وقتی تلفن زنگ میخورد» مخاطب را با قصه همراه میکند و شما همراه با بک سا اون به دنبال شخصی میگردید که همسرش را دزدیده و تهدید کرده است. این سریال یک درام جذاب است که داستانی عمیق ازروابط انسانی مانند عشق، نفرت، خودخواهی و انتقام را بر اساس تنشها و احساسات متضاد شخصیتها به تصویر میکشد.
داستان درباره دختر سخت کوشی به نام اِ سون است که رویای شاعر شدن را به دلیل وضعیت مالی کنار گذاشته است. در مقابل او گوان شیک قرار دارد که عاشق اِسون است و هر لحظه عشقش را به او ثابت میکند. در این سریال پارک بوگوم و آیو از بازیگران و خوانندههای معروف کرهای ایفای نقش میکنند که باعث جذابیت این سریال شده است. عشقی که در میان شخصیتها تصویر سازی شده است نشان دهنده یک رابطه و عشق صمیمی است، اما پیام داستان فراتر از آن است و به سایر جنبههای یک زندگی نیز میپردازد. قصه این سریال در دهه ۵۰ میلادی روایت میشود و لوکیشن و کارگردانی به خوبی این فضا را نشان میدهد.
این سریال داستان زندگی جراح نابغهای است که به ریاست بخش فوریتهای پزشکی یک بیمارستان بزرگ منصوب میشود. مسئولین با این انتصاب به دنبال تعطیل کردن بخش و کاهش هزینهها بودند، اما شخصیت سرسخت و جسور بک کانگ هیوک این تیم را تبدیل به نقطه قوت بیمارستان کرد. با اینکه «کد تروما» در ژانر پزشکی ساخته شده است، اما صحنههای جراحی باعث خستگی نمیشود و لحظات کمدی نیز لبخندی را بر لب مخاطب میآورد. در این سریال بک کانگ هیوک تبدیل به نجات بخش مانند قهرمانان مارول شده است که هر لحظه منتظر هستید از ناکجاآباد در صحنه تصادف یا آتش سوزی حضور پیدا کند. در کنار شخصیت اصلی در «کد تروما»، کاراکترهای فرعی نیز به خوبی ایفای نقش میکنند.
این سریال در ژانر فانتزی و درام درباره یک قاضی کاربلد به نام کانگ بیت نا است. او در ظاهر یک قاضی زن است، اما در واقعیت یک شیطان است که ماموریتش کشتن افراد شروری است که باعث آزار و اذیت دیگران میشوند. در مقابل شخصیت کانگ بیت نا، کارآگاه هان دا اون ملاقات میکند. هان دا اون، شخصیتی مهربان و خوش برخورد است، اما راز سر به مهری دارد که هیچکس از آن خبر ندارد. نقطه قوت «قاضی جهنمی» بازی خوب بازیگران به خصوص پارک شین هه است که کاراکترها را در ذهن مخاطب باور پذیر میکند. در کنار بازیگران قوی و داستان منسجم، موسیقی متن (ost) نیز بر جذابیت این سریال افزوده است. در «قاضی جهنمی» تمام احساسات ضد و نقیض انسانی مشاهده میشود؛ مانند حرص، طمع، غم و شادی
پاچینکو یک حماسه تاریخی درباره استعمار کره توسط ژاپن است. داستان این سریال اقتباسی از رمان معروفی به همین نام نوشته مین جی لی است. قصه این سریال در فصل دوم ادامه داستان آن در سری ائل است و از جایی آغاز میشود که سونجا و هانسو دوباره هم را ملاقات میکنند.
این سریال در فصل دوم نشان دهنده کشمکشهای درونی شخصیتها برای رسیدن به قدرت و در عین حال زندگی بهتر میباشد. کو هانسا در میان راه عشق و ثروت نمیداند کدام را انتخاب کند، اما در مقابل سونجا مانند یک شخصی افسانهای ظاهر میشود که همیشه تصمیم درستی میگیرد. در عین سونجا نقطه ضعفی دارد که تلاش میکند آن را از همه پنهان کند و چیزی نیست به جز عشق و علاقه به کوهانسا... همچنین بازی خوب بازیگران مانند لی مین هو و کیم مینها یک ترکیب عالی را شکل داده است. فضای سریال و فیلمبرداری یک فضای رئال و واقعی است که باعث میشود مخاطب با قصه و داستان تلخ سونجا همراهی میکند.
داستان این سریال قصه دوستی چوی سونگ هیو (Jung Hae In) و به سوک ریو (Jung So Min) است که هر دو تلاش میکنند خاطرات یکدیگر را فراموش کنند، اما ملاقات دوباره آنها بعد از چند سال زندگی همه را به هم میریزد. لوکیشنها و رنگهای شاد در «همسایگی عشق» نقش زیادی در جذب مخاطب دارد. براساس نظر مخاطبان داستان و فضا شبیه سریالهای خانوادگی محبوب ۵۰ قسمتی است که هر لحظه منتظر اتفاق یا لبخند هستید. در کنار قصه عاشقانه، در این سریال به تاثیر روابط دوستانه و آسیبهای روحی و روانی دوران بچگی نیز پرداخته شده است.
این سریال در دو فصل ساخته شد و به سالهایی میپردازد که استعمار ژاپن در کره نفس آخر خود را میکشد و دیگر قدرت قبل را ندارد. داستان از جایی شروع میشود که جانگ تائه سانگ به همراه یون چائه اوک درگیر مبارزه با آزمایشها و سلاحهای خظرناک ژاپنی میشوند.در این سریال در کنار کاراکترهای اصلی، شخصیتهای فرعی نیز داستان نسبتا پیچیدهای دارند و در عین حال هیچ صحنهای اضافه نیست. در «هیولای گیونگ سئونگ» اتفاقات ریتم سریعی دارد، به همین دلیل شما از تماشای سریال احساس کسالت نمیکنید.
داستان این سریال حول رابطه و زندگی شخصی هونگ هه این، وارث گروه کویینز و بک هیون وو مدیر حقوقی این شرکت میچرخد.. نقطه عطف «ملکه اشک» زمانی است که بک هیون وو درخواست طلاق خود را مطرح میکند، اما متوجه میشود که همسرش به یک بیماری نادر و خطرناک مبتلاست. او نقشهای میکشد تا هم از عواقب طلاق رهایی یابد و هم ارث قابل توجهی را به دست آورد. این سریال نگاهی دقیق به عواطف انسانی و گذشته آدمها دارد، اینکه باید تاوان اشتباهات را داد. در عین حال به مخاطب یادآوری میکند که گاهی قضاوت نادرست و درک نکردن یکدیگر باعث میشود، مهمترین آدمهای زندگی را از دست داد. از سوی دیگر بازی خوب بازیگران باعث به وجود آمدن یک ارتباط قوی میان کاراکتر شده بود که همین موضوع باورپذیری داستان را برای مخاطب افزایش میدهد.
این سریال در ژانر فانتزی و درباره یک ستاره کی پاپ و طرفدارش است. در خلاصه داستان آمده است: «ریو سون جه ستاره محبوب کرهای به دلیل افسردگی مجبور به خود کشی میشود. در مقابل اوایم سول قرار دارد که طرفدار سر سخت این خواننده است. بعد از شنیدن خبر خودکشی خوانندهایم سول به طور معجزه آسایی به سالهای قبل میرود تا از اتفاق تلخ جلوگیری کند»
داستان این سریال شباهت زیادی به سایر آثار فانتزی کرهای دارد، اما صحنههای کمدی و پرداختن به جنبه تاریک کی پاپ نقاط قوت «دونده دوست داشتنی» هستند. این سریال به خوبی لحظات متفاوتی از زندگی را نشان میدهد. گاهی شما تا دقایق طولانی با کاراکترهای این سریال میخندید. در عین حال ثانیههایی وجود دارد که شما برای پاک کردن اشکها به دستمال کاغذی نیاز دارید.