
وقتی تهیه کننده و کارگردان یک اثر مدام مجبور باشند به ممیزی ها، سانسور و مصالح مدنظر مدیران صدا و سیما فکر کنند، در نهایت اثری خلق میکنند که بیننده نیز آن را پس میزند. ساختن اثر فاخر، مترادف با سانسور نیست. متأسفانه در بحث مفاهیم اولیه نیز مشکلاتی جدی وجود دارد. سانسور شده یک ابزار سلیقهای در دست برخی مدیران صدا و سیما که به هر بهانهای از آن استفاده میکنند. تئاتر، سینما و تلویزیون باید مثل دانشگاه باشد نه مثل دادگاه. مردم باید در صدا و سیما در آرامش بیاموزند و از دغدغههای فکری خود دور شوند. صدا و سیما با این همه تشکیلات و با این همه سرمایه و بودجهای که میگیرد، چه دستاوردی برای مردم دارد؟
فرارو- همزمان با آغاز تعطیلات نوروزی، جدول پخش برنامههای صدا و سیما شاهد تعداد زیادی سریال است که از شبکههای مختلف به مناسبت این روزها آماده پخش میشوند. یکی از محبوبترین سریالهای روزهای نوروز سالهای اخیر سریال پایتخت است، اما به جز سریال پایتخت، کمتر سریالی توانسته مخاطبان را به شدت مجذوب کند یا آمار بینندگان صدا و سیما را افزایش دهد. برخی کارشناسان رسانه معتقدند بر اساس برخی دلایل مختلف، آمار علاقهمندان به برنامههای صدا و سیما روند کاهشی دارد.
به گزارش فرارو، اگرچه مدیران صدا و سیما معتقدند مخاطبانشان روند صعودی دارند، اما برخی نظرسنجیهای غیردولتی چیز دیگری میگویند. برای مثال بر اساس نظرسنجی آخر آذرماه ۱۴۰۳، که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) انجام شد، روند مخاطبان صدا و سیما در آن تاریخ نسبت به مدت مشابه سالهای قبل روندی کاهشی را تجربه کرده است. حال در این شرایط پرسشهایی مطرح است؛ از جمله این که مدیریت صدا و سیما چه عملکردی را ثبت کرده و آیا مخاطبان صدا و سیما به اندازه دهههای گذشته به این رسانه دلبستگی دارند یا خیر. فرارو در راستای پاسخ دهی به این پرسشها با «آتش تقی پور»، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون گفتوگو کرده است:
آتش تقی پور به فرارو گفت: «صدا و سیما اصولا با بُعد فرهنگی، حکومتی و حتی نظامی کشور آمیخته شده و میخواهد همه این ابعاد در هم آمیخته را به مخاطب تحمیل کند؛ اما با این روش نمیتوان در دل و ذهن مردم جایگاه پیدا کرد. وقتی صدا و سیما نتواند جایگاه خود را در اذهان عمومی تثبیت کند، حتی اگر حرف درستی را مطرح کند، اعتماد عمومی را از دست میدهد. زمانی بود که در صدا و سیما، افراد کاربلد و حرفهای حضور داشتند. این افراد کاربلد و حرفهای از مرحله انتخاب عوامل فیلم و سریالها تا موضوعاتی که با ذائقه مخاطب همخوانی داشته باشد را با وسواس انتخاب میکردند. برای این افراد بسیار مهم بود دغدغه مردم چیست و تلاش میکردند با جامعه واقعی ایران همراه شوند و نه این که بُعد مبتذل سلیقه تماشاگر را انتخاب کنند؛ بلکه سعی میکردند در جهت ارتقای ذائقه مخاطب نیز حرکت کنند و کار خود را با استاندارد بالا انجام میدادند. نتیجه این تلاشها این میشد که در یک دوره طلایی پس از انقلاب شاهد ساخت فیلم و سریالهای ماندگاری شدیم که در طول این سالها بارها و بارها بازپخش داشتهاند و باز هم مخاطبان با علاقه این آثار را نگاه کردهاند. اما تمامی این استانداردها و تلاشها اکنون دیگر کاملا رنگ باخته و هیچ اثری از آن نیست.»
وی در ادامه افزود: «صدا و سیما با تیز کردن تیغ ابزار سانسور، عدم انتخاب موضوعات نزدیک به جامعه، مدیریتهای غلط، مسئولیت دادن به افرادی که کاردان نیستند و رفتارهای مشابه باعث دور شدن مخاطبان از خود شده است. نه تنها مردم علاقهای ندارند سریالهای صدا و سیما را نگاه کنند، بلکه خود من هم علاقهای ندارم مخاطب کارهایی باشم که حتی خودم در آنها بازی کردهام. من سال ۱۴۰۲ در یک سریال ۳۰ قسمتی بازی کردهام که اصلا بازخوردی از مخاطب و جامعه درباره آن نگرفتم که بخواهم فکر کنم سریال موفقی بوده است. همین سریال در ۳۰ قسمت (فصل دوم) طی سال ۱۴۰۳ پخش شده، که باز هم به ندرت، افراد درباره این سریال با من صحبت کردند و بازخورد دادند، اما بابت بازی کوتاه من در یک سریال شبکه خانگی (داریوش)، با واکنشهای گستردهای از سوی مخاطبان رو به رو شدم و بخشی از بازی من در این سریال در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. کاملا احساس میشود که مردم با این تلویزیون قهر کردهاند و این دردناک است. این حس بسیار بدی برای هنرمند است که در یک رسانه حضور داشته باشد یا تهیه کنندهای هزینه صرف کند، بدون این که حاصلی داشته باشند. البته این مشکل فقط درباره صدا و سیما نیست. متأسفانه تصمیم گیران عرصه هنر، در نقاطی سرمایه گذاری میکنند که اصلا بازدهی و ارزشی ندارد. بسیاری از سرمایه گذاریهای هنری کشور ما هم این روزها بر اساس بهره برداریها و گروکشیها یا بده بستانهای سیاسی است که انجام میشود و این نوع سرمایه گذاری ها، اصلا بهره برداری اقتصادی هم ندارد؛ بلکه شامل برخی پول پاشیها و خرج کردنهای بی حاصل برای منافع یک عده خاص است.»
این هنرمند پیشکسوت عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون در ادامه گفت: «مردم ما بسیار باهوش و بسیار حساس هستند. طبیعی است که وقتی احساس کنند صدا و سیما از آنان و نگرش و سبک زندگیشان دور است دلیلی نمیبینند که برای تماشای برنامههای چنین رسانهای وقت صرف کنند. متأسفانه مدیران صدا و سیما به شکلی برخورد میکنند که گویی برای هزینهای که از جیب بیت المال برای تولید فیلم و سریال صرف میشود، ارزشی قائل نیستند. گویی با خودشان میگویند یک چیزی میسازیم حالا اگر مردم نگاه کردند، کردند، نکردند هم که هیچ. این یعنی نادان فرض کردن تماشاگران. همچنین برخی مدیران رسانه تصور میکنند مخاطبان باید دقیقا همانطور فکر کنند که آنها فکر میکنند. این در حالی است که احترام به سلایق گوناگون مخاطبان از اصول اولیه کار هر رسانه ملی است. اگر قرار بود خداوند همه افراد را با یک طرز تفکر خلق کند، این کار را انجام میداد. خداوند تنوع را در بشر قرار داده تا جهانی زیباتر داشته باشیم؛ اما ظاهرا چنین موضوعی در رسانه ملی ما درک نمیشود. اتفاقا اکثر هنرمندان هم در فضای مجازی فعال هستند و خیلی خوب میبینند که مردم تا چه حد از سریالها و فیلمهای صدا و سیما دور شدهاند و محتواهای دیگری را جایگزین کردهاند. به اعتقاد من صدا و سیما با این رویهای که در پیش گرفته در مرحله اول به هنرمندان ضربه میزند و نیروهای وفادار و با استعداد خود را به مرور زمان از دست میدهد.»
وی افزود: «وقتی تهیه کننده و کارگردان یک اثر مدام مجبور باشند به ممیزی ها، سانسور و مصالح مدنظر مدیران صدا و سیما فکر کنند، در نهایت اثری خلق میکنند که بیننده نیز آن را پس میزند. ساختن اثر فاخر، مترادف با سانسور نیست. متأسفانه در بحث مفاهیم اولیه نیز مشکلاتی جدی وجود دارد. سانسور یک ابزار سلیقهای در دست برخی مدیران صدا و سیما شده [است] که به هر بهانهای از آن استفاده میکنند. تئاتر، سینما و تلویزیون باید مثل دانشگاه باشد، نه مثل دادگاه. مردم باید در صدا و سیما در آرامش بیاموزند و از دغدغههای فکری خود دور شوند. صدا و سیما با این همه تشکیلات و با این همه سرمایه و بودجهای که میگیرد چه دستاوردی برای مردم دارد؟ ما دورههایی داشتیم که شب دهم ساخته شد؛ دورهای داشتیم که روزی روزگاری، هزاردستان و امثالهم ساخته شد. این نوع سریالهای باارزش چرا تکرار نمیشوند؟ پاسخ این است که متأسفانه مدیران امروزی با مدیران آن روزها فرق دارند. مدیران امروز نه خلاقیت و نه عزم ساخت این نوع سریالها را دارند.»