«ترامپ عملا در حال تبدیل کردن آمریکا به نقطه مقابلِ چیزی است که چندین دهه آبا و رهبران این کشور سعی داشته‌اند آن را به افکار عمومی جهان معرفی کنند. مثلا رهبران آمریکا همواره با تکیه بر اصول نولیبرالیسم بر تجارت آزاد تاکید داشته‌اند. با این حال، اکنون ترامپ با سیاست‌های خاص تجاری خود در حال راه اندازی یک جنگ تعرفه‌ای بزرگ در جهان است که بیش از همه به ایده تجارت آزاد ضربه می‌زند.»
فرارو- هنوز مدت زمان زیادی از بازگشت ترامپ به کاخ سفید نگذشته که "منوشه شفیق"، استاد دانشگاه کلمبیا و مدرسه اقتصادی لندن، در مقاله‌ای برای نشریه پراجکت سیندیکت می‌گوید که گویی تحت تاثیر سیاست‌ها و رفتار‌های ترامپ، عصر هیولا‌ها آغاز شده است! ترامپ در همین مدت کوتاهِ یک ماهه که در کاخ سفید بوده، سیلی از جنجال‌ها و تنش‌ها را در جهان به راه انداخته است.
به گزارش فرارو؛ از آغاز کردن جنگ تجاری علیه رقبا، مخالفان و حتی دوستان آمریکا گرفته تا طرح مواضع جنجالی در مورد ضررورت تملک گرینلند، پاناما و غزه توسط آمریکا و دیگر موضوعات، همه و همه تنها بخشی از جنجال‌هایی را نمایندگی می‌کنند که ترامپ در جهان به راه انداخته و بازتاب‌های گسترده‌ای پیدا کرده‌اند. ترامپ تمامی این جنجال‌ها را نیز با یک ادعای بزرگ مطرح کرده: در جهانی که آمریکا در آن قوی است، آرامش و ثبات برقرار است!
با این همه، حداقل مشاهده رفتار‌ها و سیاست‌های ترامپ در روز‌های اخیر و البته مطالعه متون مختلف تحلیلی و پژوهشی در مورد جنسِ سیاست‌های ترامپ در مدت محدود گذشته که از بازگشت ترامپ به کاخ سفید می‌گذرد، از وجود ۳ تناقض بزرگ پیش پای ترامپ حکایت دارد که در نوع خود می‌توانند چالش‌های جدی را برای وی نوید دهند و البته که خیلی زود، واقعیت‌های تازه و البته تلخی را پیش روی آمریکا قرار دهند.
چه در دوره نخست حضور ترامپ در قدرت و چه اکنون، بسیاری از صاحب نظران معتقدند که اصلی‌ترین ویژگی شکل دهنده به سیاست‌ها و رفتار‌های ترامپ، خودشیفته بودن او و متعاقبا، متوهم بودنش است. ترامپ همواره در مواضع و رفتار‌های خود به گونه‌ای بوده که گویی وی حقِ مطلق است و هر کسی پیش روی او قرار گیرد، چیزی جز مزاحم و یا فردی بی‌عرضه نیست.
اساسا تئوری "دولت پنهان" که ترامپ و ترامپیست‌ها سال هاست آن را مطرح می‌کنند و مدعی هستند که بازیگران پشت پرده‌ای وجود دارند که سعی دارند آن‌ها را از کرسی قدرت به زیر بکشند، ریشه در همین تفکر ترامپ دارد. دیوید بروکس تحلیلگر نیویورک تایمز به تازگی در مقاله‌ای برای این نشریه آمریکایی تاکید کرده که "حماقت" یکی از درونمایه‌های اصلی رفتار‌ها و سیاست‌های ترامپ است و همین پدیده سبب می‌شود تا ترامپ خود را حق مطلق و بقیه را باطل در نظر گیرد.
همین جنس نگاه سبب شده تا ترامپ بر شدت قطبی گرایی سیاسی و اجتماعی در آمریکا بیفزاید و یا سیلی از بحران‌های سیاسی و احتماعی و امنیتی و اقتصادی را در جهان ایجاد کند. وقتی به طرح‌های ترامپ در حوزه مسائل بین المللی نظیر تصرف غزه و اخراج ساکنان آن و تبدیل کردن این منطقه به یک تفرجگاه توریستی می‌نگریم نیز به عینه این نکته آشکار می‌شود که وی به کل از واقعیت بریده است!
گویی او چالش‌های جدی و عدیده‌ای که پیش روی طرحش قرار دارند را نمی‌بیند و صرفا می‌گوید این من هستم که می‌توانم فلان کار و یا سیاست را به پیش برم. از این رو، نارسیسیم (خودشیفتگی) و متوهم بودن ترامپ در حوزه سیاستگذاری و رفتار سیاسی، دو آفت مهمی هستند که بعید است ترامپ بتواند به این راحتی‌ها آن‌ها را کنار بگذارد. دلیل این مساله نیز روشن است، زیرا آن‌ها بخشی از هویت سیاسی وی را تشکیل می‌دهند و اگر قرار باشد که نباشند، این بدان معناست که دیگر ترامپ، ترامپ نیست!
یکی از گزاره‌های ابتدایی سیاستگذاری و کنش سیاسی در هر جای جهان برای سیاستمداران و دولتمردان این است که آن‌ها دو مساله مقدورات و محذورات را مد نظر داشته باشند. این بدان معناست که دولتمردان باید ابتدا درک درستی از منافع کشور خود داشته باشند و سپس جاه طلبی‌ها و اهداف خود را در قالب آن‌ها تعریف کنند. این در حالی است که ترامپ به هیچ عنوان به این مساله توجهی ندارد.
شاید آمریکا یک اقتصاد قوی در جهان باشد و این کشور از نظر نظامی و امنیتی و فناوری، جایگاهی مهم در قالب معادلات بین‌المللی داشته باشد، با این حال، دیگر قطب‌های قدرتِ جهان نیز دست و پا بسته نیستند و در سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم که موانع و چالش‌های جدی را پیش پای هژمون طلبی جهانی آمریکا قرار داده‌اند. این مساله‌ای است که ترامپ به آن توجه ندارد. سیاست‌های ترامپ در حوزه جنگ‌های تجاری، خیلی زود آنطور که نشریه وال استریت ژورنال گفته، آمریکا را با چالش رو به رو خواهد کرد.
جالب اینکه این نشریه آمریکایی هشدار می‌دهد که سیاست‌های رئیس جمهور جدید آمریکا در حوزه مذکور کاملا احمقانه هستند و می‌توانند بحران‌های جدی را برای وی و کشورش ایجاد کنند. این نشریه تاکید می‌کند که دوستان آمریکا تا ابد نمی‌نشینند و تعدی ترامپ به حقوق خود را تحمل نخواهند کرد. جالب اینکه نشریه میدل ایست مانیتور هم به تازگی در مقاله‌ای تاکید کرده که رفتار‌های ترامپ در مدت اخیر نشان داده که راهبر مرد دیوانه صرفا برای وی یک راهبرد نیست، گویی خودِ ترامپ دیوانه است و این بخشی از شخصیت اوست!
از این رو، ترامپ متناسب با منابع و شرایط کنونی آمریکا، جاه طلبی هایش را تعریف نکرده و از همین حالا دچار نوعی عدم توازن است. روندی که در روز‌ها و ماه‌های آینده می‌تواند چالش‌های جدی را برای ترامپ و ترامپیست‌ها نوید دهد.
در نهایت باید گفت که ترامپ عملا در حال تبدیل کردن آمریکا به نقطه مقابل چیزی است که چندین دهه است آبا و رهبران این کشور سعی داشته‌اند آن را به افکار عمومی جهان معرفی کنند. مثلا رهبران آمریکا همواره با تکیه بر اصول نولیبرالیسم بر تجارت آزاد تاکید داشته‌اند. با این حال، اکنون ترامپ با سیاست‌های خاص تجاری خود در حال راه اندازی یک جنگ تعرفه‌ای بزرگ در جهان است که بیش از همه به ایده تجارت آزاد ضربه می‌زند. در مساله مهاجران، رهبران آمریکا همواره مفتخر به این مساله بوده‌اند که کشورشان مدینه فاضله مردم جهان است و آن‌ها مایل به حضور در آن هستند.
با این حال، اکنون ترامپ و ترامپیست‌ها به شدیدترین و بدترین شیوه ممکن با مهاجران برخورد می‌کنند. در مورد حمایت همه جانبه نظام حکمرانی آمریکا از دموکراسی نیز ترامپیست‌ها در حال ایجاد علامت سوال‌های جدی برای آمریکا هستند. اکنون ترامپ حتی خود را رئیس جمهور کلِ آمریکا نمی‌داند. او نماینده طیفی از جامعه آمریکا که همان سفیدپوستانِ نژادپرست است می‌باشد و در عین حال، در قالب سیاست‌های خود در محیط بین المللی در مواردی نظیر جنگ‌های غزه و اوکراین نیز بدون اینکه نظر مردم مناطق مذکور را بخواهد، برای آن‌ها تعیین و تکلیف می‌کند. البته که سابقه سیاسی پیشین ترامپ مملو از مواردی است که وی در قالب آن ها، اصول ابتدایی دموکراسی را زیر پا گذاشته است.
تمامی این مسائل سبب شده‌اند تا آمریکای ترامپ، از آمریکایی که چندین دهه است رهبران آمریکا سعی داشته‌اند آن را به جهانیان معرفی کنند، فاصله بگیرد. موضوعی که در سطحی کلان، تا حد زیادی قدرت نرم جهانی این کشور را تضعیف می‌کند.
