فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
بخت از دهانِ دوست نشانم نمیدهد
دولت خبر ز رازِ نهانم نمیدهد
از بهرِ بوسهای ز لبش جان همی دهم
اینم همیسِتانَد و آنم نمیدهد
مُردم در این فِراق و در آن پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد
زلفش کشید بادِ صبا چرخِ سِفله بین
کانجا مجالِ بادِ وَزانَم نمیدهد
چندان که بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه رَه به میانم نمیدهد
شِکَّر به صبر دست دهد عاقبت، ولی
بدعهدیِ زمانه زمانم نمیدهد
گفتم رَوَم به خواب و ببینم جمالِ دوست
حافظ ز آه و ناله امانم نمیدهد
عاشقان درگاه معشوق برای رسیدن به او همه هستی شان را میگذارند؛ اما نمیتوانند به راحتی به لقای او برسند، زیرا وصل او کمال صبر را میطلبد.
اگر به خاظر ملامت دیگران میخواهی از کارت دست برداری، این کار را نکن که در آخر فقط خجالت و پشیمانی برایت میماند. به خداوند توکل کن که او راهنما است.