![مورد عجیب آقای عبدالملکی مورد عجیب آقای عبدالملکی](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/29/2446482_808.png)
اگر ترامپ مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرد، نتانیاهو ناامید خواهد شد. اما گزینههای او چیست؟ اول اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دیپلماسی نتیجه دهد؛ بنابراین ممکن است نتانیاهو از این معضل که یا در برابر ترامپ بایستد یا تسلیم شود، نجات یابد.
روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: ناگهان، اسرائیل و کل خاورمیانه به مکانی پر از توافقات سیاسی واقعی و بالقوه تبدیل شده است؛ توافقاتی که در دوره ترامپ بهعنوان «معامله» در دیپلماسی رواج یافتهاند.
به گزارش انتخاب، این شامل توافق آتشبس بهشدت متزلزل با حماس، آتشبس لرزان اسرائیل با حزبالله و لبنان، و گمانهزنیهای تازه درباره توافق عادیسازی/امنیتی بین ایالات متحده، عربستان سعودی و اسرائیل است که البته هنوز تحقق نیافته است.
توافق بالقوه دیگری در ذهن و زبان رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، در حال شکلگیری است و مشخص نیست که آیا اسرائیل برای آن آماده است یا خیر. رئیسجمهور آمریکا بارها گفته است که خواهان توافق جدیدی با بزرگترین دشمن منطقهای مشترک آمریکا و اسرائیل یعنی ایران است.
در دوره قبلی خود، ترامپ اساساً برجام را که آن را «توافق وحشتناک یکجانبهای که هرگز، هرگز نباید انجام میشد» مینامید، نابود کرد. او سپس تحریمهای سختی را علیه ایران اعمال کرد. رئیسجمهور جو بایدن تلاش کرد دیپلماسی را از سر بگیرد و برخی از آن تحریمها را کاهش داد؛ ترامپ او را بهخاطر نشاندادن ضعف و دادن فرصت به تهران برای «بازی کردن» با ایالات متحده، بهشدت مورد حمله قرار داد. او این سیاستها را عامل حمله حماس در ۷ اکتبر میدانست و بارها تأکید کرد که چنین اتفاقی در دوران ریاستجمهوری او رخ نمیداد.
آیا ترامپ اکنون مایل است رویکرد خود را تغییر دهد: یک توافق دیپلماتیک با ایران امضا کند، تحریمها را کاهش دهد و از همه مهمتر، به ایران که اکنون در آستانه هستهای شدن است، اعتماد کند؟ و مهمتر از همه، اگر چنین توافقی انجام شود، چه کسی از این معادله کنار گذاشته خواهد شد؟
نتانیاهو که بیشتر دوران سیاسی خود را به ایدئولوژی اصلی خود یعنی مقابله با ایران اختصاص داده است، طبق تمام شواهد، روش موردنظرش اقدام نظامی است. تندروهای اسرائیلی، چه در داخل و چه در خارج از این کشور، سالهاست که طرفدار حمله به تأسیسات هستهای ایران هستند. اکنون آنها با تضعیف موقعیت ایران پس از تحولات نظامی اخیر در منطقه، احساس قدرت بیشتری میکنند.
نتانیاهو انتظار داشت که ترامپ یک شریک نظامی برای او باشد؛ در ماه دسامبر، اسرائیل مملو از گمانهزنیهایی بود که ترامپ به این سمت حرکت میکند. درست پس از انتخابات، ترامپ گفت که به نتانیاهو توصیه کرده است تأسیسات هستهای ایران را هدف قرار دهد. اما اگر ترامپ اکنون رویای نتانیاهو را رها کند، «بیبی» چه خواهد کرد؟
این روزها شنیدن این موضوع که ترامپ هرگز مخالف دیپلماسی نبوده بلکه با محتوای توافق هستهای اولیه مشکل داشته، رایج شده است. این روزها، در کنار حملات بیوقفهاش به آمریکا، او نمیتواند درباره یک توافق با ایران صحبت نکند.
او اشاره کرده که استیو ویتکوف—که یک معاملهگر اثباتشده است و ماه گذشته توافق آتشبس غزه را پیش برد—ممکن است مسئول پرونده ایران شود. او برایان هوک، نماینده پیشین خود در امور ایران که در تحریمها و گزینه نظامی موضعی تند داشت، را کنار گذاشت و از مایک پمپئو، وزیر امور خارجه پیشین خود نیز عبور کرد.
سه روز پس از روی کار آمدن، ترامپ گفت که «واقعاً خوب میشود» اگر ایران بدون حمله نظامی اسرائیل مهار شود. در جریان سفر اخیر نتانیاهو، او تأکید کرد که ایالات متحده قصد انجام حمله نظامی به ایران را ندارد—که شاید تنها چیزی باشد که نتانیاهو بیش از یک حمله اسرائیلی به ایران میخواهد.
یوسی ملمان، تحلیلگر امنیتی و اطلاعاتی روزنامه هاآرتص، در مصاحبهای گفت که نتانیاهو شوکه شده است.
ترامپ همچنان به اظهاراتش ادامه میدهد. او روز شنبه به نیویورک پست گفت که «دوست دارد توافقی با ایران انجام شود که هستهای نباشد.» او هشدارهای شدیدی علیه ایران صادر کرد، اما همچنین تأکید کرد که دیپلماسی را بر بمباران ترجیح میدهد.
ایران از نظر سیاسی و نظامی در موقعیت مناسبی نیست. دو سیاست کلیدی آن—شبکه متحدان منطقهای (از جمله حزبالله، حماس، شبهنظامیان عراق و حوثیها) و مفهوم «عمق استراتژیک» که در آن قرار بود درگیریها به خاک ایران نرسد—تا حد زیادی تضعیف شدهاند. ایران منابع عظیمی را در این شبکه سرمایهگذاری کرد، اما دید که آن درگیریها از ۷ اکتبر آغاز شده و به ضرر آن تمام شده است.
اگر ترامپ مسیر دیپلماسی را در پیش بگیرد، نتانیاهو ناامید خواهد شد. اما گزینههای او چیست؟
اول اینکه هیچ تضمینی وجود ندارد که دیپلماسی نتیجه دهد؛ بنابراین ممکن است نتانیاهو از این معضل که یا در برابر ترامپ بایستد یا تسلیم شود، نجات یابد.
همچنین این احتمال وجود دارد که احیای دیپلماسی ترامپ با ایران زمان ببرد. درباره واکنش اسرائیل به حرکت ترامپ به سمت یک توافق جدید، دیوید دس روش، استاد مرکز مطالعات استراتژیک جنوب آسیا و خاورمیانه در وزارت دفاع ایالات متحده، گفت: «آنها [اسرائیل]از این موضوع خوششان نخواهد آمد.»، اما او باور ندارد که توافقی به این زودیها انجام شود.
دس روش، که یک مقام باسابقه بوده و در چندین دولت مختلف در حوزه سیاست خاورمیانه، بهویژه منطقه خلیج فارس، نقش ایفا کرده است، معتقد است که ترامپ ابتدا تیم خود را تشکیل خواهد داد و یک ارزیابی جامع از امکانات موجود انجام خواهد داد. او توضیح داد که ترامپ از شکست دور اول خود در رسیدن به یک توافق با کره شمالی درس گرفته است. دس روش گفت: «او یاد گرفته که فایدهای در پمپاژ آب از یک چاه خشک وجود ندارد»، بنابراین مرحله ارزیابی مهم خواهد بود.
دس روش همچنین گفت که تحریمهای مجدد ترامپ نیاز به زمان دارد تا اثر بگذارند. تحریمها تاکنون تأثیر چندانی در محدود کردن سیاستهای مخرب ایران نداشتهاند، زیرا این کشور با شبکههای تجارت غیرقانونی آنها را دور زده و بازارهای بستهشده توسط تحریمها را با بازارهای بزرگتری، مانند چین، جایگزین کرده است—بازاری که همچنان نفت ایران را خریداری میکند.
اما دس روش استدلال کرد که دلیل ناکارآمدی تحریمها این است که سیاست «فشار حداکثری» ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش تنها ۱۳ ماه دوام آورد—از سال ۲۰۱۹، پس از خروج آمریکا از توافق هستهای در ۲۰۱۸، آغاز شد و سپس تحت دولت بایدن تا حدی لغو گردید. ترامپ ممکن است بخواهد زمان بیشتری صرف کند تا ایران را در موضع ضعف قرار دهد و آنها را به توافقی جدید مجبور کند.
اودی لوی: «من به نتانیاهو توصیه میکنم که ایران را از نظر اقتصادی به زانو درآورد، و سپس مسئله توافق هستهای در سطحی متفاوت مطرح خواهد شد.»
در نهایت، گزینههای نتانیاهو محدود به نظر میرسد. رابطه او با ترامپ غیرقابلمذاکره است. او پس از سالهای سردی که به دنبال تبریک گفتن به بایدن پس از پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ ایجاد شد، از اینکه دوباره مورد لطف ترامپ قرار گرفته، بسیار خوشحال است. دیگر جایی برای کارهایی مانند غافلگیر کردن رئیسجمهور با سخنرانی علیه توافق هستهای در کنگره—مانند کاری که نتانیاهو در سال ۲۰۱۵ انجام داد—وجود ندارد. در بهترین حالت، او و همکاران متنفذش در واشنگتن میتوانند تلاش کنند تا جمهوریخواهان تندرو را برای اتخاذ رویکردی جنگطلبانهتر قانع کنند.
آیا نتانیاهو میتواند بهتنهایی و بدون حمایت آمریکا حملهای پیشگیرانه علیه تأسیسات هستهای ایران انجام دهد؟ این گزینه غیرواقعی به نظر میرسد. اسرائیل از نظر عملیاتی و سیاسی، حمایت آمریکا را برای چنین اقدامی ضروری میداند. ایالات متحده نقش حیاتی در دفاع از اسرائیل در برابر حملات موشکی و پهپادی ایران در سال گذشته ایفا کرد. ورود به چنین نبردی بهتنهایی یک قمار بسیار خطرناک و دشوار خواهد بود.
اودی لوی، رئیس سابق بخش جنگ اقتصادی موساد، هشدار داد: «من با ترامپ نمیجنگم. اگر با ترامپ بجنگی، ممکن است بهای سنگینی بپردازی.»
با این حال، لوی فرصتی را میبیند: «من به نتانیاهو توصیه میکنم که ایران را از نظر اقتصادی به زانو درآورد، و سپس مسئله توافق هستهای در سطحی متفاوت مطرح خواهد شد.» او پیشنهاد کرد که اسرائیل میتواند از تاکتیکهای جدیدی برای اعمال فشار اقتصادی بر ایران، فراتر از تحریمهای قبلی، استفاده کند—مانند تحت فشار قرار دادن بانکهای چینی و اماراتی برای جلوگیری از ذخیره داراییهای ایران، یا وادار کردن کشورهای اروپایی به اجرای احکام دادگاههای آمریکایی که ایران را به پرداخت دهها میلیارد دلار غرامت به دلیل نقش خود در حملات تروریستی محکوم کردهاند. لوی معتقد است که چند ماه از این فشارهای اقتصادی کافی خواهد بود تا ایران از ترامپ درخواست توافق کند.
دس روش درباره آنچه آمریکا باید بخواهد، توضیح داد. به نظر او، که بسیاری از منتقدان توافق اولیه نیز با آن موافقاند، نقطهضعف اصلی آن توافق این بود که فقط به برنامه هستهای ایران پرداخته بود، اما برنامه موشکهای بالستیک، حمایت از شبهنظامیان نیابتی در منطقه، نقض حقوق بشر و گروگانهایی که ایران نگه میدارد را نادیده گرفته بود. او نیز پیشنهاد کرد که نتانیاهو به جای مقابله با ترامپ، با او همراه شود و منافع اسرائیل را در نظر بگیرد. اگر دیپلماسی ترامپ به ثبات منطقه کمک کند—مثلاً در سناریویی فرضی که شامل نوعی اتحاد خاورمیانهای با حضور ایران باشد—این میتواند به نفع اسرائیل باشد.
لوی یادآوری کرد که اسرائیل در مذاکراتی که به توافق هستهای ۲۰۱۵ منتهی شد، نقشی نداشت، اما اکنون در موقعیتی است که میتواند بر ترامپ تأثیر بگذارد.
روش نظاممند ترامپ در نابودی ایالات متحده وحشتناک است. اما اگر رئیسجمهور به سمت دیپلماسی در خاورمیانه حرکت کند، نتانیاهو باید این را یک فرصت ببیند، نه مایه ناامیدی. ملمن خلاصه کرد که نگرش نتانیاهو باید چگونه باشد: «ببین، ترامپ دیوانه است، اما بیبی کمتر.»