![پشت و رو استیضاح همتی پشت و رو استیضاح همتی](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/25/2440477_722.jpg)
سخنان اخیر علم الهدی در خصوص سبد روحانیت و افراد درون و بیرون از این سبد، با واکنشهایی همراه شده است. محمدتقی فاضل میبدی معتقد است در سبد علم الهدی فقط او و معدود همفکرانش حضور دارند، اما حمیدرضا ترقی، قائم مقام حزب موتلفه میگوید این تفکر که بین افراد تفاوتی نباشد اشتباه است و اصلاح طلبها میخواهند اصل گزینش را به طور کامل حذف کنند.
فرارو- احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد چندی پیش در سخنانی با اشاره به جایگاه روحانیت گفت: «روحانیون نباید تنها به فعالیتهای سنتی در مساجد بسنده کنند. باید بهصورت جبههای عمل کرده و در عرصههای اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشند.» از دید علم الهدی، تاثیرگذاری روحانیت باید بر اساس تقسیم بندی مردم انجام شود.
به گزارش فرارو، علمالهدی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «باید مردم را به دو دسته درون و بیرون از سبد روحانیت تقسیم کنیم. در ابتدا باید افرادی که درون این سبد هستند را حفظ کنیم و سپس به جذب افراد خارج از این دایره بپردازیم.» این سخنان امام جمعه مشهد با واکنشهایی همراه شده است. برای مثال عباس عبدی، فعال سیاسی، در یادداشتی نوشته است: «روحانیت باید پناه مشکلات مردم باشد و الا در قدرت بودن و تریبون سیاسی یک سویه داشتن کمکی به حفظ رابطه آنان با مردم نمیکند که بخواهند مردم را به دو گروه درون و بیرون روحانیون تقسیم کنید. اگر این گونه ادامه داده شود، درونی باقی نخواهد ماند، اگر تا حالا تمام نشده باشد. کافی است در خیابان راه بروید تا واکنش و نحوه رفتار مردم عادی را با خود ببینید.»
همچنین برخی تحلیلگران، این نوع رفتارها را عامل چنددستگی و مشکلات اجتماعی و سیاسی دانستهاند. فرارو در گفتوگو با محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و حمیدرضا ترقی قائم مقام حزب موتلفه و فعال سیاسی اصولگرا، به بررسی این موضوع پرداخته است.
محمدتقی فاضل میبدی به فرارو گفت: «این سخنان آقای علم الهدی درست مثل سایر حرفهای ایشان است که هیچ مبنای منطقی ندارد. ایشان عادت دارند یک سری حرفهایی را روی هوا بزنند و بروند و به پیامدهای آن هم بی تفاوت باشند. این تقسیم بندی که ایشان بر اساس سبد روحانیت و غیر روحانیت انجام داده به حدی زیانبار و بی محتواست که نمیتوان برای آن اعتباری قائل شد. سبد روحانیت به آن شکلی که آقای علم الهدی تعریف میکند، اصلا گنجایش حضور هیچکس را ندارد. خوب است در شهر خود آقای علم الهدی (مشهد) از مردم کوچه و خیابان نظرسنجی شود تا بگویند چند درصدشان اصلا حرفهای آقای علم الهدی را میشنوند و قبول دارند؟ مگر نه این که نظر مردم مهم است؟»
وی افزود: «درست است که سخنان آقای علم الهدی، نزد افکار عمومی چندان محبوب نیست، اما به سرعت توسط رسانههای داخلی و خارجی بازنشر میشود و بازتاب دارد. این نوع سخنان تاثیری به شدت مخرب بر اذهان مردم دارد و حتی اگر کل سخنان ایشان شنیده نشود، همین بخشها کافیست تا بدترین برداشتها انجام شود. ما در اسلام چنین تفکیکی نداریم، بلکه میگوییم دانشمندان و غیردانشمندان در جامعه هستند و معمولا مردم برای حل مشکلات مختلف خود به دانشمندان مراجعه میکنند. بنابراین، تقسیم بندی مذکور، اختراع آقای علم الهدی است؛ بنابراین این نوع اظهارنظر، هم بدعت در اسلام است و هم باعث استهزا و مسخره کل جهان است و جایگاه روحانیت را نیز تضعیف و نازل میکند.»
این عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: «اگر هم قرار باشد سبدی به نام روحانیت داشته باشیم و افرادی هم باشند که بخواهند به سمت این سبد بروند، قطعا در سبد جناب آقای علم الهدی نمیروند. روحانیت در طرز فکر ایشان تعریف خاصی دارد که فقط عدهای انگشت شمار که اتفاقا برخی از آنها هم جزو ائمه جمعه هستند، حاضرند در سبد ایشان حاضر باشند. آیا آقای علم الهدی فکر میکند مردم عادی علاقهای به اندیشههای ایشان یا این نوع تقسیم بندی دارند؟ آقای علم الهدی که همه چیز را حرام میبیند. آقای علم الهدی که حتی کنسرت موسیقی را جایز نمیبیند، با چه دستاورد و اندیشهای میخواهد برای خود طرفدار جذب کند؟ باید با حقیقت رو به رو شویم. همین خطبهها و همین نوع حرفهاست که امروز مردم را از روحانیت کاملا دور کرده است. برخی از جوانان رسما با روحانیت عناد دارند و اتفاقا حق هم دارند. جوانان بر چه اساسی باید به سمت روحانیت تعلق خاطر پیدا کنند وقتی آقای علم الهدی و قشر خاصی که همفکر ایشان است، هر چیز که مردم به آن علاقه مندند، محدود کرده است؟»
وی افزود: «متاسفانه این نوع طرز فکر ایشان و همفکران ایشان به مسائل مذهبی و عقیدتی محدود نمیشود و در حوزه سیاست نیز به دنبال محدود سازی و کاهش مناسبات جهانی هستند. اینها از همان روز اول تشکیل دولت چهاردهم دغدغه این را داشتند که مبادا مشکل کشور و مسائل سیاسی کشور با مذاکرات حل شود. درواقع این طرزفکر امثال ایشان در همه امور همینطور است.»
حمیدرضا ترقی: اصلاح طلبها میخواهند هیچ تفاوتی بین فرد صالح و غیرصالح نباشد
حمیدرضا ترقی به فرارو گفت: «سخنان آقای علم الهدی در جلسه با روحانیت مردمی مطرح شده است و ضمن این که تاکید ایشان بر این بوده که روحانیت باید مردمی بودن خود را حفظ کند و وارد جناح بندیها نشود، تاکید کردهاند که مردمی که در جامعه ما زندگی میکنند، یک دسته، در طیف روحانیت قرار دارند یا به عبارتی دقیقتر به روحانیت معتقدند و با روحانیت همراهند و یک عدهای هم کاری به روحانیت ندارند و مسیر خود را طی میکنند؛ بنابراین وظیفه اول روحانیت این است که اینهایی را که با روحانیت مرتبطند در همان سراطی که دارند حفظ کند و مسئولیت دوم روحانیت نیز جذب سایرین است تا آنها را هم به روحانیت جذب کند. اصلا بحث آقای علم الهدی، بحث دسته بندی، جداسازی و انشقاق نیست. روش تبلیغ برای طرفداران و آنهایی که طرفدار نیستند و باید جذب شوند، متفاوت است. درواقع سخن ایشان به این معنی است که روش تبیین و تبلیغ تفاوت دارد؛ بنابراین سخنان آقای علم الهدی کاملا متین و منطقی است چرا که مسیر جذب افراد به سمت روحانیت را توضیح دادهاند.»
وی افزود: «روحانیت نباید به همین تعدادی که طرفدارش هستند اکتفا کند، بلکه باید تلاش کند، آنهای دیگر را هم جذب کرده و روی افکار آنها کار کرده و آنها را همراه فکری و عملی خود کند. این که یک عدهای بر اساس همین سخنان متین و منطقی، به دنبال حاشیه سازی و حساسیت زایی هستند جای سوال دارد. سعی برخی اصلاح طلبان بر این است که برای این که به اهداف خود برسند «از هیچ، همه چیز بسازند». آنها سعی دارند اینطور وانمود کنند که همه آحاد جامعه یک تفکر و یک عقیده واحد دارند و مرزبندی مشخصی که باعث گزینش و شناخته نیروها میشود حذف کنند.»
نایب رئیس حزب موتلفه تاکید کرد: «درواقع اینها میخواهند هیچ فرد صالح و غیرصالحی در جامعه با یکدیگر تفاوتی نداشته باشند. این در حالیست که در استفاده از امکانات و مزایای کشور و آزادگذاری افراد، نظام هیچ تفاوتی قائل نیست. اما وقتی قرار است برای یک دستگاه اجرایی که میخواهد دین را در جامعه توسعه دهد، گزینش انجام میشود، نمیشود که افرادی که اصلا به دین اعتقاد ندارند را جذب دستگاههای کشور کرد. اما اصلاح طلبها میخواهند شرایط به سمتی برود که اصلا هیچ گزینشی، در جامعه نباشد و تفاوتی بین آحاد جامعه اعم از مسلمان و غیرمسلمان، حتی در سطح اجرایی کشور وجود نداشته باشد. اما این طرز فکر اصلا قابل قبول نیست.»