انقلاب سفید شاه اساس و بنیاد سنتی اقتدار پاتریمونیال (پدرسالاری) بازاریان و طبقات زمین دار بزرگ را که ارتباط بین تودههای مختلف مردم را برقرار میکردند برچید و طبقه سنتی جامعه ایران را نابود کرد.
فرارو - در روز ۶ بهمن سال ۱۳۴۱، منشور ششگانه انقلاب سفید (انقلاب شاه و ملت) به رفراندوم گذاشته شد و شاه آن را پیروزی ملت ایران خواند.
به گزارش فرارو، محمدرضا شاه پهلوی در کتاب پاسخ به تاریخ درباره هدف خود از انقلاب سفید اینگونه میگوید: «من یک هدف بیشتر نداشتهام و آن ترقی و آبادانی ایران بوده است»، اما آیا واقعاً شاه توانست در راستای هدف تعیین شده گام بردارد؟
با پیروزی جان اف. کندی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سیاستهای خارجی این کشور دگرگون شد. او برای جلوگیری از قیامهای مردمی در رژیمهای وابسته به آمریکا، رهبران آن کشورها را به انجام اصلاحات اجتماعی و سیاسی تشویق کرد.در ایران نیز همگام با سایر کشورهای بلوک غرب، این اصلاحات در قالب فضای باز سیاسی، اصلاحات ارضی و انقلاب سفید در ابعاد مختلف سیاسی و اجتماعی به اجرا در آمد. اوج این اصلاحات درایران با نام «انقلاب سفید و یا انقلاب شاه و ملت» تمام جنبههای زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه سنتی ایران در برمیگرفت که از بالا برنامهریزی و اجرا شد و دهقانان و طبقه متوسط هیچکدام در شروع آن مشارکت نداشتند.
اصول انقلاب سفید شاه شامل این موارد بود:
برنامه اصلاحات ارضی برای توزیع مجدد زمینهای زمینداران بزرگ در میان دهقانان
فروش و واگذاری مؤسسات دولتی به مردم
شریککردن کارگران در سود کارخانه
ملی کردن جنگلها
دادن حق رای و حقوق سیاسی به زنان
سپاهیان دانش و بهداشت
شاه با انقلاب سفید روبروی سنتیترین قدرت ایران یعنی زمین داران رفته بود، به همین دلیل این گروه طبعاً دلخوشی از پهلوی دوم نداشتند. شاه به رغم مخالفت به برنامههای خود ادامه میداد؛ اما برای بسیاری از مردم رهایی از اربابان زمیندار باعث آزادی و راحتی نبود؛ بلکه به معنای گیر افتادن در سختیهای جامعه سرمایهداری و شهری بود.
انقلاب سفید زمانی در ایران اجرایی شد که آیتالله بروجردی مرجع اول شیعیان فوت کرده بود و نیروهای مذهبی به سه جناح عمده تقسیم میشدند: جناح اول که همان مواضع آیتالله بروجردی را ادامه دادند. گروه دوم افرادی بودند که با حکومت پهلوی همکاری میکردند و توسط محمدرضا شاه به عنوان ائمه جمعه منصوب شدند؛ اما جناح سوم افرادی بودند که مخالف انقلاب سفید بهخصوص در مواردی مانند اصلاحات ارضی، حق رای زنان و مصونیت مستشاران نظامی آمریکا بودند که حول شخصیت کاریزماتیک و قدرتمند آیتالله خمینی گرد هم آمدند.
با تصویب اصلاحات انقلاب سفید شکاف اساسی میان شاه و نیروهای مذهبی طرفدار امام خمینی به وجود آمد، زیرا شاه در پاسخ به ابهامات روحانیون به فرستاده این گروه میگوید: «اگر آسمان به زمین بیایید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرایی کنم» موج مخالفت نیروهای مذهبی در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ جلوه گر شد که موجب رویارویی مردم و روحانیت با رژیم شاه شد.
انقلاب سفید نتایج مختلفی بر جای گذاشت که از مهمترین پیامدهای آن میتوان به تقسیم و قطعهقطعهشدن زمینها و کاهش تولیدات کشاورزی اشاره کرد که باعث شد بسیاری از روستائیان به شهرها مهاجرت کنند و در حاشیه ساکن و در نقش مصرفکننده قرار بگیرند. جان فوران معتقد است سهم کشاورزی در تولید ناخالص ملی در سال ۱۳۳۸ به ۳۳ درصد رسید؛ اما در سالهای ۱۳۴۸ به ۲۳ درصد و در سال ۱۳۵۶ به ۹ درصد کاهش یافت.
انقلاب سفید با گنجاندن برنامه اصلاحات ارضی پیوندهای سنتی اربابورعیتی را دگرگون کرد و شیوه جدیدی از روابط در جامعه روستایی ایران نشان داد.
بر اساس همین اصلاحات طبقه سنتی جامعه ایران نابود شد. این گروههای جای خود را به بورژوازی (شهر نشین) تازه به دوران رسیده، نخبگان فاقد پایگاه سیاسی قدرتمند دادند. جیمز بیل در این باره مینویسد: «شاه میخواست با اجرای برنامه اصلاحات از بالا، دهقانان کشور را بر ضد طبقه متوسط مذهبی و روشنفکر متحد کند؛ اما درست همان نیرویی را که برای انجام این اصلاحات نیاز داشت از دست داد»
سرانجام ویژگیهای حاکم در حکومت پهلوی دوم و فقدان زمینههای مردمی انقلاب سفید ضربه نهایی را به سیستم وارد کرد و در کنار سایر عوامل منجر به شکلگیری انقلاب ۱۳۵۷ در ایران شد.