bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۵۹۳۶۸

فصل جدید مصر

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۸ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۲
جاوید قربان اوغلی در بهار نوشت:

یک ماه بعد از کودتای ارتش و سرنگونی محمد مرسی، مصر یکی از خونین‌ترین روزهای تاریخ‌ خود را شاهد بود. یورش نیروهای ارتش مصر به میدان‌های نهضه و رابعه‌ادویه برای پایان‌دادن به اعتراضات اخوان‌المسلمین بیش از 500 کشته و هزاران زخمی برجای گذاشته است.

براساس برخی منابع اخوان‌المسلمین، تعداد کشته‌شدگان بیش از دو هزار نفر است که همسر و دختر خیرت‌الشاطر و دختر البلتاجی کاندیدای ردصلاحیت‌شده اخوان‌المسلمین برای ریاست جمهوری، در میان کشته‌شدگان قرار دارند. در صورت صحت این ادعا باید مصر را در گردابی تصور کرد که بیرون آمدن از آن اگر محال نباشد، بسیار دشوار می‌نماید.

زمانی که ارتش در ظاهر در پاسخ به ندای «جنبش تمرد» محمد مرسی را از قدرت خلع و روند دموکراسی -هرچند- ناقص مصر پس از دوران مبارک را فتح کرد؛ شاید شرایطی که امروز مصر گرفتار آن است هرگز بر مخیله عبد‌الفتاح‌السیسی، وزیر دفاع و دیگر ژنرال‌‌های ارتش خطور نکرده و آنان تصور نمی‌کردند روزی را شاهد باشند که برای دفاع از تصمیمی که گرفته‌اند به قتل‌عام گسترده مردم دست‌ بزنند.

در میان نظام‌های دیکتاتوری حاکم بر جهان عرب و حاکمان مستبد این منطقه که با پشتوانه نیروهای مسلح طی نیم‌‌قرن اخیر در سرزمین‌های عربی حکومت کرده‌اند، ارتش مصر یک استثنا بود که از زمان جمال عبدالناصر تاکنون به دلایل تاریخی ویژگی ملی خود را حفظ کرده و به همین خاطر ملت مصر همواره با احترام و افتخار از ارتش یاد می‌کرد. این مساله حتی در دوران دیکتاتوری 30ساله حسنی‌مبارک نیز مصداق داشت.

دیکتاتور سابق مصر بیشتر با تکیه بر سازمان قدرتمند امنیت و نه نظامیان به سرکوب مخالفان و معترضان می‌پرداخت و ملاحظه کردیم که ارتش مصر -با هر تحلیلی که بر آن متصور باشد- در حساس‌ترین شرایط این کشور پشت مبارک را خالی کرد و در جریان قیام مردم بی‌طرفی را برگزید.

به یقین کشتار روز گذشته مردم توسط ارتش را می‌توان آغاز فصل جدیدی از روابط نظامیان و مردم در تاریخ مصر قلمداد کرد و اگر این روند ادامه یابد، فروغلتیدن مصر در سناریویی همچون سوریه چندان دور از ذهن نمی‌نماید. در پاسخ به این سوال که چرا ارتش در این مسیر افتاد و قتل‌عام مردم را به عنوان یک راه‌حل برای خروج از بن‌بست سیاسی برگزید، می‌توان گمانه‌های متعددی را مطرح کرد ولی محتمل‌ترین گمانه‌ای که در بادی امر به ذهن هر تحلیلگری خطور می‌کند، اشتباه محاسباتی ژنرال‌هایی است که با تصور ناصواب روی‌گردانی مردم از جنبش اخوان‌المسلمین نماینده این جنبش و رییس‌جمهور منتخب را از قدرت خلع کردند.

مقاومتی که طی یک‌ماه گذشته نیروهای طرفدار اخوان‌المسلمین از خود نشان داده و با هرگونه مصالحه که مشروعیت محمد مرسی و قانون اساسی را خدشه‌دار کنند مخالفت کرده‌اند، ارتش را برآن داشت تا با توسل به زور که معمولا بر ذهن هر ژنرالی خطور می‌کند، به بن‌بست سیاسی ناشی از کودتا خاتمه دهد. ولی آیا این پایان ماجراست؟ به یقین پاسخ این سوال منفی‌ است و مصر در مسیری قرار گرفته است که خوش‌بینانه‌ترین حالت آن برقراری حکومت نظامی و وادارکردن مردم به فاصله گرفتن از سیاست ولو به صورت کوتاه‌مدت و به بهانه برقراری آرامش و امنیت در کشور باشد. تردیدی نیست که رهبران سیاسی مخالف حاکمیت اخوان‌المسلمین و محمد مرسی که در قالب جنبش تمرد خواستار دخالت ارتش و برکناری مرسی شده‌ بودند نیز قربانی شرایط جدید مصر خواهند بود.

اما حالت خطرناک‌تر که احتمال آن نیز دور از ذهن نیست، درغلتیدن مصر در جنگ داخلی‌ است که می‌تواند سرنوشتی همچون سوریه را برای این کشور رقم زند. اگر اخبار منتشره درباره هدف‌قرارگرفتن تعدادی از نظامیان در درگیری‌های دیروز توسط تک‌تیراندازانی که گفته می‌شود از طرفداران اخوان‌المسلمین بوده‌اند، صحیح باشد، باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که مصر خواسته یا ناخواسته در مسیری قرار گرفته که نتیجه‌ای جز جنگ داخلی نخواهد داشت. گزینه‌ای که شاید در شرایط انتخاب راه‌حل کودتا علیه رییس‌جمهوری منتخب کشور نه بر مخیله نظامیان خطور کرده بود و رهبران جنبش تمرد.

نکته مهم در چنین شرایطی این است که برخلاف سوریه وقوع هرگونه جنگ داخلی در مصر ولو در ابعاد محدودتر، دست اسراییل را برای مداخله در این کشور چه به صورت مستقیم و به بهانه حفظ امنیت خود و چه از طریق پنهان و ارسال اسلحه یا نفوذ در گروه‌هایی که به دلیل شرایط جنگ داخلی قابل کنترل نیستند، باز خواهد کرد.

آنچه که مشخص است کشتار روز گذشته توازن قدرت در مصر را نیز برهم خواهد زد و پیش‌بینی می‌شود حتی نیروهای سیاسی که ارتش را به مداخله در سیاست و برکناری محمد مرسی تشویق کردند، از کشتار مردم اعلام برائت و انزجار خواهند کرد و دیگر این‌که تحولات روز گذشته جایگاه تاریخی مصر، که زمانی الگوی دموکراسی بود و رهبر بلامنازع در جهان عرب بود را در معرض خطر قرار خواهد داد و به جایگاه برجسته این کشور در جهان اسلام خدشه وارد خواهد ساخت. چنانچه نخبگان حاکم در این کشور اعم از رهبران اخوان‌المسلمین و سیاستمداران برجسته جنبش تمرد و دیگر شخصیت‌های ملی و میهنی امروز در فکر نجات کشور نباشند، ممکن است فردایی برای انجام رسالت تاریخی‌شان متصور نباشد.
برچسب ها: مصر قربان اوغلی
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv