پوریا عالمی در روزنامه قانون نوشت:
هر چه هستی باش اما باش
آقای احمدینژاد یک حکم نوشته برای اسفندیار رحیم مشایی 1005 کلمه وُردی. اگر همین متن حکم را دوم راهنمایی به عنوان انشا میخواند حتما سر صف تشویق میشد. ولی الان که دوم راهنمایی نیستیم و نهاد ریاستجمهوری مدرسه نیست و امور کشورداری شبیه مدیریت مدرسه راهنمایی نیست. (حیف است اگر در روزنامهها یا سایتها متن کامل حکم «رفت و آمد» مشایی را نخوانید.) خلاصه این حکم این است که:
رحیم مشایی جان
سلام علیکم
از امروز رئیس دفتر من نباش، اما مشاور من باش، رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد باش، البته سر آن شونزده شغل دیگر هم که از قبل داشتی باش.
خلاصه کنم؛ هر چه هستی باش، اما باش.
با احترام / محمود احمدینژاد
حکم رفت و آمد
به نظر ما اگر همان اول یک حکم «رفت و آمد» برای رحیم مشایی به شرح زیر نوشته میشد دیگر نیاز نبود چهل حکم در طول چهار، پنج سال برایش نوشته شود.
جناب آقای مهندس اسفندیار رحیم مشایی
به قول شاعر: «شب سیاه و چشم بیدار، شب سیاه و سایه تار، شب سیاه و باد و باران، شب سیاه و ماه پنهان؛ نرو بمان.»
نریها!
قربانت؛ محمود احمدینژاد
تفسیر جابهجایی
شهرکی، مدیرکل سیاسی دفتر آقای احمدینژاد گفت: جابهجایی آقای مشایی امری عادی است و هر کس آزاد است هر طور میخواهد در اینباره تفسیر کند. حالا که تفسیر آزاد است ما از این جمله شهرکی مدیرکل سیاسی که گفته «جابهجایی آقای مشایی امری عادی است» یک تفسیر بیشتر نمیکنیم.
تفسیر:
یعنی ممکن است طیالارض کند. اگر دیدید چیزی مثل باد از کنارتان گذشت که دوربین راهنمایی و رانندگی هم نتوانست عکسش را بگیرد، رحیم مشایی است. نگران نشوید.