اخیراً سرپرست جدید اداره کل امور خوابگاههای دانشگاه تهران خبر از نصب دوربینهای مداربستهای داده که در جلسه صبح شنبه هیئترئیسه دانشگاه تهران مصوب شده بود. اگر در حل چالشهای مربوط به عوامل بیرونی مثل استقرار کیوسک یا تامین روشنایی، دانشگاه را از کمکاری تبرئه کرد در ماجرای دوربینها این اتفاق شدنی نیست و به نظر میرسد مدیران امروز و دیروز مهمترین مجموعه دانشگاهی کشور باید نسبت به علت عدم نصب بهموقع آن پاسخگو باشند.
یک طرف خود را به ناحق و غلط محق میداند که اموال دیگران را بگیرد و اگر در برابر او مقاومت کنید، چاقو به قلبت فرو کند. دیگری تلاش میکند جلوی دزدیده شدن لپتاپش را بگیرد چون معلوم نیست دوباره بتواند چیزی را که از دست داده و شاید به سختی تهیه کرده را دوباره خریداری کند. اگر مجموع این وقایع و شرایط کشور را در تصویری بزرگتر ببینیم، قصه بسیار فراتر از کوی دانشگاه است.
«بررسیهای شبانه روزی و میدانی ما نشان میدهد که این حادثه ناشی از یک سرقت بوده و هیچ انگیزه دیگری در کار نبوده است؛ ما در اطراف خوابگاهها حضور داشتیم و از این به بعد اقدامات امنیتی در دانشگاه تهران و خوابگاههای اطراف آن افزایش خواهد یافت و با توجه به ایستگاههایی که وزارت علوم تعبیه کرده حضورمان گستردهتر و ملموستر خواهد بود و امیدواریم با همکاری مسئولان دانشگاه و خوابگاهها نسبت به افزایش امنیت محدوده اقدام کنیم.»
«ممکن است در ناحیه دیگری از دانشگاه تهران کانکس نیروی انتظامی مستقر بوده باشد که دانشگاه خواستار برداشته شدن آن بوده؛ اما در محوطه و اطراف کوی دانشگاه هیچ کیوسکی از سوی نیروی انتظامی وجود نداشت که ما درخواست حذف آن را داده باشیم. محیط کوی دانشگاه تهران از نظر عدم امنیت تبدیل به محیط خاصی شده است که متاسفانه شرایط تلخ اخیر را به وجود آورد، بهطوری که ما یک دانشجوی با استعداد خود را در حادثهای غمانگیز از دست دادیم.»
سحر دولتشاهی برای درگذشت امیرمحمد خالقی دانشجوی نخبه دانشگاه تهران یک استوری منتشر کرد.
دانشجویان دختر تنها از ورودی اصلی یعنی همان کارگر شمالی خود را به خوابگاههای مجتمع فاطمیه و چمران میرسانند و از همان در هم خارج میشوند. بیش از ۲هزار و ۵۰۰دانشجو در خوابگاههای دانشگاه تهران حاضر هستند.
«حتماً باید خونی ریخته شود و جانی بیجان شود و مرگ دلخراشی اتفاق بیفتد تا به فکر اصلاح و نجات برآییم؟ ظاهراً در این کوچه و حوالی چندین و چند بار کیف قاپی و سرقت و حمله اتفاق افتاده، اما توجهی نشد و اقدامی صورت نگرفت و حال گویا بلافاصله همه دست به کار شدهاند و به سرعت قرار شده اوضاع را روبراه کنند! کاری را که حال صورت دادهاید چرا با وجود این همه هشدار زودتر نکردهاید؟ حتماً باید جوان رعنایی در خون خود میغلطید تا تکانی بخورید؟»
مرکز اطلاعرسانی فراجا اعلام کرد: اخبار و شایعات در خصوص دستگیریِ قطعیِ قاتلان امیر محمد خالقی دانشجوی دانشگاه تهران تا این لحظه بیاساس و صرفاً گمانهزنیهایِ رسانهای است.
«تاریکی معابر شهری همواره مورد نقد بودهاست، از جمله اینکه همواره تأکید میشود جرائم و سوانح رانندگی در این وضعیت شدت پیدا میکند. بدیهی است اگر جای این دانشجو، فرد رهگذر دیگری هدف چنین خشونتی قرار میگرفت، دامنه واکنشها به آن شدت نمیگرفت، با این حال ساختار قانونی باید در نظر داشتهباشد بخش مهمی از واکنشهای صورت گرفته، آتش زیر خاکستری است که در بیتوجهی به مطالبات اجتماعی رقم میخورد و دامنه آن میتواند به تحمیل کردن هزینههای کلان به کشور منجر شود.»
برخی شواهد - از جمله آنچه وزیر علوم به آن اشاره کرد - حکایت از آن داشت که برخی در داخل، همراستا با جریانهای ضدملی در خارج، بیمیل نبودند که اضطراب و التهاب دانشجویان بهخاطر قتل همکلاسیشان، اتفاقاً به خیابانهای اطراف دانشگاه سرایت کند، اما سرایت نکرد و این سرایت نکردن، نه اتفاقی خودبهخودی و بدون علت، بلکه ناشی از دو چیز بوده است؛ ورود همهجانبه و در سطوح عالی مسئولان ملی به این پرونده جنایی و دیگری، عملکرد مبتنی بر منابع ملی و اقتضای نیازهای واقعی دانشجویان از سوی رسانهها.
پس از انتشار این اخبار، دانشجویان که بارها از مقامات دانشگاه خواستار ارتقای سطح امنیتی این منطقه شده بودند، به دلیل عدم توجه به مطالباتشان اعتراضاتی را آغاز کردند. مانند بسیاری از نمونههای قبلی، آرامآرام جو کوی دانشگاه تهران «امنیتی» شد و حضور برخی افراد لباس شخصی باعث افزایش اعتراضات دانشجویان شد. این روند ادامه داشت تا اینکه جمعه شب و نخستین ساعت بامداد شنبه، گزارشهایی از وقوع درگیری میان دانشجویان معترض با حراست و برخی لباس شخصیها در رسانهها بازتاب پیدا کرد. با وسیعتر شدن ابعاد موضوع رییسجمهور از وزیر علوم خواست ضمن بررسی موضوع، گزارشی را از دلایل بروز این حادثه و مقصران احتمالی تهیه کند.
آسیبشناسی از قتل دانشجوی دانشگاه تهران؛
انسان امروز در ذهنیت حسی و مادی بهسر میبرد، یعنی پول و مادیات از اهمیت زیادی برخوردار است. در چنین دنیایی، مادیگرایی و مصلحتگرایی و فایدهطلبی اهمیت پیدا میکند، در نتیجه انسان باید کسب درآمد کند و وقتی موفق نمیشود، در نتیجه دزدی، رشوهگیری در جامعه افزایش پیدا میکند. بنابراین، بهدنبال کسب درآمد، برای رسیدن به آن، به هر کاری دست میزنند. چون ناامیدی در جامعه مستولی شده، افراد صبرشان لبریز شده است.
این قربانی کوی دانشگاه آرزو داشت که بلاکچین و برنامه نویس حرفهای شود، اما دو سارق موتورسوار به خاطر سرقت کوله پشتیاش، این پسر نخبه را به قتل رساندند.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور به وزیر علوم دستور داد تا سریعتر به این پرونده و همچنین اعتراضات دانشجویی شکلگرفته، رسیدگی شده تا اعتراضات به بیرون دانشگاه کشیده نشده و از ورود نیروهای خودسر به دانشگاه تهران جلوگیری شود. بخش آخر دستور اشاره به خبر حضور نیروهای لباسشخصی در جریان اعتراضات کوی اشاره دارد که گفته میشود اقدام به ضرب و جرح چند دانشجو کردند.
روزنامه کیهان با تأکید بر اینکه قاتل دانشجوی جوان دانشگاه تهران زورگیران بودند، از طرح موضوع «لباس شخصیها» انتقاد کرد و به زبان طنز نوشت: «گفت: پس مسئله "لباس شخصیها"! چیست که برخی کانالهای غربگرا و سایتهای ضد انقلاب مطرح کردهاند؟! منظورشان این است که چرا قاتل لباس شخصی داشته است؟! مگر خودشان لباس شخصی ندارند؟! پس چی؟!»
فرمانده انتظامی تهران بزرگ از اقدامات شبانهروزی پلیس برای پیدا کردن قاتل دانشجوی دانشگاه تهران خبر داد.
تقی آزاد ارمکی در گفتگوی تفصیلی با فرارو تحلیل کرد:
واقعهای که برای امیرمحمد خالقی رخ داد بسیار تاثر برانگیز است. ما این واقعه را با صدای بلند شنیدهایم، چون جریان دانشجویی به آن حساس بود و واکنش نشان داد. ریشه این قتل و این سطح از خشونت به اتفاقی برمی گردد که به لحاظ اخلاقی در جامعه ما رخ داده است. ما دچار «تورم بی اخلاقی» شدهایم...
مهدی پازوکی در گفتوگو با فرارو تحلیل کرد:
در سایه فشارهای اقتصادی، آن دزد خرده پا که دست به سرقت میزند به هر شیء سرقتی راضی است، از خفت گیری و سرقت ساعت و گوشی و دستبند و انگشتر و حتی عینک دودی افراد، تا سرقت مجسمههای میادین و نیمکتهای پارک نشان میدهد این روزها دغدغه سارقان نه کیفیت اجناس، بلکه به پول رسیدن به هر قیمتی است؛ در مقابله با این شرایط نه دستگیری جواب کافی میدهد (لازم است، اما کافی نه) و نه هشدار دادن به مردم که مراقب خودشان باشند، بلکه تنها راهکاری که میتواند به پیشگیری و کاهش این وضعیت کمک کند، توسعه اقتصادی و کاهش فقر است. پس آن چیزی که امیر را کشت همین دو مولفه مهم اقتصادی است.
«آقای دکتر عارف شخصا پیگیر این موضوع هستند و در تماس با وزیر کشور نیز تاکید کردند که وزارت کشور با همکاری انتظامی کشور باید عاملان این جنایت را سریعا شناسایی و بازداشت کنند.»
«ما عزادار حادثه تلخ هستیم و بسیار متاسفم از اینکه وزیر علوم باشی و خبر قتل یکی از دانشجویان را بشنوی. من یک سفر کاری در جده جلسه داشتم، بعد از شنیدن این خبر بلافاصله به تهران بازگشتم و شب گذشته به محل حادثه رفتم.»