
در سایه فشارهای اقتصادی، آن دزد خرده پا که دست به سرقت میزند به هر شیء سرقتی راضی است، از خفت گیری و سرقت ساعت و گوشی و دستبند و انگشتر و حتی عینک دودی افراد، تا سرقت مجسمههای میادین و نیمکتهای پارک نشان میدهد این روزها دغدغه سارقان نه کیفیت اجناس، بلکه به پول رسیدن به هر قیمتی است؛ در مقابله با این شرایط نه دستگیری جواب کافی میدهد (لازم است، اما کافی نه) و نه هشدار دادن به مردم که مراقب خودشان باشند، بلکه تنها راهکاری که میتواند به پیشگیری و کاهش این وضعیت کمک کند، توسعه اقتصادی و کاهش فقر است. پس آن چیزی که امیر را کشت همین دو مولفه مهم اقتصادی است.
فرارو- قتل جوانی دانشجو به نام «امیر محمد خالقی» جامعه را به شوکی بزرگ فرو برده و بسیاری از افراد از خود میپرسند:آخر چرا؟ زورگیری و تلاش سارقان برای دزدیدن مال و اموال شهروندان در خیابانهای پایتخت، پدیده نوظهوری نیست و بارها ویدئوهای این نوع اعمال از طریق تصاویر دوربینهای مداربسته منتشر و در شبکههای اجتماعی پربازدید شده است. اما قتل امیرمحمد ۱۹ ساله به جهت مکان وقوع (خیابان نزدیک به خوابگاه دانشجویان) و ضربات چاقو به مقتول (به دلیل مقاومت امیر محمد) ماجرایی تلخ و پرسش برانگیز را رقم زده است.
به گزارش فرارو، این پرسش که دقیقا چه چیزی امیرمحمد را کشت یا به عبارتی دیگر زمینه قتل او را فراهم کرد، موضوعیست که میتواند از ابعادی گسترده تحت بررسی قرار گیرد. فرارو برای بررسی این قتل از زاویه اقتصادی با دکتر مهدی پازوکی، اقتصاددان گفتوگو کرده است؛ تحلیلهای پازوکی درباره این موضوع را در ادامه میخوانید:
مهدی پازوکی به فرارو گفت: «اتفاق تلخی که برای این جوان دانشجو رخ داد، زنگ خطر آشکاری از توسعه نیافتگی اقتصاد ایران است. توسعه و رشد اقتصادی ۲ مفهوم متفاوت محسوب میشوند. وقتی جامعهای توسعه پیدا نمیکند، یا رشد اقتصادی محدودی دارد، یا تفکراتی را در خود جای داده است که توسعه قتصادی را بر نمیتابند و توسعه اقتصادی را یک مفهوم غربی میدانند، چنین حوادث تلخی جای اندوه دارد، اما جای تعجب نه. در کشورهای توسعه یافته جهان، نیز دزدیهای اینچنینی مثل سرقت گوشی و لپ تاپ وجود دارد، اما اولا حجم دزدیها به جز در مناطقی خاص، بسیار محدودتر از کشورهای توسعه نایافته و کمتر توسعه یافته است و دوما سارقان این حجم خشونت منتهی به قتل را آن هم فقط برای گوشی همراه کمتر انجام میدهند. مشکل اصلی اقتصاد کشور ما طی سالهای اخیر، همین توسعه نیافتگی است. من اعتقاد دارم اگر جامعه به سمت توسعه برود، بسیاری از این نوع مشکلات حل یا لااقل کمرنگتر خواهدشد. جامعهای که بدون راهکارهای علمی هدایت میشود و به جای حرکت به سمت توسعه، درگیر واپس گرایی شده است، آبستن بروز این نوع حوادث تلخ هم خواهد بود. اگر توسعه رخ دهد، حجم فقر و به تبع آن حجم این نوع سرقت کاهش پیدا میکند.»
وی افزود: «یکی از مهمترین مولفههای توسعه این است که فقر محدودی دارد. کشورهای توسعه یافته با توزیع درآمد بهتری مواجهند و نسبت فقیرترین مردم به ثروتمندترین آنان پایینتر و البته فقر هم محدود است. فساد و دزدی و غارت، فرزندان فقر محسوب میشوند و فقر هم فرزند نحس توسعه نایافتگی افتصاد است. اتفاقا همین توسعه نیافتگی است که از دید من به نیروهای پلیس ایران هم ضربه میزند. یک کشور توسعه یافته، تجهیزات پلیس مدرنتر و امروزی تر، امکانات رصد و شناسایی قویتر مجرمان و به طور کلی ابزارهای قوی تری برای دستگیری مجرمان دارد. این صحبت من به معنای بی ارزش کردن زحمات پلیس کشور نیست، بلکه میگویم اگر کشورمان توسعه یافتهتر بود، چه بسا در همین خیابانی که قتل رخ داده، از مدتها قبل ابزارهای رصد یا دوربینها محافظتی پیشرفته برای شناسایی و دستگیری مجرمان نصب شده بود. متاسفانه سالهاست با اقتصاد دستوری سر و کله میزنیم و مفهوم توسعه در کشورمان یک مفهوم غربی در نظر گرفته میشود و نمیتوانیم از دستاوردهای امروزی در حوزههای سیاست و اقتصاد استفاده کنیم.»
این استاد اقتصاد در ادامه گفت: «فراموش نکنیم. این معادله غم انگیز دو طرف دارد. در یک سو سارقانی ایستادهاند که به دلایلی از جمله فقر، بیکاری، اعتیاد، ناامیدی، عدم تحصیلات و بسیاری از مشکلات دیگر، دست به چنین اقدامات خونباری میزنند، در طرف دیگر ماجرا جوانی قرار دارد که شاید تمام زندگی دانشجویی و کاری او در همان گوشی و لپ تاپ خلاصه شده است. بر اساس آن چه دوستان وی گفتهاند، آن روز، اولین روزی کاری او بوده و چه بسا این که مقاومت کرده به این دلیل بوده که حفظ شغلش با لپ تاپ گره خورده بوده یا حتی اگر اینطور هم نبوده باشد با این وضعیت اقتصادی کشور و با این وضعیت تورم با خود فکر کرده، من دانشجو چطور باید یک گوشی و لپ تاپ جدید بخرم؟ من مطلع نیستم مدل گوشی یا لپ تاپ این جوان چه بوده، اما به طور کلی قشر دانشجو معمولا از گوشیهای هوشمند میان رده و لپ تاپهای اقتصادی استفاده میکنند مگر این که در رشتهای تحصیل کنند که مجبور باشند سیستمهای حرفهای تهیه کنند. اکنون سوال اینجاست که چرا یک گوشی میان رده یا لپ تاپ اقتصادی برای سارقان و البته صاحبان این کالاها حالت لوکس دارد؟ ما ارتباطات اقتصادی محدودی داریم، قیمت دلار بالا و واردات کالای خارجی نیز با تعرفههای سنگین است. در نتیجه همه این ها، برای من شهروند معمولی، خرید یک لپ تاپ یا گوشی جدید، میشود یک کابوس و برای حفظ آن حتی سر جان و زندگی خودم مبارزه میکنم.»
وی افزود: «چرا در کشوری مثل ژاپن که جدیدترین تکنولوژیهای روز وجود دارد و گوشیهای هوشمند دست شهروندان نیز کم نیست، این حجم ولع سرقت وجود ندارد یا اگر سرقتی رخ دهد چنین فرجام تلخی رقم نمیخورد؟ چون کشوری، توسعه یافته است. مسئله فقط سرقت گوشی و لپ تاپ هم نیست. روزگاری نه چندان دور و در حد همین ۱۰، ۱۵ سال پیش سرقت خودرو و ضبط خودرو رایج بود، اکنون نه فقط این سرقتها، بلکه سرقت لاستیک خودروهای متوسط به بالا هم رایج شده. حتی اگر یک پراید لاستیک نو داشته باشد سرقت میشود چرا که ارزانترین لاستیکهای ایرانی بازار، حداقل حدود ۲ میلیون تومان قیمت دارند. اگر نگاهی به نوع جرایم طی سالهای اخیر داشته باشیم، متوجه میشویم به مرور زمان و در سایه فشارهای اقتصادی، آن دزد خرده پا که دست به سرقت میزند به هر شیء سرقتی راضی است، از خفتگیری و سرقت ساعت و گوشی و دستبند و انگشتر و حتی عینک دودی افراد، تا سرقت مجسمههای میادین و نیمکتهای پارک نشان میدهد این روزها دغدغه سارقان نه کیفیت اجناس، بلکه به پول رسیدن به هر قیمتی است؛ بنابراین به همان حرف نخست برمیگردم و تاکید دارم که در مقابله با این شرایط نه دستگیری جواب کافی میدهد (لازم است، اما کافی نه) و نه هشدار دادن به مردم که مراقب خودشان باشند، بلکه تنها راهکاری که میتواند به پیشگیری و کاهش این وضعیت کمک کند، توسعه اقتصادی و کاهش فقر است. پس آن چیزی که امیر را کشت همین دو مولفه مهم اقتصادی است.»