bato-adv
bato-adv

قانون Ship Act و سرنوشت صادرات نفت ایران

قانون Ship Act و سرنوشت صادرات نفت ایران

وزیر خزانه داری دولت ترامپ، اسکات بسنِت اخیرا در موضع گیری گفته است که آمریکا قصد دارد میزان صادرات نفت ایران را به ۱۰ درصد سطح کنونی برساند و برای این کشور غیرقابل قبول است که تهران بتواند به راحتی نفت خود را به دیگر کشور‌ها بفروشد. بر پایه آمار‌های رسمی، در ماه ژانویه که ترامپ پا به کاخ سفید گذاشته، صادرات نفت ایران به چین به عنوان اصلی‌ترین خریدار نفت تهران، تا ۵۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته است.

تاریخ انتشار: ۲۱:۲۷ - ۰۴ اسفند ۱۴۰۳

فرارو- یکی از نکاتی که اغلب تحلیلگران و صاحب نظران پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا در مورد آن اتفاق نظر داشتند این مساله بود که وی به احتمال زیاد بر شدت فشار‌های اقتصادی علیه ایران خواهد افزود و بار دیگر کارزار فشارحداکثری علیه تهران را احیا خواهد کرد. کمتر از یک ماه از حضور رسمی ترامپ در کاخ سفید نگذشت که این پیش بینی درست از کار در آمد و ترامپ با امضای یک بخشنامه، فرمان اجرای قانون Ship Act علیه روند صادرات نفت ایران را صادر کرد. بر پایه قانون Ship Act، کلیه مجاری و راه‌ها و فرصت‌های مرتبط با صادرات نفت ایران، هدفِ تحریم قرار می‌گیرد.

به گزارش فرارو؛ در این رابطه، هرگونه انتقال کشتی به کشتی نفت صادراتی ایران و یا پالایشگاه‌های خارجی که نفت ایران را تحویل می‌گیرند، مشمول تحریم‌های گسترده می‌شوند. ماهیت این تحریم‌ها نیز همچون دوره پیشین حضور ترامپ در قدرت، ویروسی است و هرکسی که به نحوی با صادرات نفت ایران مرتبط باشد و البته شرکایش را هدفِ اقدامات تنبیهی قرار می‌دهد. جالب است که وزیر خزانه داری دولت ترامپ، اسکات بسنِت اخیرا در موضع گیری گفته است که آمریکا قصد دارد میزان صادرات نفت ایران را به ۱۰ درصد سطح کنونی برساند و برای این کشور غیرقابل قبول است که تهران بتواند به راحتی نفت خود را به دیگر کشور‌ها بفروشد. بر پایه آمار‌های رسمی، در ماه ژانویه که ترامپ پا به کاخ سفید گذاشته، صادرات نفت ایران به چین به عنوان اصلی‌ترین خریدار نفت تهران، تا ۵۵۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته است.

آماری که مستند به داده‌های "انیسیتو کپلر" است. پس از انتشار آمار مذکور، بسیاری این استدلال را مطرح کردند که ترامپ نیامده توانست یک چالش جدی را برای صادرات نفت ایران ایجاد کند و البته که چین نیز با درک خطر ترامپ، در حال اتخاذ سیاست‌های محتاطانه با محوریت جنس تعاملات خود با ایران است. با این همه، بر پایه گزارش اخیر نشریه بلومبرگ، روند صادرات نفت ایران در ماه فوریه دچار یک سیر صعودی قابل توجه شده و کار به جایی رسیده که در این رابطه، تهران روزانه بیش از ۱ میلیون و ۷۴۰ هزار بشکه نفت به چین صادر کرده است. ظاهرا تهران و پکن در روز‌های نخست حضور ترامپ در قدرت در ماه ژانویه سال جاری میلادی، به دنبال تعریف برخی ابتکار‌های تازه بوده‌اند تا از تجارت نفتی میان خود حراست کنند.

داده‌های نشریه بلومبرگ نشان می‌دهند که میزان صادرات نفت ایران به چین در ماه فوریه، از رشد ۸۶ درصدی در قیاس با ماه ژانویه گذشته (ماه قبل) حکایت دارد و البته که بیشترین آمار ثبت شده از ماه اکتبر به این سو است. بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی بر این باورند که نفت ایران به چند دلیل برای مشتریان چینی جذاب است. از جمله اینکه نفت ایران با تخفیف‌های قابل توجه و کیفیت بالا به پالایشگاه‌های نفتی چین عرضه می‌شود و این مساله برای آن‌ها بسیار قابل توجه است. در کنار این موضوع باید توجه داشته باشیم که حاشیه سود شرکت‌های نفتی چینی بسیار پایین است و آن‌ها با خرید نفت ایران می‌توانند سود خوبی داشته باشند و درست به همین دلیل بسیار سخت است که قید نفت ایران را بزنند.

در عین حال، تشدید تنش‌های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک میان قدرت‌های شرقی و غربی جهان نیز سبب شده تا چینی‌ها در بحث خرید نفت ایران با موانع به مراتب کمتری در قیاس با گذشته رو به رو باشند و به بیان ساده تر، هزینه‌های همکاری‌های نفتی آن‌ها با تهران، به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش یافته است. حال با توجه به آنچه گفته شد، اینطور به نظر می‌رسد که در مورد آینده صادرات نفت ایران در پرتو اجرایی شدنِ قوانینی نظیر Ship Act، می‌توان به دو سناریو مهم و قابل تامل توجه داشت. 

اولا، آنطور که نشریات غربی نظیر اکونومیست و وال استریت ژورنال در مدت اخیر در قالب گزارش‌های خود به صراحت اشاره کرده‌اند، اراده ترامپ و ترامپیست‌ها جهت آغاز جنگ‌های تجاری علیه کشور‌های مختلف جهان، سبب خواهد شد که دیر یا زود، طیف‌های مختلف در دنیا از جمله رقبا، دشمنان و دوستان آمریکا، بلوک‌بندی‌های تازه‌ای را در برابر این کشور تشکیل دهند و در پی تامین منافع خود در مقابل آمریکایِ ترامپ باشند. در این فضا، تهران فرصت‌های قابل توجهی را برای صادرات نفت خود می‌یابد و به بخشی از جریان نسبت متحد جهانی تبدیل خواهد شد که در برابر تحرکات و جنگ‌های تجاری و اقدامات منفی اقتصادی آمریکایِ ترامپ علیه دیگر کشور‌های دنیا خواهد ایستاد.

اساسا تئوری اصلی که منتقدان ترامپ مطرح می‌کنند نیز بر پایه همین استدلال است. آن‌ها می‌گویند که ترامپ در موضع‌گیری‌های خود رقبا و مخالفان آمریکا را تهدید می‌کند، اما در عمل، آنچه اتفاق می‌افتد قوی‌تر شدنِ آن‌ها به دلیل سیاست‌های غیرمنطقی واشینگتن است. اشاره این طیف‌ها به طور خاص به دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ و تشدید تنش‌ها میان آمریکا و همکاران بین المللی اش در دوره مذکور است.

موضوعی که حتی آمریکا را تا حدی در نقطه انزوا نیز در مورد موضوعات مختلف بین المللی قرار داد. اگر از این زاویه به ماجرا نگاه کنیم، می‌توان اذعان کرد که فرامین رئیس جمهور آمریکا دیگر همچون گذشته در حوزه‌هایی نظیر صادرات نفت ایران، بُرد و قدرتی ندارند و در نتیجه سیاست‌های واشینگتن، تا حد زیادی قدرت اثرگذاری خود را از دست داده‌اند. از این رو، احتمالا هم روند صادرات نفت ایران به چین ادامه خواهد یافت و هم بعید نیست اگر انتظار داشته باشیم که این روند افزایش یابد و تقویت هم شود.

نکته دوم اینکه هیچ بعید نیست ترامپ به صورت عملی نیز به دنبال تشدید تنش‌ها علیه شبکه صادرات نفت ایران باشد. در این رابطه، هم خلیج فارس و هم دریای عمان و حتی تنگه‌هایی نظیر مالاگا، برای کشتی‌های ایرانی ناامن خواهند شد. البته که این صرفا یک بخش از ماجرا می‌تواند باشد و امکان دراد که ترامپیست‌ها سیاست‌های دیگری را نیز برای ضربه‌زدن به صادرات نفت ایران چه در منطقه حاشیه خلیج فارس و چه در شرق آسیا در کشور‌هایی نظیر مالزی، چین و یا سنگاپور در دستورکار داشته باشند. اگر از زاویه این سناریو نیز بنگریم، هم کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس و هم بازیگران شرق آسیا، در مقایسه با دوره نخست حضورت ترامپ در قدرت، انگیزه‌های به مراتب کمتری در تقابل با روند صادرات نفت ایران دارند. 

دلیل آن هم این است که آن‌ها ترامپ و سیاست هایش را علیه خود پرهزینه می‌یابند و البته که به واسطه شرایط متغیر جهانی، ابراز مخالفت با آمریکا را گزینه‌ای در دسترس‌تر و مهمتر از هر زمان دیگری می‌یابند. از این رو، همانطور که مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا اخیرا اعتراف کرده که اگر روند تجارت غیردلاری در دنیا میان بازیگرانی نظیر چین و هند و برزیل با سرعت فعلی ادامه یابد، آمریکا تا ۵ سال آینده دیگر امکان تحریم کردن سایر کشور‌ها را ندارد، به نظر می‌رسد که اجرایی‌شدن قانون Ship Act علیه ایران در برهه زمانی کنونی نیز با، اما و اگر‌های زیادی همراه باشد. در حداقلی‌ترین شکل آن، انتظار می‌رود که فشار‌های نفتی علیه ایران در شرایط کنونی در قیاس با دوره نخست حضور ترامپ در قدرت، از میزان اثرگذاری به مراتب کمتری برخوردار باشد.

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین