استفاده بیش از حد از سیگار یا تریاک در فیلمهای جشنواره ۴۳ فجر غیرقابل تحمل است، به طوری که انگار فیلمها تبلیغ کشیدن سیگار یا تریاک را میکنند. این فیلمها قرار است اکران عمومی شوند و به نظر میرسد ضد اخلاقی و ضد فرهنگی است و این باعث میشود مخاطب نوجوان و جوان تحت تأثیر قرار بگیرد و این موضوع عادیسازی شود. تأکید بر گزارههای منفی در آثار سینمایی میتواند به ترویج آنها منجر شود. این ایراد البته به مدیران سابق هم برمیگردد که چرا به جای تمرکز روی محتوای آثار وقت خود را صرف سالنسازی کردهاند!
روزنامه جوان در مطلبی از جشنواره فجر و بی کیفیتی فیلمها انتقاد کرده است.
این روزنامه نوشت: انتخاب زیاد فیلم در جشنواره فجر افتخار نیست و اینکه فیلمهای بیکیفیت را در جشنواره بپذیریم اعتبار محسوب نمیشود. به نظر میرسد دبیر جشنواره سعی داشته همه را راضی نگه دارد، بنابراین به هیچ کس نه نگفته است.
دبیر همه فیلمها شامل کمدیهای سخیف تا درامهای اجتماعی ناکارآمد را به جشنواره ملی راه داده است، هر چند او میتواند این را به گردن هیئت انتخاب بیندازد، اما او میتوانست کمیت آثار را کنترل کند. انگار هیئت انتخاب که همگی از سینماگران هستند نقشی جدی در انتخاب نداشتند و اگر نه حضور فیلمهایی مانند مرد آرام یا گوزنهای اتوبان یا فریاد برای چنین رویداد فرهنگی مهمی متقاعد کننده نیست. ما در این جشنواره هشت فیلم در ژانر دفاع مقدس و شهدا داریم، اما فیلم صددام هم داریم که کمدی مبتذلی است که در آن مخاطب با صدام همذاتپنداری میکند.
جشنواره فیلم فجر یک رویداد ملی است و در آن باید فیلمهای مهم و تأملبرانگیز نمایش داده شود، اما شبه کمدیهایی مثل صددام، کفایت مذاکرات یا تاکسیدرمی به اعتبار جشنواره خدشه وارد کرده است این فیلمها با چه تفکری انتخاب شدهاند؟
از سوی دیگر برخی فیلمها که سازمانها و نهادها سفارشدهنده و سرمایهگذار آنها بودهاند و بودجههای کلان هم برای آنها خرج میشود، هیچ ربطی به سینما ندارند و بیشتر به نظر میرسد این فیلمها در بهترین حالت باید تبدیل به سریال شوند، چراکه نمیتوانند در قالب فیلم سینمایی قصه گویی کنند یا اجرای سینمایی داشته باشند. بیشتر این فیلمها حتی در اکران عمومی هم مخاطب ندارند و یکباره بدون اکران عمومی سر از تلویزیون در میآورند. از سوی دیگر فیلمهایی مانند خدای جنگ یا پیشمرگ که فیلمهای مهمی در ژانر دفاع مقدس هستند و نسبت به دیگر فیلمهای این ژانر ساختار درستی دارند در هیچ بخشی کاندیدا نمیشوند.
فیلمهای درام اجتماعی هم نه قصه دارند و نه میتوانند سینما تولید کنند. بیشتر این فیلمها در حد یک ایده میمانند و مقطع میانی یا پایانیشان متقاعد کننده نیستند، اما کاندیدای سیمرغ میشوند.
استفاده بیش از حد از سیگار یا تریاک در فیلمهای جشنواره ۴۳ فجر غیرقابل تحمل است، به طوری که انگار فیلمها تبلیغ کشیدن سیگار یا تریاک را میکنند. این فیلمها قرار است اکران عمومی شوند و به نظر میرسد ضد اخلاقی و ضد فرهنگی است و این باعث میشود مخاطب نوجوان و جوان تحت تأثیر قرار بگیرد و این موضوع عادیسازی شود. تأکید بر گزارههای منفی در آثار سینمایی میتواند به ترویج آنها منجر شود. این ایراد البته به مدیران سابق هم برمیگردد که چرا به جای تمرکز روی محتوای آثار وقت خود را صرف سالنسازی کردهاند!
در جشنواره ۴۳ فیلم فجر دو فیلم مهم در بخش نمایشهای ویژه برای اهالی رسانه و منتقدان نمایش داده شد، فیلمهای مهمی که پروانه نمایش دارند، اما باید اصلاحیههایی را برای اکران عمومی رعایت کنند ولی دو فیلم غریزه و پیرپسر از مهمترین فیلمهایی بودند که کیفیت ساختاری آنها فرسنگها بالاتر از فیلمهای اصلی بود، اما اینکه چرا به این فیلمهای تأمل برانگیز ایراد وارد میکنند در هالهای از ابهام است.
نکته مهم و اساسی این است که منوچهر شاهسواری به عنوان دبیر جشنواره به اهالی رسانه از اکران فیلم قاتل و وحشی در بخش ویژه خبر داده بود، اما این فیلم اکران نشد و اکران آن به قوه قضائیه و دادستانی کشیده شد.