نمایشهایی که در بخش مرور تئاتر ایران اجرا شدند، اما تمام چیزی نبودند که در طول سال روی صحنه رفت. چون بسیاری از اهالی حرفهای تئاتر ترجیح میدهند به مسیر شخصی خود ادامه دهند و رغبتی به حضور در جشنواره ندارند. اجراهای بخش بینالملل هم نهتنها چنگی به دل نزدند که موجب طرح این سوال شدند که وقتی نمیتوان از آثار خارجی درخور دعوت کرد، چرا باید به حضور آثار دستچندم تن داد؟
چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر شامگاه شنبه، ۱۳ بهمنماه، با اختتامیهای قابل قبول به کارگردانی نیما دهقان به پایان رسید. اختتامیهای که بخشی از آن، با عنوان «صحنه تو را فریاد میزند»، جان کلام اتفاقی بود که جشنواره تئاتر فجر را به رویدادی نهچنان بااهمیت تبدیل کرده است.
به گزارش هم میهن، آنچه در این بخش اتفاق افتاد، نمایش تصویر کسانی بر پرده بود که سالهاست از صحنه دورند. کسانی که با خوانش متنی با صدای نسیم ادبی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، تمنای حضور دوبارهشان بر صحنه از زبان مادر تئاتر با میرزا فتحعلی آخوندزاده، اولین نمایشنامهنویس مدرن ایرانی در میان گذاشته شد.
مادری که نام کوچک فرزندانش را به فراموشی نسپرده است حتی اگر از آخرین دیدارش با آنها در تماشاخانههای تاریک تئاتر سالها گذشته باشد. او روی تصویر بر پرده افتاده بهراماش؛ بیضایی، علیاش؛ رفیعی، فرهادش؛ مهندسپور، علیرضایش؛ نادری، نغمهاش؛ ثمینی، سه محمدش؛ رحمانیان و چرمشیر و مساوات، حمیدش؛ امجد و... از این گفت که میداند این صحنه، صحنه نخواهد شد اگر راهی برای بازگشت آنها مهیا نشود.
بر پرده کشیدن تصویر این فرزندانِ سالها غایب در تالاری که سیدعباس صالحی وزیر فرهنگوارشاد اسلامی و نادره رضایی معاون هنری او، تماشاگران ردیف اولش بودند خود بهخوبی نشان داد که چرا جشنواره دولتی تئاتر فجر و ازجمله دوره چهلوسوم آن دیگر جشنوارهای نیست که میتوانست باشد.
جشنواره تئاتر فجر، جشنوارهای که نخستین دوره آن سال ۱۳۶۱ برگزار شد و سیاهه دبیرانش با نام طاها عبدخدایی آغاز و به دبیر دوره چهلوسوم خیرالله تقیانیپور ختم میشود، هیچگاه حاشیه کم نداشته است. حواشی دوره اخیر، اما بیش از هرچیز احتمال تکرار اتفاق رخداده در دوره سیودوم را تقویت میکرد.
هنگامی که شرایط پیشآمده برای جشنواره و گلایه اهالی تئاتر از روند برنامهریزیهای انجام شده باعث شد، اسماعیل عالیزاد که پیش از این بهعنوان دبیر انتخاب و معرفی شده بود جای خود را به قادر آشنا بدهد. تغییر مدیرکل هنرهای نمایشی و سپردن سرپرستی این ادارهکل به اتابک نادری، رونمایی دیرهنگام از شورای سیاستگذاری جشنواره و برگزاری جلسات آن بدون حضور خیرالله تقیانیپور، دبیر جشنواره بیش از هر چیز یادآور روزهای پیش از برگزاری جشنواره سیودوم بود.
تا جایی که تقیانیپور که علت پذیرش دبیری جشنواره را روشن آمدن استخاره خواند، تایید کرد که پس از تغییر دبیر جشنواره فیلم فجر، زمزمههایی مبنی بر رخدادن تغییر در جشنواره تئاتر فجر را شنیده، اما کوشیده است به این زمزمهها که آنها را «حواشی» خواند، توجهی نداشته باشد. جشنواره، اما بهرغم این حواشی و نگاه نهچندان مثبت موجود نسبت به دبیر آن از سهشنبه، دوم بهمنماه با برگزاری مراسم افتتاحیه در هتل نور حیات آغاز شد و شنبه، سیزدهم بهمنماه در تالار وحدت به کار خود پایان داد. جشنوارهای که برخی از گروههای نمایشی مقیم بیرون از تهران، گروههایی از ماهشهر، یزد، اهواز، بجنورد و شیراز در آن درخشیدند و فرصتی برای دیدهشدن پیدا کردند.
نمایشهایی که در بخش مرور تئاتر ایران اجرا شدند، اما تمام چیزی نبودند که در طول سال روی صحنه رفت. چون بسیاری از اهالی حرفهای تئاتر ترجیح میدهند به مسیر شخصی خود ادامه دهند و رغبتی به حضور در جشنواره ندارند. اجراهای بخش بینالملل هم نهتنها چنگی به دل نزدند که موجب طرح این سوال شدند که وقتی نمیتوان از آثار خارجی درخور دعوت کرد، چرا باید به حضور آثار دستچندم تن داد؟
مجتبی رستمیفر؛ برنده تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی برای کارگردانی و برگزیده بخش طراحی نور و امید خسروی؛ برنده تندیس جشنواره برای طراحی صدا، نام نمایش «لام» را بارها و بارها در اختتامیه جشنواره در تالار وحدت بلند کردند. در میان کفزدنهای پرشور همراه با احساس غرور. «لام» به نویسندگی مجتبی رستمیفر و علی رستمی و کارگردانی مجتبی رستمیفر از اهواز در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت.
نمایشی با طراحی صدا و نور حرفهای درباره میکروبشناس شهیر شهر، همسرش که بازیگر تئاتر است، دختر خواهر همسرش که میخواهد بازیگر تئاتر شود و با آنها زندگی میکند، بازیگر مردی که عاشق دختر شده است و بازیگر زنی که گمان میکند به آنچه حقش بوده است، نرسیده و یک سمپاش. در کنار توجهی که به «لام» شد، لوح تقدیر و جایزه نقدی بهترین بازیگری زن نیز به هاجر انبارکی برای بازی در نمایش «دغاگر» رسید.
«دغاگر» نوشته غلامرضا خضری، به کارگردانی ساحل صالحی، منتخب سیوششمین جشنواره تئاتر استان بوشهر بود و بهصورت مستقیم به جشنواره بینالمللی تئاتر فجر معرفی شد. همچنین عبدالرضا نصاری برای بازی در نمایش «استرالیا» از ماهشهر، لوح تقدیر و جایزه نقدی برگزیدگان بازیگری مرد را گرفت و تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی به حکمت شیردل، برای بازی در نمایش «آداب شکار روباه» از بجنورد داده شد. «آداب شکار روباه» همچنین تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و جایزه نقدی را برای ابراهیم عادلنیا در بخش نمایشنامهنویسی به همراه آورد.
حمیدرضا شهامتی و ابوالفضل حسینیپور هم برای نگارش نمایشنامه «حوالی جمهوری» از یزد لوح تقدیر و جایزه نقدی این بخش را به دست آوردند. «حوالی جمهوری»، لوح تقدیر و جایزه نقدی برگزیدگان کارگردانی را هم برای حمیدرضا شهامتی به همراه داشت. در این میان تشویقهای پرشور و حال گروههای خوزستان و سیستانوبلوچستان که همگروهیهای خود را به گرمترین شکل ممکن تشویق میکردند، نکتهای بود که نمیشد از آن چشمپوشی کرد.
این همه اگرچه نشاندهنده نقش تعیینکننده جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در دیدهشدن هنرمندان مقیم بیرون از تهران است، اما به قول علی جعفری فوتمی، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، ما باید بالاخره یکروز تکلیفمان را با تئاتر استانها در جشنواره تئاتر فجر روشن کنیم.
او با اشاره به اینکه کاری به اسامی هیئت سهنفره انتخاب آثار برگزیده جشنوارههای استانی (سیما تیرانداز، ابراهیم گلهدارزاده و هادی عاملهاشمی) ندارد که بهجای این سه نام، هر نام دیگری هم که بود با این شیوه به گفته او «معیوب و مبتذل انتخاب (تماشای فیلم ۸۰ نمایش در حدود ۱۰ روز)»، نتیجهای بهتر از این حاصل نمیشد، میافزاید: «بحث من مشخص نبودن جایگاه تئاتر استانها در جشنواره تئاتر فجر است. زینتالمجالس هم اگر بخواهید، راهش این نیست.
نمیشود که اینهمه آدم در سراسر کشور وقت بگذارند، از کار و زندگی بیفتند، برای شرکت در جشنواره تئاتر استانشان نمایش آماده کنند، در جشنواره استانی با هم رقابت کنند، برگزیده شوند و بعد با یک شیوه فشل، معیوب و غیرقابل دفاع سرشان بریده شود. بهراستی هدف از این همه چیست؟ تئاتر شهرستان مسخره جشنواره تئاتر فجر است؟ یکروز جشنواره مناطق هست، یکروز نیست. یکروز همایش برگزیدگان تئاتر استان برگزار میکنید، یکروز نه. یکروز فیلمتئاتر میبینید، یکروز دوره میافتید در سراسر کشور. با تئاتر پدرکشتگی دارید یا به نیت کشتن چراغ آمدهاید؟»
فوتمی در پس همه این نکات میگوید: «با اسامی آثار منتخب برای حضور در جشنواره تئاتر فجر هم کاری ندارم که قطعاً همهشان محترم و عزیزند، اما کدامیک از اعضای محترم گروه انتخاب یا شخص دبیر جشنواره فجر قادر است به اندازه پنج دقیقه درباره این شیوه انتخاب حرف بزند و از آن دفاع کند و توضیح بدهد که چرا فلان نمایش انتخاب شد و فلان نمایش انتخاب نشد؟ این شیوه فلاکتبار انتخاب، هیچ روسفیدی ندارد. مطمئن باشید.»
از گلایههای هنرمندان تئاتر مقیم بیرون از تهران که بگذریم، گلایههایی که بخشی از آن در اختتامیه جشنواره نیز در حضور وزیر فرهنگوارشاد اسلامی مطرح شد، درخصوص بخش مرور تئاتر ایران نمیتوان از این نکته گذشت که «تئاتر حرفهای مدستهاست مسیرش را از وادی جشنواره جدا کرده و بعضی اجراهای موفق در گیشه ترجیح میدهند در طول برگزاری جشنواره به کار خود ادامه داده و پذیرای مخاطبان خاص خودشان باشند. به دیگر سخن سالهاست که جشنوارهزدایی از تئاتر بدنه در حال اتفاق افتادن است و بسیاری از گروههای تئاتری انگیزهای برای مشارکت در این رخداد مهم فرهنگی ندارند.»
۱۵ نمایش از میان آثاری که در فاصله زمانی آذرماه ۱۴۰۲ تا آذرماه ۱۴۰۳ در تالارهای نمایشی سراسر کشور اجرای عمومی داشتند، آثار این بخش را با عنوان «مرور تئاتر ایران (اجرای صحنهای)» شکل دادند. در این میان ابتدا، در بخش اول ۹۸ اثر برای حضور در بخش مرور بارگذاری شدند و در بخش دوم بیش از ۱۰۰ اثر. به این شکل در کل ۲۸۱ نمایش توسط ۵ نفر بررسی شد و از این میان ۱۵ اثر به مرحله نهایی راه پیدا کرد.
این آثار توسط حسین مسافرآستانه، شهرام زرگر، حسام منظور، آشا محرابی و مسعود ملکوتینیا انتخاب شدند. جدا از اعتراض برخی گروههایی که به این بخش راه پیدا نکردند، کم نبودند گروههایی که اساساً تمایلی برای اقدام به ارسال اثر خود جهت رقابت احتمالی در جشنواره نداشتند.
این در حالی است که حجتالاسلام محمدمهدی بهداروند، مشاور چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر هنگام اشاره به نقاط قوت و ضعف این دوره از جشنواره با اشاره به آنچه «اصلاحات در بخشهای اجرایی» برمیشمارد، از «حذف بخش مرور سنتی و تمرکز بر نمایش آثار جدید و دیدهنشده بهجای اجرای مجدد نمایشهای قدیمیتر، با هدف افزایش جذابیت و نشاط جشنواره» بهعنوان نقطه قوت این رویداد یاد میکند. با این حال نمیتوان نادیده گرفت که آن ۲۸۱ اثر را نمیتوان به هیچعنوان نماینده کلیت و آینهتمامنمای نمایشهای روی صحنه رفته در فاصله آذرماه ۱۴۰۲ تا آذرماه ۱۴۰۳ دانست.
کیفیت نمایشهای حاضر در بخش ملل چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، نقطه ضعف دیگر این رویداد بود. نمایشهایی که مژگان وکیلی، مدیر بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر در نشست خبری این رویداد در موردشان چنین گفت: «۲۳۱ اثر از کشورهای گوناگون، متقاضی حضور در این رویداد هنری شدند. بنا به صلاحدید برگزارکنندگان جشنواره، بخش بینالملل بهصورت غیررقابتی است و نکته قابلتوجه این است که هنرمندانی از ۴۵ کشور مانند روسیه، نروژ، سوئد، کانادا، کشورهای آفریقایی و… در این فراخوان شرکت کردند.»
اینکه چرا با وجود شرکت هنرمندانی از به گفته وکیلی، نروژ، سوئد و... درنهایت ۹ اثر با کیفیت نازل از کشورهای ارمنستان، قرقیزستان، تونس، عراق، پرتغال و ترکیه، روسیه و ازبکستان شامل هفت اثر صحنهای و دو نمایش خیابانی انتخاب شد، سوالی بیجواب است. اینکه «امکان مراوده با کمپانیهای مهم تئاتری چندان مساعد نیست و باید بیشازپیش به انزوای فرهنگی تئاتر کشور عادت کرد.»، نکتهای دردناک است که چارهای جز پذیرش آن وجود ندارد.
نکتهای که در نشست خبری جشنواره مورد اشاره تقیانیپور -هرچند با ادبیات ویژه خود او- نیز قرار گرفت. او در این مورد گفت: «ما جبهه حق و باطل را به وضوح در منطقه میبینیم، کشورهایی هستند که صاحب سبکاند و ممکن است طرف جبهه باطل باشند و به جشنواره نیایند.» تقیانیپور به رغم پذیرش انزوای ناگزیر فرهنگی تئاتر کشور، مدعی شد سطح کیفی نمایشهای بخش بینالملل نسبت به سهسال اخیر قطعاً بهتر است. ادعایی که با روی صحنه رفتن آثار مذکور در جشنواره، عکس آن اثبات شد.
درمجموع آنچه در چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر گذشت، جز در بخش آثار تولیدشده توسط هنرمندانِ مقیمِ خارج از تهران –بهرغم انتقادهای موجود به روند و شیوه انتخاب این آثار- نه شوقی برانگیخت و نه قابلتوجه بود. برگزاری دوره چهلوسوم با حضور دبیری که بهمدد استخاره در سمت خود ماندگار شد، بیش از هر چیز نوعی انجام وظیفه و رفع تکلیف بود؛ حتی اگر مشاور دبیر آن، حجتالاسلام محمدمهدی بهداروند معتقد باشد که جشنواره امسال تئاتر فجر با رویکردهای جدید و اصلاحات ساختاری نسبت به ادوار پیشین، تغییرات قابلتوجهی را تجربه کرد. ادعایی که آنچه در طول جشنواره در تماشاخانههای تاریک تئاتر و زیر نور اسپات صحنه گذشت، برخلاف آن بود.