![گامهای بعدی ترامپ و نتانیاهو چیست؟ گامهای بعدی ترامپ و نتانیاهو چیست؟](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/18/2429603_866.png)
دونالد ترامپ با طرحی بحثبرانگیز پیشنهاد کرده است که ایالات متحده باید کنترل غزه را به دست بگیرد. این ایده که مورد حمایت جناحهای راستگرای اسرائیل است، با واکنش تند متحدان عرب و جهان اسلام مواجه شده و نگرانی از تکرار فاجعه نکبت ۱۹۴۸ را برانگیخته است. عربستان سعودی قاطعانه با جابهجایی اجباری فلسطینیان مخالفت کرده و تلاش دارد سیاستهای افراطی ترامپ را مهار کند.
فرارو- اندرو انگلند سردبیر بخش خاورمیانه در روزنامه فایننشال تایمز.
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه فایننشال تایمز، رهبران عرب مدتها با نگرانی در انتظار بودند تا ببینند دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، چگونه به یکی از بزرگترین بحرانهای خاورمیانه در دهههای اخیر واکنش نشان خواهد داد. نگرانی آنها از این واقعیت ناشی میشد که ترامپ فردی غیرقابلپیشبینی هست، درک عمیقی از پیچیدگیهای منطقه ندارد و جانبداری آشکارش از اسرائیل، ابهامات پیرامون سیاستهای او را تشدید میکند. با این حال، حتی در بدبینانهترین سناریوهای خود نیز، هیچیک از این رهبران انتظار نداشتند که او پیشنهادی تا این حد حیرتآور و نامتعارف ارائه دهد؛ پیشنهادی که روز سهشنبه، در کنار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، از کاخ سفید اعلام شد و جهان را در بهت فرو برد.
دونالد ترامپ که پیشتر نیز بر لزوم اسکان دائمی و اجباری بیش از دو میلیون فلسطینی در غزه تأکید داشت، این بار با طرحی بیسابقه، معادلات را دگرگون کرد. او اعلام کرد که ایالات متحده قصد دارد کنترل نوار محاصرهشده غزه را به دست بگیرد و در صورت لزوم، حتی از نیروی نظامی برای تحقق این هدف استفاده کند. این ایده چنان غیرمنتظره و غیرواقعبینانه به نظر میرسد که بسیاری آن را یکی دیگر از تصمیمات شتابزده و جنجالی ترامپ تلقی کردهاند. چنین اقدامی نهتنها نقض آشکار قوانین بینالمللی محسوب میشود؛ قوانینی که واشنگتن همواره مدعی حمایت از آنها بوده است؛ بلکه احتمالاً آمریکا را به درگیری نظامی جدیدی در خاورمیانه میکشاند؛ همان چیزی که ترامپ بارها وعده داده بود از آن اجتناب کند.
این طرح نهتنها خشم متحدان عرب واشنگتن و شرکای اروپاییاش را برخواهد انگیخت، بلکه واکنش شدید کشورهای جهان جنوب را نیز در پی خواهد داشت. چنین اقدامی بیش از پیش به اعتبار متزلزل آمریکا لطمه خواهد زد و امید ترامپ برای دستیابی به یک توافق تاریخی و حتی رؤیای کسب جایزه صلح نوبل را از بین خواهد برد. علاوه بر این، این طرح احتمالاً روند عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی و دیگر کشورهای مسلمان را نیز متوقف خواهد کرد، تلاشی که واشنگتن برای پیشبرد آن سرمایهگذاری دیپلماتیک قابلتوجهی انجام داده بود.
اما فراتر از پیامدهای دیپلماتیک، این اقدام ضربهای ویرانگر برای فلسطینیان خواهد بود؛ مردمی که نسلهاست غزه را خانه خود میدانند. اگر این طرح به مرحله اجرا برسد، سرنوشت آنها چه خواهد شد؟ هیچکس پاسخ این پرسش را نمیداند. کشورهای عربی نیز از پذیرش آنها خودداری خواهند کرد، چراکه چنین اقدامی در افکار عمومی منطقه به معنای همراهی با پروژه آوارگی اجباری فلسطینیان تعبیر خواهد شد. یاد و خاطره تلخ سال ۱۹۴۸ همچنان در حافظه جهان اسلام زنده است؛ سالی که طی آن، صدها هزار فلسطینی از خانههایشان رانده شدند یا در پی جنگهای پس از تأسیس اسرائیل، ناگزیر به فرار شدند. فلسطینیان از آن دوران با عنوان «نکبت» یا فاجعه یاد میکنند و بسیاری از ساکنان کنونی غزه، نوادگان همان آوارگانند.
در سراسر منطقه، هیچکس جز جناحهای افراطی راستگرای اسرائیل نمیتواند بازگشت به چنین وضعیتی را بپذیرد یا تحمل کند. اما این دونالد ترامپ است؛ همان معاملهگر املاک و مجری سابق برنامههای واقعنمای تلویزیونی که پیشتر تهدید کرده بود کانال پاناما را تصرف کند و گرینلند را به تملک خود درآورد.
ترامپ از دیرباز، خاورمیانه را نه بهعنوان یک صحنه پیچیده ژئوپلیتیکی، بلکه از دریچهای تجاری و اقتصادی مینگریسته است؛ رویکردی که بر قراردادها، پروژههای املاک و فرصتهای سرمایهگذاری متمرکز است. این دیدگاه، در دولت جدیدش با حمایت مشاوران نزدیکش که آشکارا طرفدار اسرائیل هستند، بیش از پیش تقویت شده است. در این میان، بنیامین نتانیاهو؛ رهبر دولتی که افراطیترین کابینه تاریخ اسرائیل محسوب میشود؛ نیز نقش پررنگی در تأیید و ترویج این نگاه داشته است.
یک سال پیش، جرد کوشنر، داماد ترامپ و مشاور پیشین او در امور خاورمیانه، از «زمینهای ساحلی» غزه سخن گفت و مدعی شد که این منطقه میتواند «ارزش اقتصادی بسیار بالایی» داشته باشد. روز سهشنبه، دونالد ترامپ همین ایده را با زبانی سادهتر مطرح کرد. او گفت که این نوار باریک، متراکم، جنگزده و فقیر، که در امتداد دریای مدیترانه قرار دارد، میتواند به «ریویرای خاورمیانه» بدل شود. ترامپ در سخنانش اظهار داشت: «ما قصد داریم آن را توسعه دهیم، هزاران شغل ایجاد کنیم و چیزی بسازیم که تمام خاورمیانه به آن افتخار کند.» بنیامین نتانیاهو که در کنار او ایستاده بود، تلاش کرد لبخند خود را پنهان کند. او از ترامپ بهعنوان «حامیترین رئیسجمهور تاریخ ایالات متحده نسبت به اسرائیل» قدردانی و تاکید کرد: «فکر میکنم این ایدهای است که میتواند تاریخ را دگرگون کند.»
از زمان آغاز حمله شدید اسرائیل به غزه در واکنش به عملیات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، فلسطینیان و کشورهای عرب همسایه نگران آن بودند که هدف نهایی نتانیاهو، غیرقابلسکونت کردن غزه و وادار کردن فلسطینیان به ترک سرزمین خود باشد. وزرای افراطی راستگرای دولت اسرائیل، که پیشتر نیز حمایت خود را از اسکان مجدد یهودیان در غزه اعلام کرده بودند، آشکارا از لزوم بازپسگیری این منطقه، که اسرائیل دو دهه پیش از آن خارج شده بود، سخن میگویند. اکنون، به نظر میرسد که دونالد ترامپ، قدرتمندترین رهبر جهان، نیز به این جریان پیوسته است.
رهبران عرب که از پیشنهاد غیرمنتظره ترامپ دچار تزلزل شدهاند، امیدوارند که این طرح صرفاً یک حرکت اولیه در یک بازی بزرگتر باشد؛ ابزاری برای چانهزنی دیپلماتیک که هدف نهایی آن، دستیابی به توافقی گستردهتر و ترغیب عربستان سعودی به برقراری روابط رسمی با اسرائیل است. در دوره نخست ریاستجمهوری خود، دونالد ترامپ نقش میانجی را در توافقهایی ایفا کرد که به «پیمانهای ابراهیم» شهرت یافتند؛ توافقهایی مبتنی بر منافع متقابل که به عادیسازی روابط میان اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان انجامید. ترامپ بارها تأکید کرده است که قصد دارد این دستاورد را گسترش دهد و آن را به یکی از برجستهترین موفقیتهای سیاست خارجی خود بدل کند.
اما محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی بارها تأکید کرده است که چنین توافقی تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که یک دولت فلسطینی مستقل شامل کرانه باختری و نوار غزه تشکیل شود. بسیاری در جهان عرب امیدوارند که بن سلمان، با تکیه بر روابط شخصیاش با ترامپ و اهرمهای فشاری که عربستان در اختیار دارد، بتواند این «توافق بزرگ» را در مسیری هدایت کند که سیاستهای افراطی ترامپ را مهار نماید.
در همین راستا، روز چهارشنبه، ریاض با سرعت و قاطعیتی کمسابقه، مخالفت خود را با هرگونه جابهجایی اجباری فلسطینیان اعلام کرد. رهبران سعودی بهخوبی از خشم گستردهای که در منطقه در حال شکلگیری است، آگاهاند؛ خشمی که بهویژه در میان نسل جوان عرب، که عمدتاً مخاطبان اصلی ولیعهد محسوب میشوند، بهشدت ریشه دوانده است. این نسل، در ۱۴ ماه گذشته، با ناباوری نظارهگر حملات سنگین اسرائیل به غزه بوده و نسبت به هرگونه معاملهای که رنج فلسطینیان را نادیده بگیرد، حساسیت شدیدی دارد. اکنون، فشار بر عربستان و دیگر کشورهای عربی افزایش یافته است تا ترامپ را متقاعد سازند که این طرح نهتنها امکانپذیر نیست، بلکه ممکن است به فاجعهای غیرقابلجبران در منطقه منجر شود.
اما آنچه ترامپ عمداً نادیده میگیرد، این است که باوجود تمام ویرانیها، فقر و رنج، مردم غزه این سرزمین را خانه خود میدانند. این خاک بخشی جداییناپذیر از هویت آنان است؛ جایی که فرزندانشان در آن زاده و بزرگ شدهاند، عزیزانشان را در آن به خاک سپردهاند و در میان چرخههای بیپایان جنگ و تخریب، بارها و بارها با عزم و ارادهای وصفناپذیر، آن را از نو ساختهاند. آنان چیزی فراتر از یک توافق تحمیلی میخواهند؛ نه مهاجرت، نه آوارگی، و نه اسکان اجباری در سرزمینی دیگر. آنها خواهان ادامه زندگی در صلحاند، نه تکرار فاجعهای دیگر.