روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی به انتقاد از سیاستهای دولتمردان درباره رسانهها پرداخت.
این روزنامه نوشت: دولتمردان از نشریات وابسته به خود حمایت میکنند و برخلاف موازین قانونی، رسانههای منتقد را به شکلهای مختلف مورد بیمهری قرار میدهند. آنان در شعارهائی که میدهند و سخنانی که میگویند وانمود میکنند مطبوعات از نظر آنها محترمند و اصحاب رسانه باید مورد تکریم قرار گیرند، ولی در عمل از اِعمال تبعیض در اجرای وظایف قانونی در قبال مطبوعات تا تحریم اقتصادی و وارد کردن سایر فشارها بر آنها دریغ نمینمایند.
نتیجه چنین روش تبعیضآمیزی این میشود که اصحاب مطبوعات مستقل آنطور که دلخواهشان است نمیتوانند به وظایف خود عمل کنند و در مقابل، رسانههای وابسته برای خوشامدن اصحاب قدرت چنان مبالغه میکنند که گوئی در یک مدینه فاضله با حکمرانانی همچون سلمان و ابوذر زندگی میکنند و هیچ نقطه ضعفی در هیچیک از امور وجود ندارد! این برخورد متأسفانه مختص یک دولت نیست و دولتهای مختلف با اندکی تفاوت دچار این تنگنظری هستند.
غفلت بزرگ دولتمردان در عصری که ارتباطات حرف اول را میزند اینست که قدرت شگفتانگیز فضای مجازی را نادیده میگیرند. آنها تصور میکنند با در اختیار داشتن رسانه ملی و چندین روزنامه و نشریه وابسته به خود میتوانند افکار عمومی را در قبضه قدرت خود داشته باشند و به همان مسیری هدایت کنند که میخواهند. با اینکه در ایران برخلاف کشورهای همسایه، رادیو و تلویزیون در انحصار دولت و حکومت است، فضای مجازی اکنون افکار عمومی را در اختیار دارد و در شکل دادن به نقشه راه برای اکثریت مردم، پیروزمندانه به پیش میتازد. از این بابت نهتنها خرسند نیستیم بلکه نگرانیم، ولی نگرانی بالاترمان اینست که دولتمردانمان حاضر نیستند با پذیرفتن واقعیتهای جامعه، نگاه خود به مقولاتی مانند فرهنگ، هنر و مطبوعات را تغییر بدهند و کاری کنند که حرف و حکم و نظرشان بر دلها بنشینند و با مردم و اصحاب رسانه ارتباط قلبی برقرار کنند نه ارتباط خشک مبتنی بر فرمولهای بخشنامهای. دولتمردان اگر با قلبها ارتباط برقرار کنند، بر تمام رسانهها حتی فضای مجازی غلبه خواهند کرد. در چنان شرایطی هیچ نیازی به اسطورهسازی، توسل به ظواهر و داستانسرائی برای موفق جلوه دادن افراد مورد نظر خود نخواهند داشت و به این واقعیت ایمان میآورند که مُشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.