کتیبه بیستون بزرگترین سنگ نبشته جهان، یادگاری ارزشمند از سخنان داریوش بزرگ هخامنشی در بیستون کرمانشاه است، اما ابزارها و شیوههای ساخت و پرداخت چنین نگارههایی روی سنگآهک که هنوز پس از ۲۵۰۰ سال بسیار صیقلی و براق هستند، چگونه بوده است؟!
به گزارش تسنیم، کوه بیستون در ۳۰ کیلومتری شمال شرقی شهر کرمانشاه که همیشه یادآور دلیریها و افسانههاست، سالانه پذیرای گردشگران بسیاری است که از سراسر جهان به شوق تماشای گره خوردن هنر و شکوه در این اثر جهانی به کرمانشاه میآیند.
آنچه که امروز بیستون را تبلور عظمت و اقتدار تاریخ ایران زمین کرده است، "نقش برجسته و کتیبه داریوش" است که بر روی صخرههای آن حجاری شده است.
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی، کتیبه داریوش، پراهمیتترین و معتبرترین کتیبهای است که تاکنون در جهان شناسایی شده است. در سال ۵۲۲ قبل از میلاد داریوش، شاه هخامنشی نقشی از خود، فروهر، دو تن از بزرگان پارسی، گئومات، مغ و ۹ تن از شاهان مغلوب را بر دیواره کوه بیستون حک میکند و علاوه بر این، نقش فرامین و اندرزهای خود را به صورت کتیبهای بر دل کوه بیستون حجاری میکند. داریوششاه در این کتیبه شرح فتوحات خود را به خط میخی و ۳ زبان پارسی باستان و عیلامی و بابلی بر دل سنگ نگاشته است.
عظمت این کتیبه به گونهای است که فقط زبان پارسی باستان آن دارای ۴۱۴ سطر است. در سنگ نگاره داریوش که شش متر طول و ۲۰/۳ متر عرض دارد، تصویر داریوش به ارتفاع ۷۸.۱ متر در سمت چپ صحنه حجاری شده است. وی تاج کنگره داری بر سر و پیراهن بلندی بر تن دارد، او دست راست را به علامت احترام بالا برده و در دست چپ کمانی را گرفته است.
در این صحنه داریوش پای چپش را بر روی سینه گئومات مغ نهاده است. در پشت سر داریوش "وینده فرنه" کماندار و "گئو بروه" نیزهدار ایستادهاند که از جمله ۷ تنانی هستند که در براندازی گئومات شرکت داشتند.
در زیر پای چپ داریوش گئومات مغ بر پشت خوابیده و به علامت التماس دستهایش را بالا برده است. پشت سر او صف اسیران با گردنها و دستهای از پشت بسته دیده میشود؛ در بالای سر هر یک از این اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن اسیر نام و نقش پادشاه شورشگر و جایی که در آن شورش کرده ذکر شده است.
در بالای سر اسیران تصویر نمادینی از اهورامزدا در حال اهدای حلقه قدرت به داریوش حجاری شده و داریوش دست راستش را به نشانه نیایش اهورامزدا بلند کرده است.
در این نقش داریوش به معرفی خود و خاندانش میپردازد و در حقیقت با این نوشته مشروعیت خود را اعلام میکند؛ پس از آن شرح فتوحاتش را به خط میخی عیلامی در سمت راست سنگ نگاره و در مرحله بعد با خط میخی بابلی در سمت چپ سنگ نگاره حک میکند. در مرحله نهایی در زیر نقوش برجسته شرح فتوحاتش را به خط میخی و به زبان فارسی باستان حک میکند.
سنگتراشان هخامنشی در حال نوشتن خطوط بر سینه کوه بودند که سکاها دوباره سر به شورش گذاشتند. داریوش در سال ۵۱۹ قبل از میلاد "سکونخا" شاه سکاها را شکست داد و این رویداد را بیدرنگ به سنگنبشته اضافه کرد.
چون جایی برای اضافه کردن تصویر شاه سکایی باقی نمانده بود، داریوش دستور داد بخشی از متن عیلامی را پاک و آن را در سمت چپ قسمت پایین کنار متن فارسی باستان از نو حک کنند و به جای متن عیلامی تصویر "سکونخا" را حجاری کنند.
در این سنگ نوشته داریوش ابتدا به معرفی خود و خاندانش میپردازد و سپس واقعه قتل گئومات مغ را که پس از مرگ کمبوجیه، سلطنت را غصب کرده بود شرح میدهد. پس از آن به شرح جنگهایی که بر ضد بزرگان و امرای یاغی کرده بود، میپردازد و در خاتمه به هرکس که این کتیبه بزرگ را محو نماید، نفرین میکند.
برای تراشیدن سنگنگاره و سنگنبشته بیستون، جایی در ارتفاع چند ۱۰ متری سطح زمین و در دامنه رو به جنوبِ کوه پَرو انتخاب شده است، اما با این وجود به نظر میآید که در زمان ساخت آن، راهی برای دستیابی آسان به محل کارگاه وجود داشته است.
بقایای مبهم پلکانی در بخشهای بالایی کوه و نیز آثار تراشیدن تختهسنگهای زیر کتیبه تا نزدیکیهای زمین، نشاندهنده وجود راهی به سوی بالا است. راهی که سنگتراشان پس از پایان کار و به هدف دسترسناپذیر کردن کتیبه، در ضمن پایین آمدن، آنرا نیز تراشیده و محو کردهاند.
نوشتن کتیبهای تاریخی در چنین بلندای دستناپذیری که از پایین کوه نیز به هیچ وجه قابلخواندن نیست، نشاندهنده این است که داریوش این متن را نه برای مردمان روزگار خود، بلکه منحصراً برای آیندگان نوشته است.
آثار حجاریشده در بیستون از لحاظ فنآوری و سازوکار ساخت، از بهترین نمونههای هنر هخامنشی است.
نکته قابل توجه این است که هنوز از ابزارها و شیوههای ساخت و پرداخت چنین نگارههایی روی سنگآهک که هنوز پس از ۲۵۰۰ سال بسیار صیقلی و براق هستند، اطلاعی در دست نیست.
با توجه به رنگ لعابگونه قهوهای مانندی که پس از همراه شدن با ذرات اکسیده شده عناصر آمیخته سنگ آهک، در سراسر نمای کتیبه به چشم میخورد و نیز با توجه به اینکه در داخل حروف چند سطر نخست متن پـارسی باستان، بقایای سرب دیده شده است. به نظر میرسد که پس از پایان نوشتن متون، داخل آنها را برای پایداری بیشتر با سرب و تمام نمای کتیبه را با اندودی که برای ما ناشناخته است، پوشاندهاند!
گفتنی است در حین ساخت، هرکجا که به دلیلی سطح سنگ تخریب میشد؛ قطعه سنگ دیگری را به اندازه محل تخریب شده تراشیده و در جای آن نصب میکردند.