فرارو- والتر راسل مید؛ پژوهشگر اندیشکده "هادسون" است و تا سال ۲۰۱۰ به عنوان همکار ارشد "هنری کیسینجر" برای سیاست خارجی ایالات متحده در "شورای روابط خارجی" فعالیت کرده بود. ستون نویس روزنامه "وال استریت ژورنال" است و برای "امریکن اینترست" نیز مینویسد. او یکی از بنیانگذاران اندیشکده مرکزگرای "بنیاد آمریکای جدید" است. او یکی شناخته شدهترین تحلیلگران و نظریه پردازان واقع گرا (رئالیست) در عرصه روابط بین الملل است.
پوتین این توانایی را دارد که باعث ایجاد اختلاف نظر میان نظرات اروپاییها و امریکا با یکدیگر شود. روسها پوتین را دوست دارند چرا که در مرکز توجه جهان قرار گرفته است.
"ولادیمیر پوتین" یک بحران خوب را در اوکراین در اختیار دارد. درست است که ارتش روسیه به کی یف وارد نشده، اما پوتین نیازی به دستیابی به اهداف حداکثری خود ندارد. با حداقل هزینه و با استفاده از بحران اوکراین، پوتین موقعیت سیاسی خود را در کشورش تقویت کرده است. اول و مهمتر از همه آن که اوکراین یک مسئله محبوب در روسیه است. بسیاری از روسها به مسائل اوکراین توجه میکنند و توجه شان بیش از همتایان چینی شان به تایوان است.
اوکراین قلمروی جغرافیایی و اقتصادی مهم تری در مقایسه با تایوان است. اوکراین بخش جدایی ناپذیری از امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بیش از ۳۰۰ سال بود و بسیاری از روسها آن کشور را گهواره تمدن روسیه در نظر گرفته بودند. علیرغم آن که اکثر روسها از جنگی طولانی در اوکراین استقبال نمیکنند صحبت کردن در مورد اوکراین و توجه بین المللی به احساسات روسیه در قبال آن چیزی است که بسیاری از روسها فکر میکنند رئیس جمهورشان باید انجام دهد.
نکته دوم آن که بحران باعث میشود روسیه بار دیگر احساس خوبی داشته باشد. مانند بسیاری از مردم در بریتانیا و فرانسه، بسیاری از روس دلتنگ روزهای قدیمی امپراتوری شان هستند و حسی نوستالژیک نسبت به آن دارند. آنان میخواهند روسیه روی موضوعی حساب باز کند. بحران در اوکراین باعث میشود تا روسیه در کانون توجهات بین المللی قرار گیرد و نشست دموکراسی به میزبانی امریکا در رسانهها به حاشیه رانده شود. پوتین بر اخبار جهان سلطه دارد و از دید روسها این موضوع به مثابه یک پیروزی به نظر میرسد.
نکته سوم آن که بحران چند دستگی افکار عمومی در امریکا باعث اتحاد بیشتر روسها میشود. دولت بایدن تمرکزش از چین منحرف شده است. هم حزبیهای به اصطلاح مترقی او در حزب دموکرات در جناح چپ آن حزب در حال حمله به بایدن برای موضع به زعم آنان جنگ طلبانه اش در قبال مسئله اوکراین هستند در حالی که برخی از به اصطلاح محافظه کاران ملی امریکا از خود همدلی و همدردی با پوتین را نشان میدهند. بسیاری از دموکراتهای میانه معتقدند که بایدن در رویکردش در قبال اوکراین ضعیف عمل کرده است.
پوتین، اما از زاویه دیگری به بازی نگاه میکند. رابطه هند و روسیه تقویت شده است. پس از خروج شتابزده امریکا از افغانستان مشکلی برای رابطه امریکا با هند ایجاد شده است. در سالیان اخیر، روسیه نقش قدیمی خود را به عنوان تامین کننده تسلیحات هند احیا کرده است. سفر ماه جاری پوتین به دهلی نو برای دیدار با "نارندرا مودی" نخست وزیر هند در شرایطی صورت گرفت که هندوستان شدیدا با کرونا دست و پنجه نرم میکند.
در تصمیمی که چالشی برای امریکا خواهد بود هند خواستار دریافت سامانه دفاع هوایی اس -۴۰۰ از روسیه شده است همان سامانهای که ترکیه متحد ناتو خواستار آن است و به دلیل خرید آن مورد تحریم قرار گرفته است. اگر هند به خرید تسلیحاتی از روسیه ادامه دهد دولت بایدن مجبور به اتخاذ تصمیمی خواهد شد که در آن برنده نخواهد بود. بایدن یا تحریمهایی را علیه هندوستان وضع خواهد کرد و یا برای آن کشور معافیت قائل خواهد شد. تحریم هندوستان از سوی امریکا، دهلی نو را عصبانی خواهد کرد چرا که سالها شریک استراتژیک امریکا در حوزه اقیانوس آرام بوده است.
اگر بایدن در قبال هندوستان معافیت قائل شود این موضوع از سوی ترکیه رفتار ریاکارانه امریکاییها قلمداد میشود و آن کشور را تحریک خواهد کرد و به شکل قابل توجهی اعتبار ناتو را زیر سوال برده و آن پیمان را تضعیف خواهد کرد. این دقیقا تصمیم گیری بدون پیروزی است که روسیه میخواهد امریکا را مجبور به اتخاذ آن کند.
تحریم هند و ترکیه از سوی امریکا آن دو کشور را بیشتر از واشنگتن دور خواهد کرد در حالی که امریکا نیازمند تعمیق روابط خود با هند و ترکیه است. با این وجود، معافیت قائل شدن نیز همزمان با تلاش امریکا برای اعمال تحریم ضد روسیه به دلیل موضع مسکو در قبال اوکراین باعث میشود تا واشنگتن احمق و ضعیف به نظر برسد. در آن صورت، آلمان چگونه انگیزه خواهد داشت تا خط لوله نورد استریم ۲ را تعطیل کند در حالی که امریکا چشمان اش را بر روی خرید گسترده تسلیحاتی توسط متحدان کلیدی اش میبندد؟
به نظر میرسد تاکنون بحران اوکراین برای شخص پوتین بدون هیچ گونه باخت و امتیاز دادنی بوده است. در حال حاضر، پرسش آن است که آیا او اجازه میدهد تا از دامنه بحران به آرامی کاسته شود یا این که کماکان درجه حرارت آن را از طریق تهدیدات، حملات سایبری، تهاجم شبه نظامیان طرفدار روسیه و اقدامات تحریک آمیز بیشتر از جمله اشغال بخشهای بیش تری از قلمروی اوکراین توسط نیروهای روسی بالاتر خواهد برد.
در اینجا یک گمانه زنی میتواند آن باشد که پوتین هنوز نمیداند میخواهد چه کاری انجام دهد. اگر زمستان پیش رو سرد باشد و وضعیت به گونه باشد که اروپا بدون گاز روسیه منجمد شود پوتین احتمالا تصمیم خواهد گرفت از این شرایط نفعی عایدش شود.
آیا اتحادیه اروپا واقعا ریسک تحریم شدن از سوی روسیه در عرصه انرژی را در واکنش به تحریمهای غرب علیه روسیه خواهد پذیرفت؟ هم چنین، اگر شبه نظامیان مورد حمایت ایران به پایگاههای امریکایی در خاورمیانه حمله کنند و امریکا در مواجهه با افزایش تنش در آن منطقه قرار گیرد یا اگر چین بر تایوان فشار را به اندازه کافی افزایش دهد تا نیروهای امریکایی در اقیانوس آرام را در حالت هشدار قرار دهد در آن صورت امریکا چه میزان انرژیای باید صرف مقابله با اقدامات تحریک آمیز روسیه علیه اوکراین کند؟
اگر زمستان پیش رو همراه با سرمای خفیفی باشد احتمال عقب نشینی پوتین از موضع اش وجود دارد. او همواره میتواند به بحرانهای تازهای در هر زمانی که برایش مناسب باشد دامن بزند. پوتین با ایجاد بحران در مورد اوکراین سرمایه دیپلماتیک و سیاسی برای خود فراهم کرد. تا زمانی که غرب نتواند راههایی برای کاستن از نفع کرملین از ایجاد بحرانها پیدا کند باید انتظار داشته باشیم که روسیه به این مسیر ادامه دهد.
منبع: وال استریت ژورنال
ترجمه: فرارو