bato-adv
کد خبر: ۵۱۴۴۳۷
کریس جانسون تحلیلگر ارشد سابق سیا در امور چین:

چرا مقایسه «شی جین پینگ» با مائو و استالین بی‌ربط است؟

چرا مقایسه «شی جین پینگ» با مائو و استالین بی‌ربط است؟
«شی جین پینگ» عجیب و غریب نیست. او یک فرد عملگرا است و با روشی بسیار متفکرانه و سنجیده به مسائل نگاه می‌کند. همین موضوع می‌تواند برخورد و مواجهه با او را برای امریکا سخت‌تر سازد. البته همزمان او فردی ایدئولوژیک و یک مارکسیست واقعی است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ - ۲۴ آبان ۱۴۰۰

مقایسه شی با مائو و استالین بی‌ربط استفرارو- این مقاله بخشی از پاسخ‌های کریس جانسون کارشناس ارشد مرکز برای مطالعات استراتژیک و بین المللی، تحلیلگر ارشد سابق سیا در امور چین به پرسش‌های «مایکل مورل» تحلیلگر اطلاعاتی امریکایی و کفیل اداره کننده سابق سیا در قالب یک گفتگو بوده است.

به گزارش فرارو؛ این روزها درباره «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین زیاد سخن گفته می‌شود. به گمان‌ام «شی» کماکان شخصیتی بزرگ و مسئول درون نظام سیاسی آن کشور باقی خواهد ماند. اکنون شاهد مقایسه میان شی با مائو یا حتی استالین هستیم که زیاد مطرح می‌شود. مشکل من با این مقایسه‌ها آن است که مائو و استالین آدم‌های عجیب و غریبی بودند. این در حالی است که «شی جین پینگ» عجیب و غریب نیست. او یک فرد عملگرا است و با روشی بسیار متفکرانه و سنجیده به مسائل نگاه می‌کند.

همین موضوع می‌تواند برخورد و مواجهه با او را برای امریکا سخت‌تر سازد. البته همزمان او فردی ایدئولوژیک و یک مارکسیست واقعی است. او احساس خاصی از خود به عنوان یک مرد تاریخی دارد و این موضوع را می‌توان در معادل‌سازی حکومت شخصی‌اش با ظهور چین دید. او در بازی ظریف داخلی اخیر خود، هدف‌اش رسمی کردن پیوند ناگسستنی بین حکومت شخصی‌اش و ظهور چین بوده است.

درون چین خط رسمی آن است که «شی جین پینگ» به عنوان «رهبر مردم» معرفی شود و یکسان‌سازی مردم با حزب صورت گیرد؛ بنابراین مردم از دید نظام سیاسی چین کسانی هستند که از حزب کمونیست آن کشور حمایت می‌کنند و کسانی که از حزب کمونیست چین حمایت نمی‌کنند از نظر نظام سیاسی آن کشور جزئی از مردم محسوب نمی‌شوند.

معمولا آن چه از زبان «شی» می‌شنویم تلاش برای خودکفایی در فناوری، مبارزه با ارزش‌های غربی و نگرش جنگ سردی امریکا و تلاش برای مقابله با تخریب محیط زیست است. البته در درون چین عده‌ای هستند که درباره اقدامات او به خصوص حذف محدودیت‌های مرتبط با دوره ریاست جمهوری ابراز گلایه می‌کنند.

نگرانی‌هایی در مورد عدم معرفی جانشین وجود دارد. همان گونه که در چهارمین پلنوم برگزار شده در هفته گذشته مشاهده کردیم گمانه زنی‌های زیادی وجود داشت که ممکن است نشانه‌هایی از طرح جانشین احتمالی و معرفی یک یا دو نفر و یا ارتقای مقام آنان به کمیته دائمی دفتر سیاسی حزب مطرح شود که این اتفاق رخ نداد. من فکر می‌کنم این بهترین شاخص از نمایش قدرت «شی جین پینگ» است.

بدیهی است که با حذف محدودیت دوره‌های ریاست جمهوری از نظر فنی، شی می‌تواند رئیس جمهور مادام العمر شود. به گمانم دوره سوم یعنی دور بعدی ریاست او بسیار محتمل است. او می‌تواند ادعا کند کارهای ناتمام زیادی از جمله مدرنیزاسیون چین وجود دارند و باید دوره ریاست جمهوری را افزایش داد. با این وجود، به محض عبور از این مرحله به نظر می‌رسد تحرکات بیش‌تری از سوی گروه‌های مختلف درون حزب کمونیست آغاز شود. شی، اما عملا جناح بندی‌های درون حزب را سرکوب کرده است. حتی اگر او به دنبال انتخاب جانشین باشد این موضوع را نشان نمی‌دهد و در پس ذهن خود دارد و مطمئنا به آن فکر می‌کند.

اکنون شاهد تفاوتی درون سازوکار حزب کمونیست چین هستیم: تفاوتی داخلی. برای مثال، پیش‌تر یک دبیرکل تازه حزب انتخاب می‌شد برای اولین دور خدمت می‌کرد سپس برای دور دوم به نقش‌اش ادامه می‌داد و در دوره دوم جانشین به وضوح مشخص می‌شد. با این وجود، این اتفاق در کنگره اخیر حزب کمونیست چین رخ نداد.

حزب کمونیست چین لزوما خواستار براندازی نظم جهانی نیست. آن حزب تنها می‌خواهد این نظم را برهم زند. در واقع، این رویکرد می‌تواند نگران کننده‌تر باشد. اگر آنان برنامه‌ای برای جایگزینی با نظم جهانی مبتنی بر قوانین نداشته باشند (که به نظر می‌رسد چنین است) ترجیح می‌دهند تا نظم جهانی را در وضعیتی آشفته ببینند وضعیتی که برای همه بازیگران بد خواهد بود.

چالش فعلی از سوی چین برای امریکا آن است که چینی‌ها به دنبال تبلیغ روایت خود از تحولات و تاریخ هستند درست مانند ما که روایت‌های خود را داریم به خصوص درباره آزادی و دموکراسی. چین تلاش می‌کند تا به نقش بین المللی خود و به نظام‌اش مشروعیت بخشد. در سازمان ملل متحد، چینی‌ها سعی می‌کنند برخی از عبارات و اصطلاحات کلیدی خود را تزریق کنند مانند «جامعه رفاه مشترک برای بشریت» و چیزهایی از این قبیل. این تلاش آنان برای کسب مشروعیت و اعتبار بین المللی بدون دموکراسی است.

در مورد رابطه «شی» و «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه به گمانم هر یک با نگاه در دیگری خود را می‌بیند. به همین خاطر رابطه میان آن دو خوب است. هر دو آنان شخصی قوی و با اعتماد به نفسی را در دیگری می‌بیند که در واقعیت نیز این صفات و خصوصیات را می‌توان در آن دو دید. هر دو آنان به نظام‌های سیاسی کشورهای‌شان بسیار متعهد هستند. البته نگرانی هر دو آنان از احتمال بروز انقلاب‌های رنگی در کشورهای‌شان نیز باعث نزدیکی بیش‌ترشان به یکدیگر شده است. عملگرایی با مهارت سیاسی برای باقی ماندن در قدرت خاصیت عملگرایانه پوتین و شی بوده است.

در مورد جنگ سرد میان امریکا و چین، به گمان‌ام مقایسه چین با شوروی اشتباه است چین برخلاف شوروی سابق از نظر بین المللی منزوی نیست و امکان شکست اقتصادی آن وجود ندارد. یکی از زمینه‌های مورد نگرانی چینی‌ها خروج امریکا از خاورمیانه است. این که امریکا هیچ نقشی نداشته باشد برای چین گیج کننده است. آنان الزاما این وضعیت را دوست ندارند.

منبع: funding News Asia

bato-adv
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۵:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۶
همه میدونن که پوتین و شی دیکتاتورن از نظر شما کیم و بشار اسد بهترین ها هستند
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین