bato-adv
کد خبر: ۵۰۰۹۷۴

چگونه خروج امریکا از افغانستان به پیشروی‌های طالبان سرعت بخشید؟

چگونه خروج امریکا از افغانستان به پیشروی‌های طالبان سرعت بخشید؟
اگر ایالات متحده به جنگیدن با طالبان و ممانعت از قدرت یافتن این گروه در افغانستان متعهد نباشد، متحدان امریکا از خود خواهند پرسید که آیا زمانی که تهدیدی از جانب چین یا روسیه آن‌ها را تهدید کند، سربازان امریکایی به دادشان خواهند رسید؟
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۵ - ۲۴ مرداد ۱۴۰۰

در شرایطی که شهر‌های افغانستان یکی پس از دیگری سقوط می‌کنند و طالب‌ها ناباورانه با کمترین سختی مراکز استان‌ها را به تسخیر خود در می‌آورند، پیامی که از ایالات متحده درباره مردم افغانستان مخابره می‌شود، این است: «نجات آن‌ها تنها به دست خودشان میسر می‌شود.»

اعتماد در ادامه نوشت: جو بایدن، رییس‌جمهور امریکا می‌گوید: «آن‌ها باید برای خودشان و مردم‌شان بجنگند» و سخنگوی کاخ سفید نیز مدعی می‌شود افغانستانی‌ها «تمام آنچه برای جنگیدن مورد نیاز است دراختیار دارند و این مردم افغانستان هستند که باید تعیین کنند اراده سیاسی لازم برای مقابله با [‌طالبان]را دارند یا خیر.» گروهی از کارشناسان و مقام‌های سابق این موضوع را «خیانت» به افغانستان و مردمش می‌دانند.

از زمان اشغال افغانستان از سوی ارتش ایالات متحده در سال ۲۰۰۱، واشنگتن هزینه‌های زیادی را صرف تجهیز و آموزش ارتش افغانستان کرد و کوشید با سازماندهی نیرو‌های افغان، شرایط را برای خروج نظامیان خود از این کشور فراهم کند، اما به فاصله بسیار اندکی پس از خروج نظامیان امریکایی از افغانستان روشن شد که نیرو‌های امنیتی افغانستان توانایی مقابله با طالبان را ندارند و گزارش‌های خبری نشان می‌دهد، سرعت عقب‌نشینی آن‌ها حتی گروه شبه‌نظامی طالبان را نیز شگفت‌زده کرده است.

این وضعیت در حالی رخ داده که تصمیم‌سازان در امریکا شرایط نیرو‌های امنیتی افغانستان را مطلوب توصیف می‌کردند و در تلاش بودند تا سیاستگذاران را راضی به خروج از افغانستان کنند. ژنرال جان الن در سال ۲۰۱۲ در جلسه استماع کنگره گفته بود: «نیرو‌های امنیتی افغانستان بسیار بهتر از چیزی که تصور می‌کردیم، هستند.» و ژنرال ژوزف اندرسون در سال ۲۰۱۴ در جمع خبرنگاران از پیروی قاطع و قریب‌الوقوع نیرو‌های امنیت ملی افغانستان بر طالبان خبر داد.

درحالی که پیرامون ضعف دولت مرکزی افغانستان در اجماع‌سازی و ایجاد اتحاد میان گروه‌های سیاسی متفاوت برای مقابله با طالبان اتفاق‌نظر وجود دارد، کارشناسان نظرات متفاوتی درباره نقش سیاست‌های اشتباه ایالات متحده در وضعیت اخیر افغانستان دارند.

ژوزف ووتل، ژنرال بازنشسته ارتش ایالات متحده که در فاصله سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ مسوولیت ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده امریکا را بر‌عهده داشت در گفتگو با گاردین این موضوع را تایید می‌کند: «در برخی موارد طرح این انتقاد که نیرو‌های امنیت ملی افغانستان بسیار بیشتر از چیزی که بودند نشان داده شدند، منصفانه است.»

به گفته او، «مشکل اصلی در عدم وجود تناسب میان نیرو‌های افغان باز می‌گشت و با اینکه در برخی موارد این نیرو‌ها به طور فردی عملکرد خیلی خوبی داشتند، اما تعداد آن‌ها به اندازه‌ای نبود که در سطح ملی بتوانند نیاز‌های استراتژیک کشورشان را تامین کنند.»

تاثیر خروج نظامیان امریکایی

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تصمیم ناگهانی دونالد ترامپ، رییس‌جمهور پیشین امریکا برای خروج نظامی از افغانستان و تداوم اجرای این سیاست از سوی جو بایدن «اصلی‌ترین» دلیل سرعت گرفتن پیشروی‌های طالبان است. فردریک کی‌گان، پژوهشگر تاریخ نظامی امریکا و مشاور پیشین فرمانده ارشد نظامیان امریکایی در افغانستان معتقد است «تصمیم برای خروج در زمانی اشتباه اتخاذ شد.»

به گفته او، دقیقا در زمانی که فصل جدیدی از تقابل نظامی در افغانستان در آستانه آغاز بود، رییس‌جمهور ایالات متحده تصمیم گرفت نظامیانش را از افغانستان خارج کند و این کشور را تنها بگذارد. کی‌گان می‌گوید «ما می‌توانستیم تا پایان این فصل از جنگ صبر کنیم و بعد با تقویت صحیح و دوراندیشانه نیرو‌های افغانستانی از منطقه خارج شویم.»

او همچنین سرزنش نظامیان افغانستانی را امری اشتباه می‌داند و می‌افزاید: «آن‌ها تلفات وحشتناکی را متحمل شده‌اند، خانواده‌های‌شان تهدید می‌شوند و هدف قرار می‌گیرند، اما همچنان می‌جنگند. افغانستانی‌ها در سال‌های گذشته تمایل‌شان به جنگ و فداکاری را نشان دادند، اما این بخش از داستان معمولا گفته نمی‌شود.»

اسکای نیوز در این خصوص می‌نویسد: «اشتباه امریکایی‌ها این بود که مدت‌ها پیش از پایان مذاکرات با طالبان، رسما اعلام کردند که از افغانستان خارج خواهند شد و این فرصت را برای طالبان مهیا کردند تا در کمال آرامش به تقویت و تجهیز نیرو‌های خود بپردازند. این در حالی است که خروج امریکایی‌ها باید به دور از عجله و در آرامش صورت می‌گرفت و واشنگتن متعهد می‌شد که دست کم تا چند سال، نیروی هوایی خود را در افغانستان نگه دارد.»

به نوشته اسکای نیوز، «خروج ناگهانی نیرو‌های امریکایی باعث فروپاشی توان نظامی افغانستان بود، چراکه به‌رغم دراختیار داشتن تجهیزات مدرن، آن‌ها در جنگیدن تا حد بسیار زیادی وابسته به فرماندهان امریکایی و حمایت‌های نیروی هوایی ایالات متحده بودند.»

نیک رینولدز، از کارشناسان اندیشکده نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا چنین می‌گوید که «تصمیم دولت بایدن درخصوص ادامه سیاست دولت پیشین ایالات متحده برای خروج سریع از افغانستان باعث شد و در این شرایط دو اتفاق رخ داد؛ اول اینکه دولت افغانستان امکان و فرصت سازگاری با شرایط را پیدا نکرد و در مرحله بعد طالبان با استفاده از خلأ پدید آمده از فرصت استفاده کرده و حملاتش را شدت بخشید.»

اسکای نیوز در یک جمع‌بندی به عنوان برآیند نظرات کارشناسان نوشته است: «میراث مداخله امریکا در افغانستان احتمالا بازگشت یک دولت بسیار محافظه‌کار و افراطی به این کشور خواهد بود. با این وجود اگر از اوایل برپایی ساختار جدید در افغانستان اگر حمایت بین‌المللی کافی در این خصوص وجود می‌داشت و حمله به عراق از سوی امریکا به عنوان یک موضوعی که آن‌ها را از توجه به افغانستان بازداشت اتفاق نمی‌افتاد، اکنون دولت افغانستان قادر بود به تنهایی با تهدید روز افزون طالبان که حالا در آستانه تسخیر کابل هم قرار دارند، مقابله کند.»

ضعف دولت مرکزی افغانستان

در این میان برخی کارشناسان هم نظری متفاوت دارند و از سیاست دولت بایدن درخصوص خروج سریع از افغانستان و عدم ایجاد تغییر در سیاست‌های دولت پیشین حمایت می‌کنند. کنداک روندو، در ورلد پلیتیک ریویو می‌نویسد: «بایدن کاملا حق دارد که نخواهد تغییری در سیاست خروج سریع نظامیان امریکایی از افغانستان ایجاد کند. هیچ کاری نیست که ایالات متحده با انجام آن در عرصه نظامی بتواند تغییری جدی در واقعیت‌های روی زمین در افغانستان ایجاد کند و تاثیری ماندگار در راستای رفع ضعف‌های استراتژیک دولت مرکزی افغانستان بر جای بگذارد.»

با این حال این منتقد نیز تحت فشار گذاشتن غنی برای کناره‌گیری در مقطع فعلی را اشتباه می‌داند. به نوشته او، دیپلمات‌های آمریکا باید از خود بپرسند با کنار گذاشتن غنی چه سناریو‌هایی پیش رو خواهد بود و آیا این سناریو‌ها واقعا بهتر از شرایط فعلی هستند؟ ولی نصر، هرچند تاکید دارد که باید مجموعه‌ای از عوامل را در تشریح دلایل شکست دولت افغانستان در مقابله با طالبان درنظر گرفت، در گفتگو با گاردین بار اصلی شکست‌های اخیر را روی دوش اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان می‌داند.

نصر که در طول سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ مشاور ارشد ریچارد هالبروک، نماینده ویژه امریکا در افغانستان بوده، می‌گوید: «او به وضوح از روز اول در ایجاد اجماع سیاسی در کابل در راستای ایجاد یک پایگاه قوی‌تر به منظور مقابله با طالبان شکست خورد. دلیل اصلی شکست‌های طالبان را باید در نبود رهبری قدرتمندی جست که نمی‌تواند به فرماندهان محلی دلیل و انگیزه‌ای برای مقاومت در برابر حملات طالبان ارائه کند. بنابراین هر چه پیروزی‌ها بیشتر می‌شود و پیروزی‌ها اجتناب ناپذیرتر می‌نمایند، حملات طالبان نیز موفقیت آمیزتر می‌شود.»

گیدئون راشمن، در نوشتاری در فایننشال تایمز از دیدگاه دیگری به شکست امریکا در تامین اهدافش در افغانستان پرداخته است. او با طرح این سوال که «آیا شکست ایالات متحده در افغانستان که حتی می‌توان آن را شکست تمام متحدان غربی این کشور دانست، در رقابت با چین اثرگذار نیست؟» نوشته است: «شکست امریکا کار دولت بایدن را برای انتقال این پیام که امریکا بازگشته است، سخت‌تر خواهد کرد.

به طور خاص، این شکست دو پیام به همراه خواهد داشت که از سوی چین و روسیه نیز تبلیغ می‌شود؛ اول اینکه قدرت امریکا کاهش یافته و امریکا قادر به کسب پیروزی نیست و دوم اینکه تضمین‌ها و تعهدات ایالات متحده درخصوص تامین امنیت یک منطقه یا کشور قابل اعتماد نیستند و نمی‌توان روی آن‌ها حساب کرد.»

به نوشته او، اگر ایالات متحده به جنگیدن با طالبان و ممانعت از قدرت یافتن این گروه در افغانستان متعهد نباشد، متحدان امریکا از خود خواهند پرسید که آیا زمانی که تهدیدی از جانب چین یا روسیه آن‌ها را تهدید کند، سربازان امریکایی به دادشان خواهند رسید؟

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین