«پتری کینگزلی - Patrick Kingsley» خبرنگار روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در برلین آلمان، به تازگی گزارشی از دیدار خود از اردوگاه منافقین در نزدیکی «تیرانا» پایتخت آلبانی تهیه کرد و به افشاگری از این گروه پرداخت.
خبرنگار این رسانه آمریکایی در روایت خود از دیدرش از داخل این اردوگاه، از گرفتن پاسخی مبهم به پرسشی از اعضا درباره زنده یا مرده بودن مسعود رجوی سخن میگوید و اینکه آنها گفتهاند «ما نمیتوانیم در این باره حرفی بزنیم».
به گزارش ایرنا، کینگزلی در نوشتار خود از این اردوگاه بعنوان یک پادگان یاد کرده و مینویسید: برخلاف ادعای مقامهای این گروه که مدعی سکونت نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ نفر در این اردوگاه هستند، فقط ۲۰۰ نفر را دیده کرده است.
او در ادامه به موضوع پذیرفتن اعضای این گروه (تروریستی) از سوی دولت آلبانی اشاره کرده است: «دیتمیر بوشاتی» وزیر امور خارجه وقت آلبانی پذیرفتن این افراد را به نوعی خوش خدمتی به واشنگتن اعلام کرده بود.
در ادامه گزارش کینگزلی آمده است: ... گفته میشود این گروه دهها هزار دلار به «جان بولتون» مشاور پیشین و «رودی جولیانی» وکیل خصوصی ترامپ برای حضور و سخنرانی در نشست اعضای آنها پرداخت کردند؛ «دو فردی که مجاهدین خلق را بعنوان مشروعترین گروه مخالف حکومت ایران توصیف کردند.»
«در درهای در آلبانی یک گروه معذب مرتد، پادگانی ساخته کردهاند که به شدت محافظت و به شمار بسیار کمی اجازه ورود به آن داده میشود.»
کینگزلی د. رادامه در مورد امکان بازدید از این اردوگاه مینویسید: آیا این گروه که خود را دموکرات و سکولار میخواند به یک خبرنگار اجازه ورود و بازدید از اردوگاه خود را میدهد؟
در ابتدا چندین بار درخواست برای دسترسی به این اردوگاه را نادیده انگاشتند؛ بنابراین با امید اندکی خود را به این اردوگاه رسانده و کارت هویتم را با محافظ این اردوگاه ارائه کردم؛ سه ساعت بعد اندکی پیش از غروب آفتاب تماسی دریافت کردم که در کمال تعجب به من اجازه ورود داده شد؛ مصاحبه، گشت در اردوگاه تا ساعت ۰۱:۳۰ بامداد به طول انجامید؛ در حالی که به عکاس نیویورک تایمز، سه روز بعد از بازدید من از این اردوگاه اجاره ورود و عکاسی داده شد.
او در ادامه به گفتگو با خانمی ۳۹ ساله اشاره کرده و مینویسد: ... زمانی که فرماندهاش اتاق را ترک کرد، او به من گفت که اگر بخواهم این گروه را ترک کنم، میتوانم.
هرچند (فرماندهان) این گروه به ظاهر تلاشی برای مخفی کردن این خانم نداشتند، اما لحظات عجیبی وجود داشت که برخی موارد محرمانه به شدت حفظ میشود. بخصوص درباره تامل مقامهای ارشد در دادن پاسخ به این پرسش که مسعود رجوی رهبر این گروه، که از سال ۲۰۰۳ میلادی ناپدید شده، در کجا به سر میبرد. زمانی که از «علی صفوی» نماینده مجاهدین خلق در واشنگتن میپرسم، او (مسعود رجوی) کجا است در پاسخ میگوید: «خُب، ما نمیتوانیم در این باره حرف بزنیم، این... ن.»، از ادامه سخن طفره میرود و به پاهایش خیره میشود.
هنگامی که از او میپرسم: آیا او هنوز زنده است و در آلبانی ست؟ صفوی پس از لحظاتی سکوت میگوید: «ما نمیتوانیم در این باره صحبت کنیم».
کینگزلی مینویسد: ... ایدئولوژی این گروه در دهه هشتاد میلادی بر مسعود رجوی و همسرش مریم رجوی متمرکز شد؛ از اعضای این گروه برای اثبات سرسپردگیشان به روجویها به آنها گفته شد تا همسران خود را طلاق دهند و مجرد بمانند.
اردوگاه خالی و خوش خدمتی دولت وقت آلبانی به آمریکا
خبرنگار نیویورک تایمز در ادامه مینویسد: دولت آمریکا و سازمان ملل متحد پس از اشغال عراق، تلاش میکنند تا مکانی امن را برای این گروه بیابند و بال تقلای نمایندگان هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه سرانجام در سال ۲۰۱۲ میلادی این گروه از فهرست سازمانهای تروریستی خارج میشود.
یک سال بعد (۲۰۱۳) در نهایت دولت آلبانی آنها را میپذیرد؛ دولت وقت آلبانی و بنابر گفته دیتمیر بوشاتی وزیر امور خارجه این کشور (۲۰۱۳- ۲۰۱۹)، امیدوار است که این مهمانوازی خوشایند واشنگتن قرار گیرد.
این گروه سپس به خرید چند قطعه زمین در درهای در فاصله ۱۵ مایلی (۲۴ کیلومتری) «تیرانا» پایتخت آلبانی، اقدام و در آن شروع به ساخت اردوگاه میکند؛ زمانی که من از این اردوگاه دیدن کردم، به طور عجبیی خالی بود، در حالی که این گروه مدعی حضور نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ نفر از اعضای خود است، اما در مدت ۲ روز، ما بیش از ۲۰۰ نفر، کسی را در این اردوگاه ندیدیم. به نظر میآید دیگر اعضا یا این گروه را ترک کردهاند و یا بطور دستهجمعی از آنجا رفتهاند.
شستشوی مغزی
گزارشگر این روزنامه میافزاید: دهها نفر از اعضای پیشین این گروه اکنون مستقل از آن در آلبانی زندگی میکنند؛ توانستم با ۱۰ نفر از آنها دیدار کنم؛ هر یک به من گفتند که آنها برای داشتن زندگی بدون همسر، شستشوی مغزی شده بودند؛ زیرا اعضای این گروه از داشتن روابط عاطفی و عاشقی و ... منع میشوند و تماس با خانواده به شدت محدود بوده و روابط سرد بین افراد وجود دارد؛ آنها ملزم به خود انتقادی دینی از خود بوده و به فرماندهانشان اقرار و اعتراف کنند که آیا آنها خیالات جنسی و یا نظرات سست پیمانی به گروه داشتهاند.
کینگزلی به نقل از «عبدالرحمن محمدیان ۶۰ ساله مینویسد: اندک اندک خُرد میشوید، خود را فراموش میکنید، شخصیت شما شروع به تغییر میکند، شما تنها از قوانین پیروی میکنید، شما (دیگر) خودتان نیستید، بلکه به تدریج به یک ماشین تبدیل شده که ارادهای از خود ندارید.
اینترنت، ابزار نفوذ
راوی این گزارش مینویسد: این گروه برای نفوذ و تاثیرگذاری، به شدت به اینترنت روی آورده است؛ به من یک استودیو ضبط نشان داده شد که دو موسیقیدان یک سرود ضد حکومت ایران را بصورت موزیک ویدئو تهیه میکردند تا در شبکه اجتماعی ایرانیها منتشر کنند.
اعضای این گروه چند حساب کاربری در شبکههای اجتماعی فیسبوک و توئیتر داشته و در آن سرگرم نوشتن مطالب انتقادی علیه حکومت ایران و قدرتمند نشان دادن رهبری خود هستند.
«سپس مرا به یک سالن ورزشی خالی و بعد به یک کافه تریا بردند که در آن وقت شب تعطیل بود، اما گفتند گروهی از زنان به دلیل بازدیدم در انتظارم هستند.»
«پس از آنکه اردوگاه را ترک کردم، اعضای این گروه مرا با سه افسر پیشین ارتش آمریکا که پس از تجاوز نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ وظیفه محافظت از اردوگاه آنها در خاک عراق را برعهده داشتند، معرفی کردند.
«دیوید فیلیپس - David Phillips» افسر ارشد پیشین ارتش آمریکا که بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ میلادی مسئول نگهبانی از اردوگاه آنها در عراق بود، گفت: افسران آمریکایی به هر پایگاهی در عراق دسترسی داشتند و هیچ زندان و شکنجه گاهی نیافتند و هرکسی آزاد بود که اردوگاه را ترک کند.
کینگزلی در گزارش خود یادآور میشود: دیگر سوابق و شاهدان، نقض گفتههای این افسران را نشان میدهد؛ «متیو وود ساید - Matthew Woodside» فرمانده پیشین نیروی دریایی آمریکا که بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ میلادی در اردوگاه این گروه در عراق بود، به مانند این سه افسر ارشد، چنین اعتقادی نداشت.
ساید گفت که در واقع نظامیان آمریکایی دسترسی عادی به ساختمانه واقع در اردوگاه در عراق و یا دیگر اعضایی که خانواده آنان مدعی بودند بستگانشان را به اجبار نگاه داشتهاند را نداشتند.
این فرمانده پیشین نیروی دریایی آمریکا به گزارشگر نیویورک تایمز گفت: به یاد میآورم که ترک این اردوگاه برای نفرات این گروه بویژه زنان بسیار دشوار بود به گونهای که دو تن از زنان عضو این گروه توانستند با کامیون بگریزند. این سازمان به واقع نفرتانگیز است و از اینکه آنها اکنون در آلبانیاند، حیرت زدهام.