ایکنا نوشت: امروز مردم کشورمان شرایط بسیار سختی را به لحاظ اقتصادی و معیشتی سپری میکنند و با وجود رفتار عدهای از افراد منقعتطلب در غارت کالاهای فروشگاهها، که اغلب نیز جزو اقشار مرفه جامعه محسوب میشوند اما اکثریت جامعه به دلایل مختلف از دست زدن به چنین اقدامات غیر اخلاقی و غیر انسانی اجتناب کرده و با درک شرایط، از سر ناچاری یا مسئولیت شهروندی، چشم به آینده و اقدام و عمل جدی مسئولان دوخته است.
حال در چنین شرایطی وقتی مردم با دو تصویر و عبارتی که در ادامه شرح داده خواهد شد روبرو شوند چه تصوری نسبت به مسئولان کشور پیدا خواهند کرد:
۱ـ پاسخ وزیر بهداشت به یک فرد ناتوان از پرداخت هزینه ۶۰ هزار تومانی فیزیوتراپی همسرش.
۲ ـ اظهارت آقای ولایتی مبنی بر یادگرفتن مقاومت از مردم یمن با عباراتی مانند لنگ بستن به جای لباس پوشیدن و خوردن نان خشک.
نگارنده به دنبال نیتخوانی نیست و اطمینان دارد که وزیر بهداشت به دنبال تمسخر آن فرد نبوده و از طرفی به این نکته هم واقفم که مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل خود به خوبی آگاه است که مردم ایران سردمدار و پرچمدار مقاومت در میان کشورهای دنیا آن هم به مدت چهل سال هستند و سایر ملتهای مستقل درس مقاومت را از این مردم فراگرفتهاند.
اما سخن بر روی تصویر و ذهنیتی است که از این سخنان و عبارات بر ذهن مردمی که در ماههای اخیر دچار سختیها و گرفتاریهای بعضا دردناکی شده و حتی شاید به لحاظ روحی و روانی به مرز فروپاشیدگی رسیده باشند، شکل میگیرد؛ مردمی که با وجود تحمل این سختیها، تا به امروز، لام تا کام اعتراضی نکرده و به دلایل گوناگون از جمله نگرانی برای آینده کشور، تمامیت ایران و ...صبوری پیشه کردهاند.
سؤال از مسئولان محترم این است که در این شرایط حداقل کاری که میتوانید انجام دهید همدردی و همراهی زبانی با مردم، امیدآفرینی و پرهیز از بیان عباراتی است که حتی میتواند نوعی توهین به ملت ایران تصور شود. آیا امروز ملت ایران مستحق این است که به او گفته شود مقاومت را از ملت یمن فرابگیرند؟ آیا ملت ایران امروز مستحق آن است که با وجود منابع، ثروتها و ظرفیتهای فراوان که از سر بیتدبیری و سوء مدیریت به کار گرفته نشده، به در پیش گرفتن یک سبک زندگی مانند مردم یمن، توصیه شوند؟
امروز یکی از تهدیداتی که نظام را تهدید میکند شکاف بین ملت ـ دولت و تعمیق آن است و بیان چنین سخنانی از سوی مسئولان در نگاه مردم، فارغ از درستی یا نادرستی تحلیل جامعه، نشانه فاصله بسیار زیاد سطح و سبک زندگی مسئولان با عموم مردم و بیخبری یا عدم درک واقعی مسئولان از شرایط سخت حاکم بر زندگی طبقات متوسط و پایین جامعه است، لذا بهتر است برخی مسئولان محترم در این شرایط بیش از اینکه صحبت کنند، کار کنند. در صحبت کردن و سخنرانیهای زیاد متأسفانه عوارض و تبعات منفی زیادی وجود دارد که این تنها دو نمونه از این سخنان نابجا و تأثیرات منفی آن بر مردم بود.
مسئولان به خوبی نسبت به پیچیدگیهای فضای مجازی و حتی قلب واقعیت شدن یک حرف درست و فراگیر شدن آن آگاهند پس چرا با بیان سخنان دو پهلو یا دارای بار معانی متضاد، این امکان را به موجسواری رسانهای بیگانگان میدهند تا با گزینش یک بخش از سخنان یک مسئول، روح و روان مردم مورد هجمه قرار گرفته و دشمنان ایران آن را در مسیر پروژه اعتمادزدایی از نظام سیاسی به کار گیرند.
در آخر نظر مسئولان محترم را به مطالعه همراه با تدبر چند توصیه قرآنی در خصوص آداب و نحوه سخن گفتن با مردم جلب میکنم تا شاید در این شرایط با درک بهتر وضعیت زندگی مردم بتوانند با ادبیات مناسبتر و محترمانهتری سخن برانند و نقش «نمک بر زخم مردم» را ایفا نکنند.
ـ «و قل لهما قولاً كریماً» (گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو).
ـ «فقولا له قولاً لیّناً» (اما به نرمى با او سخن بگویید).
ـ «لم تقولون ما لا تفعلون» (چرا سخنى مىگویید كه عمل نمىكنید).
ـ «و اذا قلتم فاعدلوا» (و هنگامى كه سخنى مىگویید عدالت را رعایت نمایید).
ـ «فقل لهم قولاً میسوراً» (با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگویید).
ـ «قولو للناس حسناً» (با مردم نیکو سخن بگویید).
ـ «قل لعبادى یقولوا التى هى احسن» (به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد).