bato-adv
کد خبر: ۳۷۲۹۶۸

شاخ‌های اینستاگرام هر پست تبلیغاتی تا ٥٠ میلیون!

«خیلیاتون ازم پرسیده بودید تو که موهاتو هر دقیقه یه رنگ می‌کنی و کوتاه و بلند می‌کنی از چه اکستنشنی استفاده می‌کنی که موهات نه ریخته نه بدحالت شده. راستش من اینجا اکستنشن می‌کنم که خانم فلان (یعنی صاحب موسسه یا کلینیک یا کسی که از طرف او کالا و خدمات را پرزنت میکند) براتون از خدماتشون می‌گن.» بعد دوربین به سمت صاحب کالا - خدمات که گوشه‌ای ایستاده می‌چرخد و او شروع به تبلیغ می‌کند.

تاریخ انتشار: ۱۴:۵۶ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۷

با تعرفه و ساز و کار آگهی دادن در فضای مجازی آشنا شویم.

روزنامه شهروند نوشت: «برای تبلیغ در اینستاگرام مهمترین فاکتور عدد است. این که چقدر فالوئر داری؟ اگر ویدیو بگذاری چقدر بازدید‌کننده داری؟ اگر پست بگذاری چقدر لایک می‌خورد؟ چقدر از فالوئرهایت واقعی است؟ صاحبان کالاها و صفحاتی که قصد تبلیغ محصول یا خدماتشان را دارند با بالا و پایین کردن این اعداد در آخر به این سوال می‌رسند: «برای تبلیغات چقدر پول می‌گیری؟»

چند وقت پیش یکی از روزنامه‌های خارجی تعرفه تبلیغات سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرهای‌شان را در یک جدول منتشر کرده بود. در این جدول نام کاربرانی که دنبال‌کننده‌های میلیونی داشتند به همراه رقمی که برای تبلیغ یک محصول می‌گیرند، نوشته شده بود. اما بر خلاف کشورهای پیشرفته، در کشور ما سلبریتی و اینفلوئنسر تعریف دقیق و آدم مشخصی ندارد، چون یک روز از خواب بیدار می‌شوی و می‌بینی ناگهان یک نفر که دیروز ویدیوی خودکشی‌اش با روسری در اینستاگرام منتشر شده بود، حالا سلبریتی شده و قیمت‌های میلیونی برای تبلیغات در صفحه‌اش می‌گیرد. برای نوشتن گزارشی مشابه همان روزنامه خارجی معروف، به سراغ تعدادی از سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها که که در امر تبلیغات فعالند رفتیم اما هیچ‌کدام از این افراد راضی نشدند نامشان در این گزارش منتشر شود. به همین دلیل در ادامه نوع تبلیغات و قیمت تقریبی آن‌ را در ایران می‌خوانید.

برداشت اول:

دوربین موبایل روی سوژه مورد نظر که قرار است تبلیغ شود، زوم می‌کند و بعد صدا و تصویر صاحب صفحه همراه با سوژه پخش می‌شود: «خیلیا بهم دایرکت دادن و ازم پرسیدن ناخنامو کجا خوشگل می‌کنم. پیج ناخن‌کارمو این زیر تگ می‌کنم. شما هم برید اینجا تا ناخناتون مثل من خوشگل شه. راستی اگه تا پس‌فردا برید آرایشگاه و بگید از طرف پیج من اومدید، ٢٠ درصد تخفیف دارید.»

در ادامه ویدیویی از ناخن‌هایش در حالت‌های مختلف می‌گیرد و برای یک روز تا چند ساعت اجازه می‌دهد ویدیو روی صفحه‌ اینستاگرامش بماند. البته این که یک ویدیو تبلیغاتی اجازه دارد تا چند ساعت در صفحه باشد، بستگی دارد به پولی که صاحبان محصول برای تبلیغ کالایشان می‌دهند. هر قدر بتوانند جیب صاحب صفحه مورد نظرشان را پُرتر کنند، می‌توانند زمان بیشتری را برای ماندن در آن صفحه بخرند. این نوع تبلیغ‌های اینستاگرامی، تبلیغ‌هایی هستند که خلاقیت و ایده‌ای پشت آن نیست و معمولا قیمت کمتری هم دارد. اگر می‌خواهید بدانید چقدر هزینه دارد، می‌توان گفت نرخ آنها بین افرادی که در اینستاگرام معروف شده‌اند و این تبلیغات را می‌پذیرند از ٤٠٠ هزار تومان تا ٢ میلیون تومان است.

برداشت دوم:

صاحب صفحه اینستاگرامی که قرار است محصول یا صفحه‌ای را معرفی کند به همراه موبایلش برای فیلمبرداری در محل کار صاحب صفحه یا کالا حضور پیدا می‌کند و در حالی که از آن محصول استفاده می‌کند، شروع می‌کند به معرفی کالا و تعریف و تمجید از آن: «خیلیاتون ازم پرسیده بودید تو که موهاتو هر دقیقه یه رنگ می‌کنی و کوتاه و بلند می‌کنی از چه اکستنشنی استفاده می‌کنی که موهات نه ریخته نه بدحالت شده. راستش من اینجا اکستنشن می‌کنم که خانم فلان (یعنی صاحب موسسه یا کلینیک یا کسی که از طرف او کالا و خدمات را پرزنت میکند) براتون از خدماتشون می‌گن.» بعد دوربین به سمت صاحب کالا - خدمات که گوشه‌ای ایستاده می‌چرخد و او شروع به تبلیغ می‌کند. اکثر این تبلیغات در اینستاگرام، متناسب با این که اینفلوئنسر مربوطه چقدر محبوبیت دارد، چند k فالوئر دارد و زمینه فعالیت‌هایش چیست، مبلغی حدود ٢ تا ٥ میلیون تومان برای صاحب کالا هزینه می‌برد و چند ماه تا یک سال به صاحب کالا - خدمات مورد نظر اجازه استفاده رایگان از خدمات آن صفحه یا کالا را می‌دهد.

برداشت سوم:

داستان از دفتر کار صاحبان کالاهایی شروع می‌شود که قصد دارند محصولات و خدماتشان را جدی‌تر معرفی کنند. به همین دلیل آنها با دوربین و وسایل حرفه‌ای به سراغ شاخ‌هایی می‌روند که فعالیتشان در اینستاگرام حساب‌شده‌تر باشد، مانند سلبریتی‌ها، اینفلوئنسرها و کمدین‌های اینستاگرامی، که هم شناخته‌شده‌تر هستند، هم منتقدان کمتری دارند و هم کار حرفه‌ای‌تری انجام می‌دهند. این نوع تبلیغات، سناریو، بازیگر و سیاهی لشکر دارد. البته نرخ این‌گونه تبلیغات هم متفاوت است، ولی اگر شما با آن سلبریتی یا اینفلوئنسر آشنایی داشته باشید یا خدمات شما به‌گونه‌ای باشد که هزینه آن، اندازه میزان پول تبلیغاتی باشد که قرار است به آن سلبریتی پرداخت کنید، شانس این را دارید که به آن فرد پیشنهاد استفاده از خدمات یا محصولتان را بدهید؛ مانند انجام خدمات دندانپزشکی که زمانی در اینستاگرام مد شد و همه سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها یکباره همه دندان‌هایشان سفید و ردیف شد. اگر توانستید تبلیغ با دادن خدمات را پایاپای کنید که هیچ، اگرنه برای این تبلیغات باید مبلغی از ١٠ تا حتی ٥٠ میلیون تومان پرداخت کنید.

برداشت چهارم:

از استودیوی کاری صاحبان صفحات با فالوئرهای بالا شروع می‌شود. صاحبان کالاها برای تبلیغ محصولشان به دفتر این افراد مراجعه می‌کنند، اما تنها کاری که می‌کنند این است که سر قیمت به توافق می‌رسند و بعد نوع محصول را به این افراد توضیح می‌دهند و این افراد هم کلیپی متناسب با آن محصول آماده می‌کنند و در صفحه‌شان به اشتراک می‌گذارند. البته این نوع تبلیغات را بیشتر کمدین‌های معروف اینستاگرامی انجام می‌دهند و نرخ آن هم حدود ١٠ تا ٢٠ میلیون تومان است.

تبلیغات اینستاگرامی برای کاربران جذاب است؟

تبلیغات خدمات و کالاها چند سالی است که از صداوسیما و روزنامه‌ها به فضاهای مجازی کوچ کرده است. حالا اینستاگرام یکی از بهترین رسانه‌هایی است که می‌توان تبلیغ محصولات را در آن انجام داد، اما واقعا این تبلیغات بازخوردی را که باید، داشته است؟ برای یافتن پاسخ این سوال به سراغ «صالح» یکی از کافه‌دارهای پایتخت رفتیم. او که برای تبلیغ صفحه کافه‌اش چند ماهی در صفحه تمام سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها تحقیق کرده است تا بهترین فرد را برای تبلیغات پیدا کند، می‌گوید: «وقتی که برای تبلیغات با این افراد ارتباط می‌گیریم، ابتدا فضای کار و مخاطب را نگاه می‌کنند، بعد از آن یکسری از این افراد برای انجام تبلیغات فقط پول می‌گیرند و عده‌ای با توجه به اینکه تبلیغات ما در رابطه با معرفی کافه است، یک یا دو بار میهمانی‌شان را در کافه ما به‌ صورت کاملا رایگان می‌گیرند و در کلیپ یا عکس‌های میهمانی، صفحه کافه را معرفی می‌کنند. این افراد که پولی بابت تبلیغ نمی‌گیرند و از محصولات و خدمات استفاده می‌کنند، اصرار دارند بگویند که ما فقط برای تبلیغ جایی نمی‌رویم و محصولی را معرفی نمی‌کنیم مگر این که خودمان به آنجا رفته باشیم یا از آن محصول استفاده کرده باشیم و واقعا مورد تاییدمان باشد.»

صالح در پاسخ به این سوال که آیا تبلیغات اینستاگرامی برای کاربران جذاب است و کاربران با این کار، صفحه‌اش را فالو کرده‌اند و مشتری‌هایش افزایش پیدا کرده یا نه؟ می‌گوید: «من با چند اینفلوئنسر کار کردم و این افراد هم کسانی بودند که مخاطبانشان انتخاب شده بود و صفحه‌شان محتوا داشت، ولی بازخوردی که داشتم آن چیزی نبود که فکر می‌کردم و نتوانست آن قدر برای صفحه کافه، فالوئر جذب کند، اما تبلیغات در پیج‌هایی که مخصوص معرفی رستوران‌ها و کافه‌هاست بیشتر جوابگو است، زیرا در این صفحات کاربران در کامنت‌ها نظراتشان را راجع به کافه‌ها و رستوران‌هایی که رفته‌اند ولو اینکه منفی باشد، می‌دهند و این اتفاق بسیار خوب است.»

قاعده دیگری از تبلیغات در اینستاگرام

با کوچ کردن تبلیغات از صدا و سیما و مطبوعات به فضای مجازی، حالا تعدادی از سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها هستند که وقتی برای تبلیغی قرارداد می‌بندند و تبلیغشان روی بیلبورد می‌رود در قراردادشان ذکر می‌شود حتما قسمتی از تبلیغات باید روی صفحه اینستاگرام آن سلبریتی منتشر شود یا گاهی اوقات خود سلبریتی‌ها برای دریافت دستمزد بیشتر، پیشنهاد گذاشتن تبلیغات روی صفحه‌ اینستاگرامشان را به صاحبان کالاها می‌دهند. در این میان هر قدر هم فالوئر آن سلبریتی بیشتر باشد متناسب با آن، قیمت این کار هم افزایش پیدا می‌کند. در تب تند تبلیغات اینستاگرامی بسیاری از رستوران‌ها و کافه‌ها برای این که از قافله عقب نمانند برای تبلیغات به سراغ سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها می‌روند. قاعده کار آنها این‌گونه است که این افراد یا تسترهای معروف فضای مجازی را به رستوران‌شان دعوت می‌کنند و از آنها می‌خواهند روبه‌روی دوربین غذاهایشان را امتحان کنند و حتی اگر ناراضی بودند از آن تعریف کنند. گاهی دیده شده اگر رستوران یا کافه‌ای در پرداخت پول دیرکرد داشته باشد، صاحب صفحه‌ای که برای تبلیغ به آن رستوران رفته، ویدیو یا پستی علیه آنجا منتشر می‌کند تا به این وسیله آن رستوران یا کافه را تنبیه کرده باشد. در آخر باید گفت با وجود اینکه تبلیغات در اینستاگرام همه‌گیر شده است، تعدادی از صاحبان کالا و مشاغل اعتقاد دارند این نوع تبلیغات نمی‌تواند مشتری خوب و ثابتی برای آنها فراهم کند.»

bato-adv
مجله خواندنی ها