معلم بن لادن: اسامه یکی از خوش خلق ترین و باهوشترین دانش آموزان بود

روزنامه مصري اليوم چاپ مصر در گفت‌وگويي جنجالي و كم‌نظير با يكي از مقامات سابق امنيتي عربستان كه يكي از معلمان اسامه بن‌لادن بوده است به بيان دغدغه‌هاي او در خصوص جهان عرب، ظهور القاعده و شخصيت بن‌لادن پرداخته است. لازم به ذكر است كه در اين مصاحبه نام كوچك اين مقام ذكر نشده است.
 
اين گفت‌وگو با واكنش تند مقامات جهان عرب مواجه شده است. «اسامه بن لادن، رهبر گروه القاعده يكي از خوش‌خلق‌ترين و باهوش‌ترين دانش‌آموزان مدرسه بود.» اين گفته «باديب» به عنوان يكي از معلمان دوران تحصيلي بن‌لادن در عربستان است كه به اعتقاد وي مقامات سعودي از بن‌لادن به عنوان وسيله‌اي براي رسيدن به منافع‌شان استفاده كردند و اقدام آنها نتيجه‌اي جز معرفي شدن بن‌لادن به عنوان رهبر بزرگ‌ترين گروه تروريستي جهان عرب نداشت.
 
همچنين اين مقام امنيتي سعودي گفت: در دوره‌اي كه من معلم اسامه بن لادن بودم وي را به عنوان يكي از فرزندان خود مي‌دانستم. وي افزود: بن لادن نسبت به ديگر دانش‌آموزان غيرقابل مقايسه بود، او از هر لحاظ با ديگر دانش‌آموزان متفاوت بود. بن لادن دانش‌آموزي باهوش، نكته‌سنج، آرام و دقيق بود. اين در حالي است كه وقتي اسامه بن‌لادن از سوي تمامي رسانه‌هاي جهان به عنوان رهبر مهم‌ترين گروه افراطي معرفي شد باعث بهت و حيرت من گرديد. 

وي در ادامه افزود: سيستم آموزشي غلط و عدم شناخت درستي كه توسط مقامات سعودي براي درك اوضاع كشور ايجاد شده باعث گرديده كه افراطي‌گري در ميان افراد با هوشي مثل بن لادن در عربستان افزايش پيدا كند. 

اين مقام امنيتي به روزنامه مصر اليوم گفت: متاسفانه دروسي كه امروزه در مدارس مختلف سعودي تدريس مي‌شود نتيجه‌اي جز تكفير ديگران و دستور قتل افراد بي‌گناه در نقاط مختلف دنيا نخواهد داشت. 

باديب در ادامه افزود: دخالت عربستان و بن لادن در حادثه 11 سپتامبر 2001 نتيجه مهمي براي جهان عرب داشت. به اعتقاد من مهم‌ترين نتيجه‌اي كه مي‌توان از حادثه 11 سپتامبر گرفت عدم درك درست ميان رهبران جهان عرب است چرا كه با گذشت سال‌هاي فراوان از بحران فلسطين، رهبران جهان عرب تاكنون موفق به درك درستي براي حل بحران فلسطين نشده‌اند. در دوره‌اي كه فلسطين نياز به كمك و همكاري آنها داشت مسئولان امنيتي مصر و عربستان با همراهي مقامات كاخ سفيد گروهي را به عنوان مجاهدان عرب براي مقابله با كمونيسم شوروي به افغانستان اعزام كردند و اعزام اين افراد به افغانستان نتيجه‌اي جز شكل‌گيري گروه افراطي در خارج از كشورهاي عربي نداشت.
 
امروز ما با گروهي مواجه شده‌ايم كه شناخت درستي از مسائل اسلامي ندارند و اين امر باعث شده كه افراد بي‌گناهي در نقاط مختلف جهان از سوي اين گروه كشته و يا مورد تهديد قرار بگيرند. وي در ادامه مصاحبه خود چند عامل را به عنوان مهم‌ترين عوامل در رشد و گسترش القاعده معرفي كرده است: اول اينكه پس از فرو پاشي شوروي سابق مقامات بلند پايه امنيتي عربستان در خصوص مجاهدين عرب در افغانستان دچار اشتباه فاحشي شدند و به رهبران اين گروه اجازه دادند كه آزادانه در افغانستان به فعاليت بپردازند.
 
آنها تصور مي‌كردند اوج قدرت القاعده در مقابله با كمونيسم در افغانستان بوده و در صورتي كه مجاهدين عرب (القاعده) از سوي مقامات مصر و عربستان مورد حمايت قرار نگيرند اين گروه توانايي گسترش فعاليت‌هاي خود در خارج از افغانستان را ندارند. باديب جنگ خليج‌فارس كه در آن براي اولين بارعراق به عنوان يك كشور عرب به رهبري صدام حسين به ديگر كشور عربي (كويت) حمله كرد را به عنوان دومين عامل گسترش القاعده مي‌داند. 

اين مقام امنيتي سابق سعودي معتقد است كه جنگ خليج فارس باعث شد كشور‌هاي عربي به‌جاي پرداختن به القاعده مشغول افزايش توان نظامي خود شوند تا در صورتي كه از سوي كشوري ديگر مورد حمله قرار گيرند توانايي حفاظت از كشورخود را داشته باشند. 

همچنين اين مقام امنيتي عربستان فاش كرد صدام حسين بنا داشت پس از تسلط به كويت به عربستان سعودي حمله كند. 

مواردي كه به آنها اشاره شد باعث گرديد كه طالبان به رهبري بن لادن به دور از ديدگان رهبران مصر و عربستان به تقويت خود بپردازند. در نتيجه امروز طالبان با عقايدي كاملا افراطي تصميم مي‌گيرند نظامي كاملا اسلامي در سراسر جهان برقرار كنند و در راستاي اين هدف اقدام به هر كاري بكنند. 

همچنين باديب به روزنامه مصر اليوم گفت: در حال حاضر برخي از گروه‌ها كه از سيستم حكومتي خود ناراضي بوده و به دنبال تغيير در داخل كشور هستند از رهبران القاعده تقاضاي كمك كنند و اين تهديدي كاملا جدي براي رهبران جهان عرب است چرا كه امروزه شهروندان جهان عرب از شيوه اداره كشورشان توسط حاكمان خود ناراضي هستند.
 
وي در ادامه به نظريه هنري كيسينجر وزير خارجه اسبق آمريكا در مورد شيوه حكومت در جهان عرب اشاره كرد واظهار داشت: كيسينجر معتقد است رابطه با جهان عرب بايد بر اساس رابطه شيخ قبيله با مردمش صورت گيرد. 

كيسينجر معتقد است رهبران جهان عرب در اداره كشورشان به صورت قبيله‌اي عمل مي‌كنند و تنها به دنبال منافع شخصي خود و كساني كه بتوانند منافع آنها را تامين كنند، هستند. لازم به ذكر است كه اين مقام سابق اطلاعاتي عربستان مهم‌ترين مشكل جهان عرب را بي‌لياقتي حاكمان و اختلافات زياد آنها در شيوه اداره حكومت مي‌داند. همچنين وي رهبران عرب را به عدم توانايي و تصميم‌گيري در خصوص مسائل مهم كشور و منطقه متهم كرد.او بحران فلسطين رابه عنوان مهم‌ترين نمونه براي نشان دادن عدم توانايي رهبران جهان عرب براي تصميم‌گيري درست مي‌داند.