bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۰۷۰۳۶
جبار رحمانی در گفتن و گو با فرارو

قطار دانشگاه از ریل خارج شده است/ بحران اصلی ISI نیست

رشدِ علمی ایران از2014 تا 2015، 17.5% بود. رشد علمی جهان در همین حدِ فاصل اما تنها 6% درصد گزارش شده. وزیر علوم این موضوع را موفقیت علمی بزرگی برای ایران می‌داند. اگر ایران تا این اندازه در علم رشد کرده، پس مقالات تقلبی، مدرک‌گرایی، دانشجوهای بی‌انگیزه و صندلی‌های خالیِ دانشگاهی کجای داستان‌اند؟
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۰ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۵
فرارو|رشدِ علمی ایران از2014 تا 2015، 17.5% بود. رشد علمی جهان در همین حدِ فاصل اما  تنها 6% درصد گزارش شده. وزیر علوم این موضوع را موفقیت علمی بزرگی برای ایران می‌داند. اگر ایران تا این اندازه در علم رشد کرده، پس مقالات تقلبی، مدرک‌گرایی، دانشجوهای بی‌انگیزه و صندلی‌های خالیِ دانشگاهی کجای داستان‌اند؟

به گزارش فرراو، وزیر علوم با تاکید بر دو منبع سنجش رشد علمی در جهان، یعنی ISI و SCOPUS به رتبه اول ایران در جهان اسلام و رتبه 16 در منطقه در این‌باره سخن گفته‌است.

فرهادی همچنین براساس طبقه‌بندی جهانی لایدن گفته، 14 دانشگاه ایران جز بهترین و تاثیرگذارترین دانشگاه‌های جهان‌اند.

رتبه رشد علمی ایران قبل‌‌تر از این نیز مورد توجه بوده. مثلا انجمن سلطنتی علوم بریتانیا سال 2010 اعلام کرد که هرچند به‌نظر می‌رسد چین گویِ سبقت را از آمریکا در رشد علمی خواهد ربود، اما این ایران است که در این سال رتبه اول رشد علمی را گرفت.

درباره این رشد سریع همین بس که از سال 1996 تا سال 2008 ایران تعداد مقالات علمی تولیدی‌اش را از 736 مورد به 13238 مورد رساند.

هرچند آمارها و نمودارهای جهانی که برخی از آن‌ها اعتبار جهانی خوبی هم دارند این روند را تایید می‌کنند، اما از طرفی در خودِ ایران و در دانشگاه‌ها چه می‌گذارد؟ آیا همان‌طور که خیلی از اساتید می‌گویند کیفیت علم در ایران قربانی کمیت آن شده است؟

به گفته یکی از همین اساتید "آیا واقعا این آمار بالای تولید علمی كه زمینه‌ای شده برای تصورات عجیب ما، توانسته اثری مثبت بر زندگی مردم و ارتقای آن داشته باشد؟ آیا آمار بالای تولیدات علمی در سطح جهانی سبب شده كیفیت تولید كالای ایرانی یا كیفیت تولید خودروها بالاتر برود؟ کالاهایی در عمل و کیفیت توهین به مردم هستند".

دکتر جبار رحمانی با این سئوالات به سراغ تحلیل رشد علمی در ایران رفت.

او در این باره در گفتگو با فرارو و با اشاره به آمارها گفت: مساله در این نوع آماردهی، خود آمارها نیست، بلكه نوع و نحوه تفسیر ما از آن است. به‌فرض اگر این آمارها صحیح باشند، آیا به معنای رشد علمی‌اند؟ آیا بهانه‌ای برای ادامه داد سیاست‌های كمی گرایانه و آماری در وزارت علوم هستند؟ مساله اصلی نتیجه گیری‌های سیاستی و اخلاقی‌ای است كه ما از این آمارها می‌گیریم.

به گفته این استاد دانشگاه اینکه منطق رشد علمی و سیاست‌گذاری علمی در كشور به منطقی آماری و كمی تقلیل یافته خطر اصلی آموزش عالی كشور ماست.

همچنین رحمانی معتقد است اینكه تولید مقاله علمی در كشور ما رشد داشته، درست، اما با چه بهانه‌ای و از چه طریقی؟ چقدر از این مقالات خودجوش بوده و چقدر از آن‌ها با الزام بخشنامه و از طریق موسسات تولید مقالات ISI همرا بود؟ اجبار به تولید علم كمی با تولید خودجوش و موثر علم خیلی متفاوت است.

این انسان‌شناس در نقد این ماجرا اظهار کرد: مساله اصلی در ایران صحت این آمار نیست، بلكه مساله تقلیل علم و آموزش عالی به این آمارها و تمركز تمام نیرو و سرمایه آموزش عالی برای افزایش آن است.

وی با ذکر مثالی ادامه داد: مثلا در بخشنامه‌های دانشگاه آزاد، نصف حق الزحمه استاد راهنما در مقطع دكتری موكول به انتشار یك مقاله ISI هست؛ نوعی اجبار غیراخلاقی برای دریافت حق الزحمه استاد.

عضو شورای مرکزی موسسه انسان‌شناسی و فرهنگ همچنین در مورد نسبت بین رشد كمی و كیفی توضیح داد: در این‌باره داداه‌های کافی نداریم. ولی حسب تجربه روزمره می‌توان گفت كه رشد كمی ما علی رغم اهمیت خودش، چندان وارد زندگی مردم نشده است.

به گفته این پژوهش‌گر بخشی از عدم رابطه تولید علم و زندگی روزمره مردم ناشی از مدیران رانتی‌ای است كه بی صلاحیت بر مسند امور نشسته‌اند و لذا قدرت مدیریت تولید علمی و انتقال آن به عرصه تولیدات كالاهای مورد نیاز زندگی یا حل مسائل اجتماعی را ندارند.

"به هر حال چه تولیدات كالاهای ما بی تاثیر از تولیدات علمی ما باشد و چه مدیریت رانتی ما دور از استانداردهای علمی باشد" بر این اساس به گفته رحمانی در هر حال تولید كمی بالای علمی نتوانسته به اندازه کافی منجر به تولید و ارتقای كیفیت در زندگی ما شود.

آمار به‌مثابه ابزار ایدئولوژیک
مساله اصلی  به گفته دکتر رحمانی رویكرد آماری در فهم جامعه و مدیریت آنست. آمار وقتی به خدمت ایدىولوژی درآید خطرناك می‌شود و بیش از آنكه حقیقت را بازنمایی كند، دستمایه‌ای برای تحریف حقیقت خواهند شد.  مساله كشور ما هم در حوزه علم همین آمار به مثابه ابزار ایدئولوژیك است كه دستمایه‌ای برای سیاسیون در دستكاری جامعه خواهند شد.

جبار رحمانی همچنین با اشاره به این‌که نمی توان همه این آمار را غلط دانست اظهار کرد: هرچند درصدی از این مقالات ممكن است تقلبی باشند اما اكثریت آنها ماحصل زحمات محققان آكادمیك است. در جای خودش باید بدان افتخار كرد. اما مساله اصلی بر سر این تولیدات نیست بلكه مساله اصلی نحوه مواجهه سیاستگذاران و سیاستمداران با این تولیدات است.

به گفته این انسان‌شناس آنچه خطرناك است تقلیل سیاست‌های علمی به دستاویزهای آماری و افزایش آمار است و بحران اصلی ISI نیست، بلكه ذهنیت سیاسی و مدیریتی‌ای است که  ISIرا معیار تولید و علم و دانشگاه كرده‌است.

ریشه تقلب علم در ایران چیست؟

جبار رحمانی در پاسخ توضیح داد: مساله تقلب تاحدی طبیعی است. هرچند وضع موجود بیانگر شرایط حادی در این زمینه است، اما نمی توان به این سادگی همه این بحران تقلب را به  ISIتقلیل داد.

وی با اشاره به این‌که نظام ارتقا، جذب هیات علمی، فرایندهای ارزیابی و حتی مجازات متخلفین دقیق نیست گفت: همه چیز تولید علم به فرمالیسم ساده تقلیل یافته. این پیامدهای منفی تا حدی طبیعی است.

بحران تقلب به گفته این انسان‌شناس ناشی از بحران نهاد دانشگاه است كه استقلال و خودبنیادی خودش را از دست داده است. حضورنهادهای بیرونی متعدد در دانشگاه و قدرت مداخله آن‌ها در این فضا قبل از هرچیز هنجارهای نهاد علم را تخریب می‌كند.

وی همچنین درباره دلایل تقلب در ایران می‌گوید "تقلب علمی ناشی از نوعی آنومی اخلاقی و اجتماعی در نهاد دانشگاه است كه به‌واسطه مداخله غیرمنطقی و خارج از قاعده نهادهای بیرونی است. میدان دانشگاه محل ماجهه نیروهای علمی نیست، بلكه بیشترین قدرت و منابع در اختیار نیروهای غیرعلمی است.

مساله همچنین به اعتقاد رحمانی به منطق مدیریت و اداره و سیاست‌گذاری دانشگاه و قدرت زیاد نهادهای غیرآكادمیك در دانشگاه برمی‌گردد.

رحمانی ادامه داد: دانشگاه عملا قطاری است كه از ریل خارج شده است. لذا انتظار این تقلب‌ها امری بدیهی است. ارتقاهای غیرعلمی و نادرست و معیارهای غلط، بیش از هرچیزی زمینه تقلب را فراهم می‌كند.

وی همچنین تاکید کرد: جذب غیرعلمی هیات علمی نیز زمینه‌ای برای فساد علمی خواهند بود چون كسی كه شایستگی علمی ندارد قطعا مجبور است برای ماندن در دانشگاه دست به تقلب بزند.

جبار رحمانی در انتها نیز گفت: بحران اصلی دانشگاه اضمحلال خودآیینی دانشگاه به‌واسطه مداخله نهادهای بیرونی است. قواعد بازی در میدان دانشگاه بشدت دستكاری شده‌اند.
bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو