حضور مردم در انتخابات روز گذشته با پيشبينيهاي اوليه متفاوت بود. راي دادن بخش قابلتوجهي از رايدهندگان به فهرست كامل دو ليست اصلي تهران و پيامدهاي آراي مردم مهمترين مواردي است كه فعالان سياسي به دنبال تحليل آن هستند. روز گذشته عباس عبدي و صادق زيباكلام دو تحليلگر سياسي اصلاحطلب به هفت سوال روزنامه اعتماد درباره رخداد هفتم اسفند پاسخ دادهاند. نقطه مشترك سخنان اين دو پر شدن شكافي است كه طي سالهاي گذشته در ميان تحولخواهان و منتقدان با بخشهايي از حاكميت ايجاد شده است.
ارزيابيتان از حضور حداكثري مردم در انتخابات چيست؟ اين مشاركت حداكثري چه اثراتي در تقويت بنيانهاي امنيت و منافع ملي دارد؟عباس عبدي: بدون تريد دموكراسي و مشاركت مردمي مولفه مهم قدرت در جهان امروز از جمله كشور ما است. اگر خرداد ٧٦ را بازبيني كنيم، ميبينيم كه بعد از راي بالاي مردم بخش عمدهاي از تهديدات از روي سر ايران حذف شد. همچنين انتخابات ٩٢ نيز موجب شد تا غربيها به مضمون منتهي به برجام تن دهند. انتخابات ٩٤ نيز فارغ از اينكه چه كسي پيروز شود يا چه كسي شكست بخورد و فارغ از جزيياتي كه ميتوانست خيلي بهتر از اين باشد، ميتواند به تقويت بنيه امنيتي كشور كمك كند. يك ركن امنيت ملي وابسته به اندازه مشاركت مردمي است.
صادق زيباكلام: به عقيده من در اين انتخابات رقابت بين دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب نبود. بسياري از نيروهاي اصلاحطلب ردصلاحيت شده بودند و اعلان پيروزي اصولگرايان بر اصلاحطلبان كه برخي چهرهها و رسانههاي اصولگرا مطرح كردهاند، كاملا نادرست است. برخي رسانهها اعلام كردهاند كه اصولگرايان ٦٠ درصد كرسيها و اصلاحطلبان ٣٠ درصد را تا به اينجا به دستآوردهاند. بايد از آنها پرسيد كه مگر اصلاحطلبي هم باقي گذاشته بوديد كه ٣٠درصد بتواند اصلاحطلب باشد. بايد بگوييم كه اعتدال و ميانهروي پيروز شده است. تنشزدايي غلبه كرده است. در سياست داخلي نيز سياستي كه دولت شروع كرده و در مساله هستهاي و بهبود روابط با كشورهاي غربي به پيروزي رسيد. اين روزها شركتهاي بزرگ غربي در حال آمدن به ايران هستند و در كشور سرمايهگذاري ميكنند. ما شاهد بوديم برخي اصولگرايان كه نامزد انتخابات هم بودند هفته گذشته دولت را متهم كردند كه اقتصاد ملي و مقاومتي را نابود كرده است. اين جريان اگر نگفته باشيم كه در اين انتخابات شكست خورد، ميتوانيم بگوييم كه نتوانست پيروز شود. جلوگيري از پيروزي مجدد آنها كه مجلس نهم را تحت سيطره خود گرفته بودند بزرگترين گامي بود كه اصلاحطلبان توانستند در اين انتخابات بردارند. اصلاحطلبان توانستند جلوي پيروزي گسترده رقيب را بگيرند و اين به اندازه پيروزي اصلاحطلبي ارزشمند است و در روند توسعه سياسي و اقتصادي و تنشزدايي با همسايگان و كشورهاي غربي موثر است. پيروز اين انتخابات اعتدال است. اگر نمايندگان فعلي استقلال مجلس را به آن بازگردانند.
به نظر شما پيام اصلي مردم با حضورشان پاي صندوقهاي راي چه بود؟عباس عبدي: دو مساله را بايد از هم جدا كرد. مردم اگر ببينند راي شان اندك تاثيري هم دارد پاي صندوقهاي راي ميآيند و راي ميدهند؛ چيزي كه در انتخابات سال ٩٢ نيز شاهد آن بوديم. اتفاقا با شور و اشتياق هم ميآيند و نه از روي عادت. ولي اگر بخواهيم پيامشان را از نظر جهتگيري بيان كنيم، بايد بگوييم كه اين پيام را در كل كشور بهطور يكسان نميتوان پيدا كرد بلكه بايد از راي تهران رصد كرد. در انتخابات مجلس پيام اصلي را بايد از انتخابات تهران برداشت كرد. من فكر ميكنم كه حكومت بايد به اين پيام توجه كند. در غير اين صورت هرچه به اين پيام بيتوجهي كند جز ضرر براي كشور چيزي ندارد.
صادق زيباكلام: حضور گسترده مردم به خصوص در شهرهاي بزرگ به اين معنا بود كه خواهان اعتدال و ميانهروي هستند.
از نگاه جامعهشناسانه مردم با راي شان به ليستها چه حرفي را به مسوولان و مديران زدند؟عباس عبدي: هنوز نتايج تهران اعلام نشده است اما با فرض اول بودن ليست اصلاحطلبان پيام روشن است و آن اين است كه جريانهاي غيراصولگرا از جمله اصلاحات را نميتوان ناديده گرفت. به ميزاني هم كه اين جريان از ساخت قدرت دور باشد كمكي به بهبود اوضاع نخواهد كرد. البته اصلاحطلبان نيز بايد تلاش كنند وقتي كه در ساختار ميخواهند حضور پيدا كنند، متناسب با وضعيت موجود حركت كنند و به نسبت اصول كلي آن را پذيرفته و به آن عمل كنند. اگر اين دو پيام را با هم تركيب كنيم و دوطرف به آن ملتزم شوند، آيندهاي اميدبخش در انتظار كشور خواهد بود.
صادق زيباكلام: بايد توجه كرد كه مردم خواستار اصلاح و تغيير هستند و اين را به خوبي از ميزان مشاركت مردمي در اين انتخابات ميتوان استنباط كرد.
به نظر شما اولويتهاي مجلس دهم با توجه به اين مشاركت چيست؟عباس عبدي: بخشي از اولويتها در حوزه سياست است. بايد بتوان فرآيند وحدت سياسي را نهادينه و تقويت كرد تا به يك تفاهم ملي سياسي برسيم. بخش ديگر از اولويتهاي مجلس دهم در تعامل مثبت با دولت براي حل مسائل اقتصادي و اجتماعي است. البته اين دو اولويت به يكديگر مربوط است. كشور ما با مشكلات عظيم اقتصادي و اجتماعي روبهرو است. مجلس به جاي اينكه خود را در تقابل و تضاد با دولت ببيند بهتر است در همراهي و كمك به دولت بكوشد. اين مساله از موضوعات مهمي است كه بايد مورد توجه مجلس دهم باشد.
صادق زيباكلام: با وجود مشاركت مردمي بالا در اين انتخابات اولويت مجلس دهم دوري از تندروي و جايگزين كردن با اعتدال و ميانهروي است؛ همان چيزي كه آقاي هاشمي و اصلاحطلبان به دنبال آن بودند.
فكر ميكنيد مجلس دهم شباهت به كدام يك از مجالس گذشته داشته باشد؟عباس عبدي: اين انتخابات تا حدي كه ممكن بود اعتبار ردصلاحيتها را مخدوش كرد. بهتر است كه خيلي براي ردصلاحيت در آينده زحمتي نكشند چرا كه مردم هميشه مجاري مناسبي را براي اعمال اراده خود پيدا ميكنند. شايد نزديك به مجلس پنجم بتوان آن را در نظر گرفت. در آن مجلس اصلاحطلبان اقليت قدرتمندي در مجلس داشتند و با دولت نيز تعامل داشتند. حتي فكر ميكنم چنين مجلسي در مقايسه با مجلسي اصلاحطلب براي وضعيت فعلي بهتر هم هست. من معتقد نيستم كه يك مجلس با اكثريت اصلاحطلب براي شرايط فعلي كشور مفيد است. اقليت قدرتمند اصلاحطلب را موثرتر ميدانم. شكاف فعال سياسي كنوني در ساخت قدرت بين اصلاحطلب و اصولگرا نيست بلكه بين دو بخش اصولگراست كه بايد آن را به سرانجامي برساند.
صادق زيباكلام: تا حدودي فكر ميكنم شباهت به مجلس ششم خواهد داشت. از اين نظر كه تعداد در اين مجلس افزايش پيدا ميكند.
چرا تا پيش از روز جمعه و حضور بيش از هفتاد درصدي مردم هيچ يك از جريانهاي سياسي نتوانستند حضور اينگونه مردم را پيشبيني كنند؟ به واقع اين موج مردمي چگونه ساخته شد؟عباس عبدي: فكر ميكنم نهايتا مشاركت كلي مردم حداكثر ٦٥ درصد باشد. البته با درصدهاي دوره قبل قابل مقايسه نيست چرا كه در موارد قبل نسبت واجدين حق راي پايين بود و وقتي حدي از رقابت و اميد وجود داشته باشد به سابقه ديده شده كه مردم دليلي براي عدم شركت نميبينند. نظر سنجيها هم نشان ميداد كه اين اتفاق رخ ميدهد.
صادق زيباكلام: نتيجه تلاش بسياري از چهرههاي اصلاحطلب كه با تمام وجود به مردم متوسل ميشدند تا آنها را پاي صندوقهاي راي بكشانند در ايجاد موج مردمي موثر بود. اين پيام به مردم باعث شد كه خيليها در دقيقه نود تصميم بگيرند پاي صندوق راي بيايند تا اعتدال و ميانهروي در مجلس حضور پررنگ داشته باشد و مجلس را تندروها از آن خودشان نكنند.
جريان اصلاحات در سراسر كشور بيش از ١٤٠ كانديدا نداشت كه بر اساس اخبار حوزههاي انتخابيه به نظر ميرسد كه بيش از ٥٠درصد اين تعداد وارد مجلس دهم ميشوند. به نظر شما محدوديتسازي براي ورود كانديداهاي اصلاحطلب به عرصه انتخابات و پيروزي بيش از پنجاه درصدي همين تعداد در انتخابات چه پيامي دارد؟عباس عبدي: مشكلي كه وجود دارد شكاف بين خواست مردم و نيروهايي است كه در ساختار سياسي و مديريتي قرار ميگيرند، كه اين شكاف به ضرر كشور است. وقتي كه نيروهاي اصلاحطلب با وجود اين همه ردصلاحيت فعالانشان باز هم ميتوانند راي بالا بياورند به اين معناست كه يك جاي كار مديريت سياسي ميلنگد. حتي اگر اصلاحطلبان را متهم كنند كه صلاحيت نداريد به مجلس وارد شويد چيزي را حل نميكند. به اين خاطر كه اصلاحطلبان و ساير نيروها در جامعه حضور و نفوذ دارند. اين اصولگرايان هستند كه بايد ساختار تصميمگيري را با معيارهاي عمومي و خواست مردم تطبيق دهند؛ نه برعكس. پيام اين انتخابات اين است كه نبايد بگذارند شكاف بين مردم و ازجمله اصلاحطلبان و ساختار قدرت بيش از حد ادامه پيدا كند.
صادق زيباكلام: پيام آن براي اصولگرايان اين است كه نميتوانيد در برابر خواست مردم بايستيد. اصلاحطلبان ردصلاحيت شدند اما آنها به شكل ديگري آمدند و در انتخابات حضور پيدا كردند و از خط اعتدال و ميانهروي حمايت كردند و باز هم پيروز شدند.