فرارو- مرضیه جعفری؛ «گاز توی آشپزخونست»! بله... گاز توی آشپزخانه بود، اما من تلاش کردم تا بتوانم پشت یک ماشین و در خیابان گاز بدهم. جایی که میتوانستم آزادی را در آن احساس کنم. اتاقک کوچک ماشینم میتوانست دنیای دیگری شود. دنیایی با یک حد فاصل امن میان من و محیط بیرون. گواهینامه رانندگی، برای من تنها یک گواهینامه نبود، یک نشانه بود برای آنکه زنی باشم در گریز از کلیشههای جنسیتی.
هفتاد و چهار سال از از زمانی که اولين زن ايرانی موفق به دريافت گواهينامه رانندگی شد میگذرد. "شوکت الملوک جهانبانی". او گواهینامهاش را سال 1319 هجری شمسی دریافت کرد. جهانبانی یکی از نوادگان فتحعلی شاه قاجار بود و در امور سیاسی نیز فعالیت داشت. آن زمان هنوز ماشین لباسشویی به ایران نرسیده بود که یکی از شیشه ماشین سرش را بیرون کند و داد بزند که: "بهتر است بنشیننی پشت ماشین لباسشویی" اما میتوان تصور کرد زمانی که "شوکت الملوک" دست به فرمان شد، مجبور بود چه طعنهها و کنایههایی را تحمل کند.
بعد از گذشت این همه سال، رانندگی زنان در جامعه ایران دیگر عادی شده است. اما حتی افزایش تعداد زنان راننده در خیابانها هم نتوانسته حجم گوشه کنایهها به رانندگی زنانه را کم کند. هنوز هم مثل گذشته سر چهار راهها یا پشت چراغ قرمز هستند مردانی که با بوق ممتد و فریاد، آسایش زنان فرمان به دست را بر هم بزنند. اما انگار قدرت زخم زبانها آنقدر نبوده که مانع از حضور رانندگان زن در خیابان شود. طوری که طی یکی دو سال گذشته آمار زنان مراجعه کننده برای دریافت گواهینامه رانندگی با رشد چشمگیری همراه بوده است.
رانندگان زن بهترند و یا رانندگان مرد؟
آمارها نشان میدهد که اغلب تصادفات منجر به فوت را رانندگان مرد رقم می زنند. همچنین میزان خشنونت در رانندگی مردان نیز نسبت زنان به مراتب بیشتر است. طبق بررسیهای به عمل آمده زنان بيشتر از قوانين اخلاقی پيروی میکنند، بنابراين بيشتر به مقررات راهنمايی و رانندگی اهميت میدهند، با اينکه رانندگان مرد بيش از رانندگان زن مقررات را ناديده میگيرند، اما شمار لغزش بی خطر رانندگان زن بيشتر است. خطرپذيری مردان به مراتب بيشتر از زنان است.
بسیاری اما کمتر بودن آمار تخلف زنان راننده نسبت به مردان را به دلیل تعداد بيشتر مردانی دارای گواهينامه میدانند و ميزان کيلومتر طی شده توسط آنان.
با همه اینها، اما سرهنگ سعید اسماعیلی رییس مرکز فرماندهی و کنترل ترافیک راهنمایی و رانندگی شهر تهران معتقد است: "رانندگی و رعایت قوانین زنان بهتر است و حتی گاهی اوقات رعایت قوانین رانندگی در زنان به حدی است که عامل ایجادکننده دغدغه برای رانندگانی است که پشت سر آنها حرکت میکنند."
سردار مؤمنی، رئيس پليس راهنمايی و رانندگی کشور نیز با تایید رانندگی زنان میگوید: "به نسبت كسانی كه گواهينامه رانندگی دارند، تخلفات خانمها كمتر از آقايان است".
برخی نیز رانندههای زن را متخصصتر از مردان میدانند. "امانالله قرايیمقدم"، جامعهشناس و عضو اتاق فكر ناجا نیز با دفاع از رانندگی زنان میگوید: "اكثر بانوان راننده، تحصيلكرده هستند. طبق اسناد موجود، ميزان تخلفات خانمها بسيار كمتر از آقايان است و مسئولان راهنمايی و رانندگی هم بر اين موضوع تأكيد دارند. طی ساليان گذشته و براساس برخي از تحقيقات مشخص شده است كه سطح آگاهی رابطه زيادی با تكنولوژی دارد. خانمها به خاطر كار كردن با ابزارآلات تكنولوژی همچون يخچال، مايكروفر، ماشين لباسشويی و موارد ديگر زودتر با خودرو اخت میشوند."
چرا زنان با وجود مسخرهشدن باز هم راننده میشوند؟
شنیدن جملات تحقیرآمیز تنها بخشی از چیزی است که زنان برای رانندگی متحمل میشوند. بارها رد شدن در امتحان عملی رانندگی، عدم استقلال مالی برای خریدن ماشین شخصی و سختگیری خانواده در برابر رانندگی زنان مشکلاتی هستند که هیچکدام زنان را از رانندهشدن منصرف نکردهاند. اما دلایل این تلاشها در زنان چیست؟
احساس ناامنی یکی از دلایلی است که بسیاری از زنان را وا میدارد تا به رانندگی بپردازند. سحر، زنی خانهدار است که از دلایل خرید یک ماشین شخصی میگوید: "با پساندازی که داشتم یک پراید خریدم تا راحت بتوانم بروم و بیایم و مدام ترس از مزاحمت در محله و کوچه و خیابان نداشته باشم. در ماشین که هستم خیالم جمع است که مانعی بین من و مردانی است که به هر بهانه زنان را مورد آزار جنسی قرار میدهند. من حالا از متلکگوییها هم خلاص شدهام!"
هرچند که این انگیزه زنان برای راننده شدن به تمام هم تحقق نیافته است. و هنوز هم مردان قادرند از همان پنجره اتومبيل، در قالب کلام و دعوا یا رفتارهایی مانند کورسگذاشتن، سبقت، راه ندادن، بوقزدن، امنیت زنان را مختل کنند.
دستیابی به امنیت اما تنها دلیلی نیست که زنان را به تلاش برای رانندگی وا داشته است. در تحقیقی که در سایت مهرخانه منتشر شده است، یکی از دلایل عمده زنان برای پشت فرمان نشستن، کسب احترام و شخصیت است. "تملک اتومبيل يكي از ابزارهای کسب اعتبار و احترام، رقابت، خودنمایی و جلوهگری است که میتواند مشاهده گران ناشناس کوچه و خیابان را تحت تأثیر قرار دهد که این نمایش توانگری و سعادتمندی، قادر است نقصان های فردی زنان را برطرف کند."
این تحقیق همچنین به تاثیر رانندگی بر روی رفتارهای روزمره زنان اشاره میکند. اتاقک ماشین جایی است که زنان در آن احساس آزادی میکنند: "آزادی در لباسپوشیدن و آرایشکردن، بدون مراقبت در حجاب، گوش دادن به موزیک با صدای بلند، در امان بودن از کنترلهای پوششی و به طور کلی رهایی و آزادی از قید و بندها."
برخی از جامعهشناسها نیز معتقدند پر کردن اوقات فراغت می تواند انگیزه بسیار مهمی برای گرایش زنان به رانندگی در ایران باشد. زنان خانهدار رانندگی را نوعی اوقات فراغت میداند که همچنین به آنها در روابط و مشارکتهای اجتماعیاشان کمک میکند.
فراتر از کلیشههای جنسیتی
رانندگی زن، جدای از تغییر و دگرگونکردن کلیشههای جنسیتی، تصویر و تصور از زنانگی و زنِ شهری و امروزی را متحول کرده است. مسخرهکردنها، متلکگوییها و تلاش برای اجازه ندادن به زنان برای حضور اجتماعی توسط اتومبیلهایشان در جامعه به مرور کمرنگ شده است اما هنوز به طور کلی برطرف نشده است.
پژوهشگران معتقدند رانندگی هویت و سبک زندگی جدیدی را برای زنان آفریده است. نگاه به زنان توسط مردان از این دریچه، سازوکارهای فرهنگی – اجتماعی جدیدی را میسازد که با تعریفهای پیشین از زنان، زنانگی و آنچه کار و رفتار زنانه گفته میشد متفاوت است.
با تمام اینها اما هنوز پشت یک چراغ قرمز یا توی لاین سبقت اتوبان، یک نفر سرش را از پنجره ماشین می دهد بیرون و داد می زند: «گاز توی آشپزخونست»، «ملاقه رو از دستش گرفتن
بهش فرمون دادن»، «زن رو چه به پشت ماشين نشستن»، «اون دندهست کفگیر
نیستا»، «این ماشین لباسشویی نیست»، «برو قورمه سبزیتو بپز»...
مهمتر از اون که چیکار کنم اینه که، درست کار کنیم.
از نظر من زنی که هنر پخت قورمه سبزی رو به بهترین شکل داشته باشه 100 می ارزه به زنی که رانندگی بلد باشه.
من چند ساله دنبال یه زن با تفکرات قدیمی میگردم که بتونم باهاش زندگی کنم. دقیقا کسی که بتونه قورمه سبزی رو عالی بپزه
اما کافیه یک خانم پشت چراغ قرمز صبرکنه تا زمان چراغ صفر بشه. آقایونی که از لحظه قرمز شدن چراغ سانت به سانت تا وسط چهارراه جلو اومدن حرف نگفته نمیذارن.
و کافیه یکی از تخلفات آقایون رو یک خانم انجام بده. همه یه چیزی واسه گفتن دارن