ایتالو کالوینو- "من مایلم اهمیت بعضی از اتفاقها را پاک کنم و وضعیت آغازین را بازسازی کنم. اما هر لحظه از زندگی من توده ای از وقایع تازه را به همراه دارد که هریک به تنهایی اهمیت خود را دارد. هرچه سعی میکنم به نقطه شروع برگردم، بیشتر از ان دور میشوم. هر یک از کوششهای من برای پاک کردن ماجراهای پیشین، بارانی از ماجراهای تازه را به وجود میآورد که وضع را مشکلتر میکند. ماجراهایی که به نوبهی خود باید آنها را ناپدید کنم."
ایتالو کالوینو متولد 15 اکتبر 1923 در روستایی به نام "سانتیاگو دی لاس و گاس" در حوالی هاوانا واقع در کوبا به دنیا آمد و در ماه اکتبر 1985 در ایتالیا در سن شصت و دو سالگی و در شب پیش از سفرش به آمریکا برای ایراد یک رشته سخنرانی در زمینه ادبیات در دانشگاه هاروارد از دنیا رفت.
کالوینو از همان کودکی به همراه پدر و مادر گیاه شناسش به ایتالیا رفت. در جوانی نخست در جنگ جهانی دوم و بعد در نهضت مقاومت ایتالیا علیه فاشیسم جنگید و نخستین آثارش را با الهام از خاطرات همین دوره با شیوه نئورئالیستی نوشت.
در اواخر دهه 1960 به پاریس رفت و در اولیپو (کارگاه ادبیات بالقوه) پذیرفته شد، و داستان هایی تحت تاثیر تفکر این گروه به چاپ رساند.
او در سال 1974 با نوشتن پایاننامهای دربارهٔ جوزف کنراد در رشتهٔ ادبیات از دانشگاه تورین فارغالتحصیل شد، و سپس به همکاری با روزنامهٔ محلی حزب کمونیست لونیتا پرداخت. در همین سال، پس از انتشار کتاب "راه لانهٔ عنکبوت" با مضمون نهضت مقاومت که برای او جایزهٔ "ریچنه" را به ارمغان آورد، با برخی مشاهیر ادبی ایتالیا از قبیل "ناتالیا گینزبرگ" و "الیو ویتورینی" آشنا شد. او در این سالها با مجلات کمونیستی مختلفی همکاری میکرد.
کالوینو در سال 1950 به اتحاد جماهیر شوروی سفر کرد. یادداشتهای این سفر در روزنامهٔ لونیتا چاپ شد و برای او جایزه به ارمغان آورد. در دههٔ پنجاه "کالوینو" به نوعی تخیل ادبیتر نزدیک به حکایتهای پندآمیز گرایش پیدا کرد که در آن هجو اجتماعی و سیاسی با تفننی طنزآمیز همراه است. چند کتاب از جمله "شوالیهٔ ناموجود" و "مورچهٔ آرژانتینی" را منتشر کرد و با نشریات کمونیستی همکاری کرد، تا این که در سال 1957 به شکل غیرمنتظرهای از حزب کمونیست کنارهگیری کرد.
در دهه 1950 مطالعه بر روی افسانههای ایتالیایی را آغاز میکند که حاصل آن چاپ کتاب (افسانههای ایتالیایی) و همچنین تریلوژی معروف او: "ویکنت شقه شده"، "شوالیه ناموجود"، "بارون درخت نشین"، اوج خلاقیت و پرواز فکری کالوینو در آثار تخیلیاش خواننده را حیران میکند. تسلط او در جمع مباحث علمی و جذابیت داستاننویسی راهها و شیوههای نوین در چشمانداز ادبیات معاصر جهان خلق کردهاست.
به رغم سختگیریهای موجود در آن دوران برای ورود بیگانگان متمایل به دیدگاههای کمونیست، توانست با دعوت بنیاد فورد به آمریکا سفر کند و شش ماه آنجا بماند. کالوینو چهار ماه از این شش ماه را در نیویورک گذراند و به گفتهٔ خودش کاملاً تحت تأثیر دنیای جدید قرار گرفت. در این مدت با "ایستر جودیت سینگر" آشنا شد، که چند سال بعد در سفری به هاوانا با او ازدواج کرد. کالوینو در این سفر به زادگاهش کوبا نیز رفت و با ارنستو چه گوارا هم دیدار کرد.
در طول دههٔ 60 كالوینو بی آن که از طنز دور شود و یا خوانش بسیار شخصی خود را از کلاسیکها را منکر شده باشد، به داستانهای مصور و علمی-تخیلی با ترکیب بندی شکلگرایانه روی آورد. در این زمینه میتوان از «مارکو والدو»، «کمدیهای کیهانی»، «کاخ سرنوشتهای متقاطع» و «شهرهای نامرئی» نام برد.
ایتالو کالوینو در دهه 1960 به زادگاهش کوبا برگشت و در هاوانا با "ارنستو چهگوارا" دیدار کرد.
او نویسندهای مبدع و نوآور است. شروع داستان "اگر شبی از شبهای زمستان مسافری" اوج خلاقيت و تسلط او بر شيوه هاي روايت مدرن داستان را نشان ميدهد. شيوه اي كه در جاهايي خود وامدار كالوينو است. "تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو، «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» میکنی. آرام بگیر، حواست را جمع کن!."