bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۷۸۴۱

«هیلاری - اوباما» با ایران چه می کنند؟

تاریخ انتشار: ۱۸:۳۰ - ۱۳ آذر ۱۳۸۷

فرارو- روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در تازه ترین شماره خود به بررسی نحوه برخورد تیم آتی سیاست خارجی آمریکا با ایران پرداخته است.

این روزنامه می نویسد: گفته می شود تیم سیاست خارجی باراك اوباما رییس جمهور منتخب ایالات متحده كه روز دوشنبه معرفی شد تجربه كافی برای "شروع سریع كار " را دارد. چنین چیزی در مورد ایران خیلی خوب است زیرا برای تیم جدید فرصت كمی باقی مانده است تا فكر كند در رابطه با یك برنامه هسته ای كه به نظر می رسد تلاش های بین المللی جهت وادار كردن تهران به خوش رفتاری، تأثیر بسیار كمی بر كاهش سرعت آن داشته، چه كار كند.

از نظر آمریكایی ها، تهدید هسته ای ایران نسبت به مسئله نبردهای جاری در عراق و افغانستان و این كه در مورد آنها چه باید كرد، در درجه دوم قرار گرفته است. ولی در مورد نگرانی هایی که متحدان آمریكا به ویژه اسراییل در مورد جاه طلبی های هسته ای ایران احساس می كنند، مشكل بتوان مبالغه كرد.

مقامات اسراییلی به طور خصوصی بیش از هر زمان دیگری به صراحت سخن می گویند كه به نظر آنها تا زمان تبدیل شدن توان بالقوه هسته ای ایران به یك واقعیت هسته ای و تهدید دولت یهودی فرصت كمی باقی مانده است. زمانی كه دولت اوباما در سال آینده سر كار بیاید، و دولت جدید اسراییل بعد از انتخابات فوریه در آن كشور تشكیل گردد، مسائل مربوط به این كه آیا اسراییل به اقدام نظامی علیه ایران می اندیشد یا خیر، بیشتر از گذشته مطرح خواهد شد. 

اوباما و نامزد او برای سمت وزارت خارجه، سناتور هیلاری كلینتون، برای رویارویی با این مسئله بدون سرمایه نیستند. اول این كه كاهش چشمگیر در قیمت نفت موجب می شود فشار اقتصادی جدیدی بر ایران وارد شود و روزنه هایی را برای تشدید آن فشار باز می كند. دوم این كه امكان دارد چهره درخشان آقای اوباما در اروپا یك دوره ماه عسل برای او فراهم كند كه طی آن می تواند حمایت بیشتری را در آنجا برای تشدید فشارهای بین المللی جلب نماید.

اما در عین حال تیم جدید اوباما با یك پرسش جالب مواجه است: رییس جمهور و وزیر خارجه اش چگونه اختلاف نظرشان در فصل مبارزات انتخاباتی را در مورد خصائل گفت و گوهای مستقیم با ایران حل خواهند كرد؟

با توجه به روشن تر شدن واقعیت هسته ای در ایران، فوریت در همه این موضوعات بیشتر می شود. آژانس بین المللی انرژی هسته ای می گوید ایران در حال حاضر حدود 630 كیلوگرم اورانیوم كم غنی شده تولید كرده، و از یك شبكه 4000 سانتریفیوژی برای غنی سازی استفاده می كند. ایرانیان احتمالا باید مقدار آن را دو برابر كنند تا بتوانند مواد خام لازم برای بمب هسته ای داشته باشند.

به گفته مقامات (آمریكایی)، ارزیابی های اطلاعاتی خاطر نشان می سازند كه ایران روزانه 5/2 كیلوگرم اورانیوم غنی شده تولید می كند. اگر محاسبه كنید، خواهید دید كه امكان دارد ایران اورانیوم غنی شده كافی برای داشتن توان ساخت سلاح تا پایان سال 2009 را فراهم كند.

البنه هنوز تا تبدیل شدن آن مواد به بمب فاصله ای وجود دارد. اورانیوم كم غنی شده باید بیشتر تصفیه شود تا به درجه لازم برای تولید بمب برسد و تبدیل مواد قابل انشقاق به بمب كار ساده ای نیست. ولی مشكل بتوان گفت كه آن مراحل تا چه اندازه طول خواهند كشید.

ولی مسئله این است كه آیا به صرف داشتن مواد خام كافی و دارای توان هسته ای به نظر آمدن، به تنهایی خاورمیانه را تغییر می دهد. آیا اسراییل مورد تهدید هسته ای ایران ، كشوری كه رهبر آن گفته است اسراییل باید از نقشه حذف شود، قرار خواهد گرفت؟ آیا عربستان سعودی با استفاده از میلیاردها دلار پول خود برای راه اندازی برنامه هسته ای خود واكنش نشان خواهد داد و زنجیره ای از اشاعه هسته ای را در منطقه به راه خواهد انداخت؟ یا سعودی ها و دیگران صرفا تسلیم قلدری ایران می شوند كه این هم شاید به همان اندازه بد باشد.

حمله متقابل و اساسی جامعه بین الملل در برابر این مسئله مرعوب كننده، مجازات های اقتصادی بوده است. شورای امنیت سازمان ملل سه قطعنامه در طول دو سال گذشته صادر كرده كه هدف از آنها قطع داد و ستد مواد قابل استفاده در برنامه هسته ای با ایران و قطع جریان پولی بین المللی بوده است تا زمانی كه ایران به قراردادهای منع اشاعه پایبند گردد. در رأس آن، دولت ایالات متحده با تماس های مستقیم با كشورهای صنعتی، شروع به قطع رابطه بانك های خصوصی با ایران كرده، اقدامی كه به ویژه در افزایش فشار اقتصادی مفید واقع شده است.

به نظر می رسید ایران زمانی كه درآمدهای نفتی آن رو به افزایش بود، در نادیده گرفتن این فشارهای اقتصادی خارجی به خوبی مجهز بود . خبر خوب برای تیم اوباما آن است كه ایران تصور می كند اكنون كه قمیت نفت از بشكه ای 140 دلار به زیر 50 دلار رسیده، بیشتر در برابر فشار اقتصادی ضربه پدیر است.

آژانس اطلاعات مركزی (سیا) تخمین می زند كه در آمد دولت ایران 85 درصد به بخش نفت متكی است. افزایش قیمت های نفت به ایران امكان داد تا حدود 70 میلیارد دلار ذخیره ارزی تأمین كند ولی در اقتصادی كه دولت بیشتر بر یارانه های هنگفت برای راضی نگاه داشتن مردم متكی است ، این ذخایر نمی توانند برای همیشه دوام یابند.

در حالی كه دولت رییس جمهور محمود احمدی نژاد از كنترل قیمت های مواد غذایی و انرژی برای تثبیت اقتصاد داخلی استفاده می كند، تصور می رود كه پایین آمدن قیمت های نفت فشارهای جدید بسیار ایجاد كند. بر طبق یك تخمین، دولت ایران به نفت بشكه ای 90 دلار نیاز دارد تا در حساب های دولت توازن ایجاد شود. در آن صورت سؤال این است كه فشار اقتصادی چه موقع به اندازه كافی زیاد می شود تا برنامه هسته ای (برای ایران) زیان آور گردد.

زمانی احتمال تبدیل چنین امكانی به حقیقت بیشتر می شود كه رییس جمهور باراك اوباما بتواند رهبران اروپایی را به تشدید تحریمهای اقتصادی علیه تهران وادار كند. دولت بوش توانسته است طی چند سال گذشته سازمان ملل و متحدان اروپایی را وادار كند پیچ ها را علیه ایران محكم تر كنند. ولی به خاطر زخم ها و گله های قدیمی ناشی از اختلافات بر سر جنگ عراق به طور اجتناب ناپذیری ، توانایی آن برای تشدید فشارها محدود بوده است.

تا آنجا كه متحدان قانع شوند كه همكاری با رییس جمهوری كه اسمش بوش نیست آسان تر خواهد بود، آقای اوباما برای چند ماه روزنه ای جهت اعمال فشارهای بیشتر در اختیار خواهد داشت. و چند ماه می تواند بین موفقیت و شكست در جبهه هسته ای ایران تفاوت ایجاد كند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین