سید جمال هادیان طبائی زواره؛ چند روز پیش برای شرکت در مراسم پایانی جشنواره فرهنگی هنری امام رضا(ع) توفیق حضور در مشهدالرضا را يافتم. تعدادی از مسئولان فرهنگی کشور نیز در این مراسم حضور داشتند.
در حاشیه این مراسم یکی از هنرمندان دلسوختة مشهدی مطلبی را گفت که جای تأمل دارد. او گفت اخیراً در تهران جشنوارهای زیرزمینی برای معرفی برترین آهنگها و انواع موسیقی غیرمجاز (و شاید هم مبتذل) برگزار شده است.
بر اساس گزارشهای غیر رسمی در اغلب رشتههای این جشنواره جوانان مشهدی رتبههای نخست را از آن خود کردهاند. مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خراسان هم که در این گفت و گو حضور داشت این موضوع را تأیید کرد.
راوی میگفت: هنرمندان استان خراسان و علاقهمندان فراوان موسیقی در مشهد آنقدر در تنگنا قرار گرفتهاند و از اجرای موسیقی اصیل و مجاز ایرانیاسلامی بازماندهاند که این هنر در سرزمین پاک مشهدالرضا به سوی ابتذال کشیده شده و امروز شاهد کسب رتبههای برتر موسیقیِ زیرزمینی توسط جوانان مشهدی هستیم؛ رتبههایی که نه جای افتخار بلکه جای تأسف بسیار دارد و هشداری است برای آنکه این استعدادها را دریابیم و به سوی موسیقی اصیل ایرانی اسلامی رهنمون کنیم.
گذشته از دلایل تاریخی، فقهی و مذهبی كه موجب ممانعت از اجرای موسیقی در شهر مشهد شده است و نظر قاطع و سختگیرانة امام جمعة محترم این شهر دربارة برخی رشتههای هنری، به ویژه موسیقی، نکتة حائز اهمیت آن است که اگر هر چیزی را بدون آنکه راهکار شایستهای برایش بیابیم محدود کنیم به بدترین شکل ممکن بروز و ظهور میکند و عواقب آن از اصل موضوع بسیار فراتر میرود. این نکتة ظریفي است که در بسیاری از معظلات اجتماعی و به ویژه معظلات مربوط به قشر جوان مصداق دارد.
تردیدی نیست که ایران مهد موسیقی است. بخشی از تاریخ موسیقی جهان با تاریخ چندهزارسالة موسیقی ایران تکامل مییابد و آنان که دستی بر این هنر دارند بهتر میدانند که موسیقی ایرانی به لحاظ دستگاهی، گوشههای آوازی، مقامها، پردهها و تنوع سازهای تاری، کوبهای و بادی در جهان کمنظیر است.
دانش موسیقی از ایران به بسیاری از کشورها راه یافته و برخي از سازهای مدرن موسیقی کلاسیک جهان فرزندان سازهای ایرانیاند که در طول زمان تکامل یافتهاند. «بربط»(سینة مرغابی) سازی ایرانی بوده است که به تدریج در میان اعراب به عود شهرت یافت و بعد به اندلس رفت و منشأ گیتار شد. «چنگ»، سازی ایرانی بوده است که بعدها به اروپا رفت و در ارکسترها به نام هارپ شناخته شد.
دانشمندان موسیقی در ایران از دانشمندان همة رشتههای دیگر بیشتر بودهاند. بسیاری از شاعران، فیلسوفان و حتی پزشکان قدیم نیز موسیقی را خوب میشناختهاند و دربارة آن تحقیق کردهاند؛ به ویژه اینکه موسیقی با شعر و سرود همنشين بوده است.
از باربد و نکیسا در دربار خسرو پرویز گرفته تا زکریای رازی، ابونصر فارابی، ابوعبدالله خوارزمی، رودکی، بوعلی سینا، صفیالدین ارموی، قطب الدین شیرازی، عبدالقادر مراغی و دهها و بلکه صدها موسیقیدان، نوازنده، آوازخوان و آهنگساز متقدم ومتأخر در شکلگیری موسيقي ايراني نقش داشتهاند تا این هنر ملي سرآمد دیگر هنرهای ایرانی شود.
موسیقی، صرفاً یک رشته هنری نیست بلکه يك دانش بشري برگرفته از قواعد فیزیک و ریاضی است که هم به لحاظ هنری، هم به لحاظ تعداد مخاطبان و هم به لحاظ گردش مالی در دنیا و به تبع آن در ایران به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست. خواص درمانی این هنر به ویژه در اختلالات روحی سالهاست که شناخته شده و حتی ثابت شده است که برخی از گیاهان نیز به موسیقی واکنش نشان میدهند.
دنیای بدون موسیقی را در نظر آورید؛ دنیایی که در آن صدای باد، صدای تغزل پرندگان، صدای آب و آبشار، صدای موج دریا و هزاران نعمت موسیقیایی را نمیشنوید! چه دنیای کسالتباری خواهد بود! روح انسان زیباییخواه است و موسیقی هم از مظاهر زیبای آفرینش است.
موسیقی به عنوان یک علم و هنر فاخر با روح انسان مطابقت كامل دارد اما از آنجایی که همواره در دربار شاهان و حاکمان، اسباب لهو و لعب و شرب خمر و شهوت بوده، بدنامی چنین مجالسی دامان آن را نيز گرفته است تا فقیهان و متدینان آن را عامل فساد بدانند.
قدرمسلم این هنر چون چاقویی دولبه است و اگر خوب از آن استفاده نشود میتواند روح يا جسم انسان را متألم كند و منشأ رفتار غیرعادی شود و این همان موسیقی مضر است که با غنا مطابقت دارد و عقلاً و شرعاً مورد پذیرش نيست اما اين فقط يك وجه موسيقي است كه در برابر ظرفيتهاي مفيد و متعالي اين هنر ناچيز به شمار ميآيد.
موسیقی کلاسیک غربی به هيچ عنوان با موسیقی ایرانی _ با آن ظرافت، تنوع و تکثر مثالزدني _ قابل مقایسه نیست. نادیده گرفتن ظرفیتهای فراوان و بیبدیل موسیقی ایرانی و محدودیتهای فراوان در سر راه آن سبب شده است این هنر در چارچوبهای پیشین خود بماند و حتی در مواردی تنزل یابد و کمتر فرصت خلاقیت و بروز و ظهور جهانی داشته باشد. در مقابل، موسیقی غربی با سابقه و پیشینة اندک مبدأ آهنگسازی و پدیدآمدن آثار ماندگار در ارکسترها شده و امروز یک هنر فاخر و قابل احترام در سراسر جهان است.
این هنر با پیشینه طولانی و انبوه مخاطبان و علاقهمندان همواره مظلوم واقع شده است. این مظلومیت دلایل مختلفی دارد که مهمترین آنها مهجور و ناشناخته ماندن ظرفيتهاي عظيم آن و هراس از نزديكي به آن است.
بخشی از این مظلوميت نيز به ضعف و جهل متولیان هنر در جامعه بازمیگردد. هیچگاه از خاطرم نمیرود که از سال 84 تا 88 (دولت نهم) فردی مسئولیت معاونت برنامهریزی وزارت ارشاد را عهدهدار شده بود که به طور عام هر نوع موسیقی را حرام میدانست و در هر مراسمي كه حتي شائبة اجراي موسيقي مجاز و مورد تأیید مراجع ذیصلاح نيز وجود داشت شركت نميكرد. آن وقت چنین فردی میخواست برای هنر این مملکت و موسیقی آن برنامهریزی کند.
در زمان مسئولیت همین فرد بود که مرکز موسیقی از یک اداره کل در معاونت هنری به یک دفتر تنزل یافت و در همین زمان فردی مسئولیت دفتر موسیقی را عهدهدار بود که ادعا میکرد از شنبه تا چهارشنبه در دفتر موسیقی مدیریت میکند و پنجشنبه و جمعه را به استغفار از کار در اين ساحت میگذراند. خوب! مسلم است که هنر و به ویژه هنر موسیقی با چنین مدیران بيهنر که بدون بلیت سوار اتوبوس مدیریت فرهنگی شده بودند باید مظلوم واقع شود.
در حال حاضر موسیقی صاحب دفتری محقر در معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است اما هنر نوپای سینما که قدمتی بیش از یکصدسال در دنیا و کمتر از این در ایران دارد صاحب سازمانی عریض و طویل است. در حوزة هنری و سازمان فرهنگی هنری شهرداری نیز وضع بهتر از
این نیست.
هر گاه هنرمندی بخواهد چند قطعه موسیقی اصیل و مجاز اجرا کند باید از چند مرجع مجوز بگیرد و به چندجا پاسخگو باشد اما نمایش فیلم در هر مکان و محفلی مجاز است.
از عجایب روزگار آنکه پلیبک هر نوع موسیقی غیرمجاز در سالنهای ویژة مراسم عروسی مجاز است و نیروی انتظامی اشکالی به آن وارد نمیداند اما اگر عروس و دامادی بخواهند از موسیقی زندة مجاز ایرانی اسلامی استفاده کنند متخلفند و مستوجب مجازات. حالا باور دارید که هنر گرانقدر موسیقی چقدر مظلوم و در حصر است!
به نظر میرسد برای برونرفت این هنر متعالی از مظومیتی که سالهاست گریبانگیر اوست توجه به چند نکته ضرورت دارد:
* با انجام پژوهشی جامع، معیارهای تشخیص موسیقی سالم و حلال از موسیقی مضر و حرام استخراج و تبدیل به شیوهنامه و در نهایت تبدیل به نرمافزاری شود که قابلیت تشخیص نواها و آواهای مضر از مفید را داشته باشد و در آموزش و اجرا مورد استناد قرار گیرد تا بر مبنای آن موسیقی از این وضعیت بلاتکلیفی درآید. چنین پژوهشی با همیاری و حضور منتخباني از متخصصان فقه و علوم اسلامي، متخصصان موسیقی و اطباء جسم و روح انجام به سهولت انجام پذير است.
* از آن جایی که تا چیزی را نبینیم یا نشنویم قضاوت دربارة آن آسان و قرین به صحت نیست بهتر است علمای اعلام نیز در شناخت جنبههای مفید و علمی موسیقی و خیل عظیم علاقهمندان به این رشته هنری اهتمام بیشتری داشته تا قضاوتهای آگاهانهتری نسبت به موضوع موسیقی داشته باشند.
* هنرمندان موسیقی نيز وظيفه دارند هنر خویش را در راه اعتلای اصول اعتقادی، سربلندی ایران و فرهنگ رایج در این مرزوبوم قرار دهند و نمایندة حقیقی فرهنگ ایرانی باشند تا اعتماد مردم معتقد و متدين را بيش از پيش جلب كنند.