جاوید قربان اوغلی در روزنامه آرمان نوشت:
زمینه مذاکره میان ایران و آمریکا در این روزها بیش از هر زمان دیگری مثبت شده و از فضای حاکم در این خصوص میتوان این برداشت را داشت که هر دو طرف در جمعبندیهای خود به تصمیم جدیدی رسیدهاند که متفاوت از مواضع قبلی آنهاست.
افزایش پالسهای مذاکره ایران و آمریکا که از هر دو طرف صادر میشود علیالاصول نمیتواند فیالبداهه و بدون ارزیابی باشد، مضافا اینکه نشانههای این رویکرد را میتوان در تحولات دیگری چون دور اخیر مذاکرات هستهای در آلماتی نیز مشاهده کرد. هرچند نمیتوان این رویکرد جدید در هیات حاکمه دو کشور را توافقی دوجانبه ارزیابی کرد، با این وجود حتما این فضای مثبت میتواند مورد استفاده قرار گرفته و راه به مذاکره و توافق ببرد که البته نیاز به گذر زمان خواهد داشت.
هرچند تمایل آمریکا به مذاکره مستقیم با ایران از زمان ورود اوباما به کاخ سفید بارها بیان شده ولی در ماههای اخیراولین پالسها برای گفتوگوی مستقیم ایران و آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ و با پیشنهادی که «جو بایدن» مطرح کرد کلید زده شد، بعد از آن اما وزیر امورخارجه و رئیس مجلس ایران هر یک با زبان دیپلماتیک به این پیشنهاد پاسخ دادند.
با توجه به سطح رسمی این افراد میتوان بهرغم برخی تفاوتها در اظهارات آنها، جمعبندی مثبتی از موضعگیریهای آنها داشت. چه آنکه این افراد اکنون در جایگاههای تصمیمگیری کشور قرار دارند و اظهارنظر آنها بیش از آنکه حاوی مواضع شخصی باشد حاصل جمعبندیای است که در سطوح عالی نظام صورت گرفته است.
البته باید اضافه کرد مقام معظم رهبری نیز در سخنان خود درخصوص رابطه با آمریکا اصل موضوع مذاکره را نفی نکرده و آن را منوط به تغییر رفتار طرف مقابل دانستند. ترجمان دیپلماتیک این سخن آن است که اصل مذاکره با آمریکا بهطور کامل منتفی نبوده و خط قرمز ایران نیست و رویکرد واشنگتن است که این خطوط را تعیین میکند.
شاید به همین دلیل است که بهرغم سخنان ایشان، صالحی بار دیگر آن سخنان را به زبانی دیگر و در رابطه با این موضوع مطرح کرد. باید گفت آمریکا نیز تا حدودی این پیام را دریافت کرده است. تصور میشود حاصل این فضای مثبت و این رویکرد را میتوان در نشست آلماتی مشاهده کرد. پرونده هستهای و مذاکره با گروه 1+5 یکی از مهمترین مسائل سیاسی- بینالمللی ایران طی یک دهه گذشته است و کسی هم تردید ندارد که آمریکا قویترین بازیگر این میدان در طرف مقابل کشورمان است.
کما اینکه در موضوع لغو تحریمها که یکی از مهمترین خواستههای ایران است نیز آمریکا بیشترین نقش را میتواند داشته باشد. در مذاکرات آلماتی دو نشانه مثبت از سوی آمریکا دریافت شد.
اولین نکته درخواست رسمی آمریکا برای گفتوگوی مستقیم با ایران در حاشیه این نشست بود که قبل از این دور از مذاکرات از زبان مقامات رسمی واشنگتن بیان شد هرچند اطلاع دقیقی از نحوه پاسخ ایران به این درخواست و انجام این گفتوگو وجود ندارد اما نفس همین تقاضا وقتی در کنار تغییر محسوس در مسیر مذاکرات هستهای قرار می گیرد، نشانه مثبتی ارزیابی میشود.
اما نشانه مثبت دوم در مذاکرات آلماتی و فضای متفاوت این دور از مذاکرات با نشستهای قبلی بود. تقریبا همه طرفها بعد از پایان مذاکره امیدوارانه و با دید مثبت به خانه بازگشتند و برای اولین بار تاریخ قطعی دو نشست کارشناسی و نشست نمایندگان دو طرف مشخص شد.
اگر پیشرفت در مذاکرات ایران و 1+5 را یکی از فاکتورهای موثر در مناسبات ایران و آمریکا بدانیم، خروجی این اجلاس نشان از آن دارد که فضای میان دو کشور تا حد زیادی نسبت به قبل تلطیف شده است.
از همه اینها مهمتر اما نشانههای اقتصادی این پالسهای مثبت است. در کنار سیاست و سیاستمداران، اقتصاد و بازار واقعیتی است که سریعترین و منطقیترین واکنشها را به معادلات نشان میدهد. کاهش ارزش دلار و طلا در بازار ایران نمیتواند بدون دلیل بوده و یا فقط ناشی از فاکتورهای اقتصادی باشد.
قاطعانه میتوان گفت که بازار هم فضای مثبت ایجادشده را درک کرده است. فضایی که باید با عقلانیت مدیریت شود تا از تشنج کنونی عبور کنیم، چراکه مقدمه رسیدن به یک توافق جدی، ادامه یافتن مذاکره است و مقدمه اجتنابناپذیر مذاکره هم عبور ازفضای تیره و دیوار بیاعتمادی است که طی سی و چند سال گذشته بر روابط تهران و واشنگتن سایه افکنده است.