bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۳۹۴
محمد رضا باهنر:

كار متراكم و سنگين تخريبي اتفاق افتاد/آنها بيشتر فكر مي‌كنند با شعار دادن مملكت اداره مي‌شود

طيف راديكال و بسيار تندي كه اصولا اداره مملكت را به اين ترتيبي كه ما مي‌پسنديم آنها نمي‌پسندند آنها بيشتر فكر مي‌كنند با شعار دادن مملكت اداره مي‌شود. البته ما هم قبول داريم. يك جاهايي لازم است آدم زنده‌باد بگويد، يك جاهايي هم مرده‌‌باد بگويد. اينها هم جزو ابزار تبليغاتي است اما فكر مي‌كنم در اين مملكت برنامه پنجم را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد بررسي كرد و تصويب كرد. قانون هدفمندي يارانه‌ها را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد تصويب كرد يا مثلا نامي كه امسال مقام‌معظم‌رهبري انتخاب كردند با عنوان سال توليد ملي؛ توليد ملي را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد به كرسي نشاند. ما اين تفكر را قبول نداريم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۱

فرارو- طيف راديكال و بسيار تندي كه اصولا اداره مملكت را به اين ترتيبي كه ما مي‌پسنديم آنها نمي‌پسندند آنها بيشتر فكر مي‌كنند با شعار دادن مملكت اداره مي‌شود. البته ما هم قبول داريم. يك جاهايي لازم است آدم زنده‌باد بگويد، يك جاهايي هم مرده‌‌باد بگويد. اينها هم جزو ابزار تبليغاتي است اما فكر مي‌كنم در اين مملكت برنامه پنجم را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد بررسي كرد و تصويب كرد. قانون هدفمندي يارانه‌ها را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد تصويب كرد يا مثلا نامي كه امسال مقام‌معظم‌رهبري انتخاب كردند با عنوان سال توليد ملي؛ توليد ملي را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد به كرسي نشاند. ما اين تفكر را قبول نداريم.


محمد رضا باهنر در گفتگو با روزنامه شرق درباره انتخابات مجلس نهم و مسائل دیگر صحبت کرده که مهم ترین بخش های صحبت او در ذیل می آید:

  • در جبهه اصولگرايان با توجه به تعدد كانديداها و فهرست‌هاي نسبتا متنوع، آرا پراكنده شد و انتخابات مثل حوزه تهران به دور دوم كشيد. من يادم است مجلس سوم و چهارم هم اين‌طور شد. اينكه شما مي‌فرماييد سنتي‌ها عقب افتادند، من نمي‌دانم، چون فهرست‌هايي در تهران با هم رقابت مي‌كردند كه چهار، پنج فهرست مشهور بيشتر نبودند. جبهه متحد، جبهه پايداري، صداي ملت، جبهه ايستادگي و بعد هم يك مقدار كوچك‌تر حاميان ولايت و... بودند. ولي به هر حال جبهه متحد آدم بيشتري نسبت به بقيه فهرست‌ها دارد. ولي به طور كلي من مجموعا از هيچ پنجره‌اي وارد نشدم كه به اين نتيجه برسم كه اصولگرايان سنتي عقب افتادند.
  • ببينيد من هيچ موقع اصلاح‌طلبي را مترادف با فتنه‌انگيزي و فتنه‌گري نمي‌دانم و اصلاح‌طلبي را يك تفكر مي‌بينم، البته تئوري‌پردازهاي خود اصلاح‌طلبان بايد چارچوب اين تفكر را كاملا تعريف بكنند. من بارها و بارها گفتم اصلاح‌طلبي يكي از مشكلات اساسي‌اش اين بود كه چون حرف‌ها و برنامه‌هايشان تئوريزه و طبقه‌بندي نشده بود، دچار مشكل شدند. بنابراين اگر اصلاح‌طلبان مرزشان با فتنه را معلوم كنند ما از حضورشان در جامعه و مسايل سياسي استقبال مي‌كنيم، البته اگر اصلاح‌طلبان در اين كشور بسيار قدرتمند هم شوند، هيچ زماني بنده در حزب اصلاح‌طلبان نمي‌روم ثبت‌نام كنم و گروه خوني ما با اصلاح‌طلبان نمي‌خورد اما قطعا استقبال مي‌كنيم كه يك رقيب بافكر، باانديشه و ضابطه‌مندي را داشته باشيم كه حاضر باشد در چارچوب قانون اساسي و قوانين موجود در كشور با ما رقابت كند. اما اگر قرار باشد از چارچوب قانون اساسي خارج شود، آن موقع ديگر رقيب ما نيست و رقيب نظام است و نظام با او مبارزه مي‌كند. طبيعي هم است هر نظامي اين‌طور است. اگر كسي بخواهد با نظام رقابت كند، درگير با نظام مي‌شود.
  • من در چهار دوره‌اي كه انتخاب شدم، معمولا رتبه‌ام پنجم، سوم، دوم و بعضي اوقات از ششم و هفتم عقب‌تر نمي‌رفت. در نظرسنجي‌هايي كه قبل از انتخابات منتشر مي‌شد حتي تا روزهاي نزديك به انتخابات من در هيچ‌كدام از اين نظرسنجي‌ها رتبه‌ام از هفتم عقب‌تر نرفت. اينكه روز جمعه چه اتفاقي ‌افتاد كه رتبه من بيست‌وپنجم شد، به نظر مي‌رسد كار متراكم سنگين تخريبي اتفاق افتاد. حالا آنهايي كه در هر صورت بنده را صالح نمي‌دانستند يا رقيب خودشان مي‌دانستند يا فكر مي‌كردند من ممكن است جاي آنها را تنگ كنم، به يك احساس وظيفه رسيده بودند كه تخريب كنند، چون تخريب متمركز و متراكم بوده روي طيف اثر نگذاشته، روي يك فرد به نام باهنر اثر گذاشته است. يعني مثلا موقعي كه ما بخواهيم بگوييم اين دفعه وضع بهتر بوده يا وضع بدتر، بايد مستند بگوييم چرا اينكه مي‌گوييم اين فهرست، فهرست سنتي‌ها عقب‌تر رفته به نسبت مجلس ششم و هشتم، نه اين اتفاق نيفتاده است. اگر به سايت‌ها هم مراجعه كنيد، تقريبا من در هيچ نظرسنجي‌ای نديدم كه رتبه‌ام از هفتم عقب‌تر باشد اما ظرف آن سه روز اين اتفاق افتاد.
  • چه بين حزب‌اللهي‌ها و چه جاهاي ديگر تخريب مي‌كردند. مثلا مي‌گفتند به تمام فهرست جبهه متحد راي دهيد اما فلاني را كنار بگذاريد يعني خودشان كاملا وانمود مي‌كردند كه ما طرفدار جبهه متحد هستيم اما مثلا باهنر يك مشكل دارد، يك مساله دارد و آن مشكل و مساله را مي‌ساختند يا اينكه چيزي نبود و تاسيس و خلق مي‌كردند يا از كاه كوه مي‌ساختند.
  • آنها در هر صورت يك هدفي دارند و مي‌خواهند ميوه‌اي بچينند و مي‌گردند از ابزارهاي تاثيرگذار در افكار عمومي استفاده مي‌كنند و يك موقع هم مي‌بينند كه مثلا افكار عمومي روي فتنه 88 حساس است به آنجا وصل مي‌كنند، اگر دست‌شان مي‌رسيد، شايد مي‌ديدند افكار عمومي روي اختلاس سه‌هزار‌ميلياردتوماني حساس است مي‌‌گويند فلاني هم هست، يك نخي رها مي‌كنند كه طرف برود بگويد كجا، كي، چه موقع. ما خودمان جزو مدعيان هستيم، چون سه، چهار روز هم بيشتر وقت نيست تا آدم بخواهد جو سنگين يا شايعه را خنثي كند، كار از كار گذشته بنابراين مساله‌اي كه به من ارتباط مي‌دهند قاعدتا نبايد آن مساله برايشان مهم باشد. مساله خود باهنر است. حالا چه هيزم‌ تري به آنها فروختيم مساله ديگري است و اينكه ممكن است يك مقدار از آينده وحشت داشته باشند. بالاخره بعضي از دوستان كه تخريب مي‌كنند اين را روشن مي‌دانند كه من با بعضي از افكار آنها سازگاري و اصلا اين تفكر را قبول ندارم و اين نوع تفكر را به مصلحت كشور نمي‌دانم كه حاكم بر مسايل كشور باشد بنابراين آنها قاعدتا با شخص باهنر، با افكار باهنر، احتمالا با توانمندي باهنر چون حتي بعضي‌ها ذكر كرده بودند كه ما حاضريم از رقبايمان 30 نفر به مجلس بيايند ولي باهنر نيايد، ظاهرا فكر مي‌كنند باهنر يك راي در مجلس ندارد.
  • طيف راديكال و بسيار تندي كه اصولا اداره مملكت را به اين ترتيبي كه ما مي‌پسنديم آنها نمي‌پسندند آنها بيشتر فكر مي‌كنند با شعار دادن مملكت اداره مي‌شود. البته ما هم قبول داريم. يك جاهايي لازم است آدم زنده‌باد بگويد، يك جاهايي هم مرده‌‌باد بگويد. اينها هم جزو ابزار تبليغاتي است اما فكر مي‌كنم در اين مملكت برنامه پنجم را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد بررسي كرد و تصويب كرد. قانون هدفمندي يارانه‌ها را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد تصويب كرد يا مثلا نامي كه امسال مقام‌معظم‌رهبري انتخاب كردند با عنوان سال توليد ملي؛ توليد ملي را هم مي‌شود با زنده‌باد و مرده‌باد به كرسي نشاند. ما اين تفكر را قبول نداريم.
  • وقتي مي‌گفتيم تورم مي‌گفتند 10، 15 نفر پيدا شدند اينها مي‌روند در بنگاه معاملاتي معامله مي‌كنند و قيمت مسكن بالا مي‌رود، ممكن است اين كار هم يك اتفاق باشد و اثر داشته باشد اما اثر تعيين‌كننده ندارد. يا مثلا جريان قيمت سكه در دو ماه پاياني سال 90، حتي بحث شد و در روزنامه‌ها آمد كه مثلا يك موسسه‌اي دو‌ميليارد تومان سكه خريده، دو‌ميليارد تومان سكه خريدن روي قيمت سكه اثر مي‌گذارد ما هم مي‌دانيم اما اگر آمار دهيم كه ظرف يك ماه مثلا سه‌هزار‌ميليارد‌تومان سكه در تهران معامله شده (اعداد را تخميني مي‌گويم) آن موقع مي‌فهميم اثر دو‌ميليارد تومان به نسبت سه‌هزار‌ميليارد تومان چقدر است.
  • بعضي‌ها مي‌خواهند علت را آن دو‌ميليارد تومان بدانند. باز هم تكرار مي‌كنم اگر كسي عمدا آمد دو‌ميليارد تومان به منظور تخريب بازار ارز وارد بازار كرد آن فرد ممكن است خطاكار باشد و با او هم بايد برخورد شود، اما اينكه جست‌وجو بكنند كه افزايش قيمت ارز به دليل اين دو‌ميليارد تومان بوده اين سر زير برف كردن است و به اين ترتيب هيچ موقع مشكلات مملكت حل نمي‌شود. درواقع مي‌خواهم بگويم كساني كه آگاهي ندارند دنبال دلايل بسيار ساده و پيش‌پاافتاده و بعضا عوامانه‌ براي مسايلي كه بسيار علمي، بغرنج و حلشان بسيار مشكل است، هستند.
  • اينكه مي‌گويند بسياري از افراد انتخاب شده در دور اول ناشناخته هستند نه اين‌طور نيست، كساني كه راي دادند عموما اين آدم‌ها را مي‌شناسند، ممكن است ما به عنوان يك چهره سياسي يا يك آدم فعال سياسي با بعضي از اين اسامي آشنا نباشيم ولي عموما آنهايي كه راي دادند اينها را مي‌شناسند و لزوما هم همه اينها آدم‌هاي سياسي مشهوري نيستند. بنابراين از اين جهت من فرقي با دوره‌هاي گذشته نمي‌بنيم، نكته دوم تغييرات نمايندگان است كه اين هم عينا مثل دوره‌هاي گذشته است. مثلا بين 150 نفر تا 180 نفر. جالب است كه اين تلرانس هم يك تلرانس معدود بوده، يعني ما هيچ مجلسي نداريم كه در مجلس بعدي دو سوم‌شان راي آورده باشند و البته از آن طرف هم هيچ مجلسي نداريم كه سه چهارمش راي نياورده باشند، عموما بين 150 تا 160 نفر از هر مجلس به مجلس بعدي راي نمي‌آورند اين يك تحليل جدا دارد كه من عددش را به شما مي‌گويم، متوسط دوره نمايندگي مجلس ما تا به حال 5/1 دوره بوده. يعني هر نماينده‌اي به طور متوسط 5/1 دور بيشتر نمي‌تواند نماينده باشد. نكته سوم هم در مورد اينكه يك عده مخفيانه، نفوذي جزو طرفداران آقاي احمدي‌نژاد راي آورده باشند چنين چيزي نبوده است، يعني ما حداقل در مجموعه چهار، پنج ‌هزار نفري كه كانديدا بودند و تبليغ مي‌كردند ما هم يك مقدار رصد مي‌كرديم و خبرها را مي‌گرفتيم. من واقعا جايي را سراغ ندارم كه مثلا يك كانديدايي افتخار كرده باشد كه من بروم در مجلس از دولت طرفداري مي‌كنم، دولت را حمايت مي‌كنم. يك چنين چيزي در تبليغات نديدم. دوره گذشته تعدادي از كانديداها بودند كه افتخار مي‌كردند كه خودشان را در طيف آقاي رييس‌جمهور مي‌ديدند اما اين دوره اين چيزها وجود نداشت. ما حداقل كساني را كه مي‌شناسيم و به مجلس نهم تشريف آوردند، اين‌طور تعريفي در موردشان نداريم.
  • دوستان ما اين‌طور گزارشي را ندادند كه كساني كه راي آورده‌اند حامي جريان انحرافي باشند. اما در مجلس طبيعي است كه يارگيري وجود دارد، بحث مي‌كنند و صحبت مي‌كنند اما آدم‌هايي كه به مجلس آمدند آدم‌هايي نيستند كه به اصطلاح بشود قاپشان را دزديد. صاحب تفكر هستند، صاحب موضع هستند، صاحب انديشه هستند، عموما خيلي كار مي‌برد يعني اگر بنا باشد خود ما هم برويم با يك كسي صحبت كنيم قاعدتا خيلي بايد با او بحث كنيم، جدل كنيم، استدلال كنيم و قانعش كنيم. اين‌طور نيست كه دستوري باشد.
  • درباره استیضاح وزیر کار من جزو استيضاح كننده‌ها نبودم اما مي‌خواهم بگويم آنها كارشان را خوب انجام دادند. آن موقعي هم كه پس گرفتند و عقب‌نشيني كردند باز يك كار كاملا منطقي كردند و خيلي روشن بود. چون استيضاح‌كنندگان متن استيضاح‌شان را به ما (هيات‌رييسه) مكتوب دادند و هم در صحبت‌هايشان علت اصلي استيضاح آقاي شيخ‌الاسلامي را انتخاب آقاي مرتضوي اعلام كردند و طبيعي بود موقعي كه اين انتصاب منتفي شود استيضاح بايد منتفي شود. اگر كسي بعد از منتفي شدن انتصاب باز بخواهد بر استيضاح اصرار كند، به نظر مي‌رسد يك نوع لجاجت بدون دليل است و طبيعي بود وقتي كه علت يك فعل منتفي مي‌شود و از بين مي‌رود آن فعل هم ديگر اتفاق نيفتد. اما در اين مسير كه حركت مي‌شد آيا بعضي از كساني صحبت كردند، مصاحبه كردند، ميانجيگري كردند، آيا آنها بهره‌برداري انتخاباتي يا سياسي مي‌خواستند بكنند يا نه كه آن يك بحث ديگر است.
  • به وزیر کار گفتم يكسري اتهامات پررنگ روي مرتضوی وجود دارد، فارغ از اينكه اين اتهامات درست باشد يا نباشد، اين مصلحت نيست كه شما اين را براي اين كار نصب كنيد. ايشان هم تقريبا با كنايه و چيزهاي ديگر مي‌خواست به من بفهماند كه تقصير من نيست و يك مقدار فشار از بالاتر است. در همان حالت هم گفتم بالاخره درست است كه وزيران در اين كشور وزير يك دولت هستند و بايد هماهنگ با دولت باشند، اما يكسري اختيارات و وظايف دارند كه آنها براي خودشان مستقل هستند. اگر يك نفر وزير يك دولت باشد و دولت آمد و گفت تو كار خلاف قانون را انجام بده آن وزير حق ندارد بگويد من به دليل هماهنگي با دولت مي‌خواهم كار خلاف قانون انجام دهم منجر به عزلش شود و عذرش را بخواهند و بگويند تشريف ببريد. معتقدم وزيران در هر كابينه‌اي باشند بايد اين قدر شهامت و جرات و صلابت داشته باشند كه در مقابل كار خلاف، حتي خلاف قانون بايستند. حالا بعضي‌ها اين‌طور نيستند.
  • درباره مرحله دوم انتخابات خيلي نمي‌شود پيش‌بيني درستي كرد اما فكر مي‌كنم بالاخره اقبال به جبهه متحد در سراسر كشور روبه‌فزوني است و منتخبانش به نسبت بقيه جبهه‌ها كاملا روشن و واضح است و درباره خودم  فكر مي‌كنم بين نفر اول تا پنجاهم در نوسان هستم.


ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
جناب باهنر ،حالا يادتون اومده كه بعضي ها اينجور بعضي ها اونجور ؟
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۳
اقای باهنر جلو جلو برای خود جا توی اصلاح طلبان باز نکن مردم عملکرد ضعیف در چتد دروه شمارا خوب می دانند
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv