غلامعلی رجایی در وبلاگ شخصی خود نوشت:
اخیرا در روایتی بسیار زیبا از رسول گرامی خدا حضرت محمدبن عبد الله صلی الله علیه وآله وسلم خواندم :
"دربهشت خانه ای به نام خانه شادمانی وجود دارد و تنها كسی به این خانه وارد می شود كه یتیمی را شادمان سازد." (كنزالعمال/ج2/ص14)
چند هفته پیش به منزلی درپاكدشت ورامین سر زدم .زنی بی سرپرست دارای سه فرزندبود.دختری دانشجو و دختری در مقطع راهنمایی وفرزند پسری14 ماهه كه در موقع مرگ پدر كه كارگری ساده بوده كه سال گذشته در موقع رفتن به محل كار دراثر تصادف از دنیا رفته بود طفلی دوماهه بود.
هرچندساعتی كه در كنارشان بودم نسیم رحمتی بر من وزید وبهره معنوی برم اما از دیدن صحنه ای هم كه در این خانواده ها به وفور یافت می شودبسیار متاثر شدم.
مادرخانواده هنگامی كه از مشكلاتش با من سخن می گفت چون با بازی مستمر كودكش مواجه بود و عنان كلام ازدستش خارج می شد برای سرگرمی بچه ای كه تازه به راه اقتاده بود عكس قاب گرفته پدرش را از دیوار پایین آورد ودر اختیار اوگذاشت و به اوگفت: با باباعلی ات صحبت كن . فرزند كه هنوز بجز چند كلمه قدرت تكلم نداشت با نگاهش با عكسی كه معلوم بود خیلی از او چیزی بیاد نمی آورد و درعین حال در این دنیا تنها سهم او از پدر بود صحبت می كرد.
من تنها یكساعت وشاید برای اولین بار وآخرین بار به آنها كه متاسفانه در جامعه اسلامی ما كم هم نیستند سر زدم و ازدیدن این صحنه فرو ریختم ولی خدا می داند و دل این زن كه می خواهد مدام با فرزندی كه پدر ندیده است، چنین صحنه هایی راببیند و تحمل كند.
ازیتیمان جامعه غافل نباشیم.
اگرهمه عالم را هم به آنها بدهیم جای یك لحظه بی پدری یا بی مادری آنها نیست والبته این توفیقی است كه به هركسی داده نمی شود.
مردم خانواده خدا هستند.این متن یك روایت است :الناس عیال الله .و چه كسی از خدا به خانواده ا ش غیورتر است ؟
ایتام را دریابیم.همانها كه رسیدگی به آنها سهم هرشب علی آن اعجوبه آفرینش بود.
من و ما كه این همه از علی كه در آخرین لحظات عمرمباركش می گفت:" الله الله فی الایتام خدا را ،خدا را درباره ایتام در نظر داشته باشید" دم می زنیم چقدر به علی شباهت داریم؟
شیر را بچه همی ماند به او تو به پیغمبر چه می مانی بگو
در جایی خواندم وقتی سپاه كوفه پیكرمطهر وزخمی حسین فرزند رسولخدا رابرهنه كردند طایفه بنی اسد كه برای دفن این پیكر بی سر به یاری امام سجادآمده بودندمتعجبانه از برجستگیهایی كه بر روی شانه حضرت دیدند سوال نموده وجواب شنیدند:
پدرم همانندپدرش علی ، شبها همیان بر دوش به خانه ایتام و مساكین می رفت و برایشان غذا می برد و این نشانه ها كه می بینید از كثرت حمل همیانهای پر از غذا بر دوش اوست.
خوشا به حال خوبانی كه ایتام را فرزندان خود می دانند به مساكین و مستمندان جامعه می رسند و از هرگونه رسیدگی به آنها دریغ نمی كنند.
خدایا ما در زمره این خوبها قرار بده و اگرجا داده ای از جمعشان جدا مفرما.امین
له ميشوندو توان آخ گفتن هم ندارند. كاش شما
اسلام شناسان باور داشتيد روز جزايي هم هست