آقای قالیباف فرمودهاند: «دو سال است که واردات خودروی دست دوم را تصویب کردیم؛ چرا نمیگذارند خودرو وارد شود.» ما تا حالا فکر میکردیم «نمیگذارند»، مختص رؤسایجمهور است، خاصه از نوع اصلاحطلبش.
روزنامه هممیهن در یادداشتی با عنوان «چه کسی مانع قالیباف است؟» به این گفتههای رئیس مجلس شورای اسلامی که: «چطور میشود آنهایی که قطعات وارد می کنند، بیش از ۸ میلیارد دلار در سال، قطعه وارد میکنند ولی جایی که می خواهد خرید خودرو انجام بشود، میگویند برای واردات خودرو پول نیست!»واکنش نشان داد.
این روزنامه در این زمینه نوشت: آقای قالیباف فرمودهاند: دو سال است که واردات خودروی دست دوم را تصویب کردیم؛ چرا نمیگذارند خودرو وارد شود. ما تا حالا فکر میکردیم «نمیگذارند»، مختص رؤسایجمهور است. خاصه از نوع اصلاحطلبش. البته با آمدن آقای پزشکیان ظاهراً دارد این سنت ناپسند منسوخ میشود، اما رئیس مجلس، آن هم چنین رئیس مجلسی وقتی میگوید نمیگذارند، چه باید گفت.
رئیس قوه قضا هم اگرچه بهصراحت چنین چیزی را بر زبان نمیآورد، اما آنقدر از سیستم قوهقضائیه انتقاد میکند که بهنظر میرسد شخص ایشان مخالف بسیاری از اتفاقاتی است که در آن حوزه رخ میدهد، اما کسانی یا ارادهای مانع از تحقق همه نظرات ایشان است. اینکه در این مملکت همه بزرگان اپوزیسیون تشریف دارند و منتقد وضع موجودن، د چیز خیلی بدی نیست، اما اینکه مدام عدم تحقق کارها را به گردن شخص یا اشخاص موهومی میاندازند خیلی بد است.
درحقیقت مصداق تشویش اذهان عمومی همین کاری است که این بزرگواران انجام میدهند و اگر انصافی درکار میبود، میبایست بابت همین یک فقره اتهام پای میز محاکمه حاضر میشدند. این شکل حرف زدنها بهنظر میرسد از دو صورت خارج نیست. یا یکجور گروکشی سیاسی است و دخلی به مردم ندارد یا اینکه حقیقتاً همینی هست که بزرگان به زبان میآورند.
اگر گروکشی سیاسی است و اهل سیاست دارند به زبان خودشان یکدیگر را تهدید میکنند که واقعاً بازی لوس و بیمزهای است و جز بذر ناامیدی و یأس کاشتن در دل مردمی خسته و به تنگ آمده حاصل دیگری ندارد. تازه هیچکس هم باور نمیکند که این تهدیدها بهخاطر مردم باشد. هشت سال تمام محمود احمدینژاد از یک لیست موهوم سخن میگفت که در جیب دارد و اگر به حرفش گوش نکنند آنها را رسوای عام و خاص خواهد ساخت.
کو؟ آن لیست کذایی کو؟ یکبار هم که خواست جدی جدی افشاگری کند و رئیس مجلس را بیآبرو سازد، بیش از همه حیثیت خود را بر باد داد. دیگرانی هم که مدعی گفتن حقیقت بودند و رقبا و دشمنانشان را مدام تهدید میکردند که اگر چنین و چنان نکنید به مردم خواهیم گفت چه کسانی مانع خدمترسانی به آنها هستند، اهل لاف و گزاف بودند و هیچوقت تهدیدشان را عملی نکردند.
در صورت دوم یعنی، اگر چنین چیزی حقیقت داشته باشد، اوضاع بهمراتب بدتر است. در سرزمینی که زور حسن روحانی، باقر قالیباف و محسنیاژهای به کسانی که مانع خدمترسانی به مردم میشوند، نرسد و حتی نام آنها را نتوانند به زبان بیاورند اصلاً سیاستورزی چه معنایی دارد؟ اصلاً چرا باید در چنین جامعهای در انتخابات شرکت کرد؟ آیا این حرفها به تلویح و تصریح بهمعنای انسداد تام و تمام سیاسی نیست؟
آیا این بزرگواران هیچکدام پیش از قبول مسئولیت نمیدانستند ساختار قدرت در این سرزمین چگونه است؟ اگر نمیدانستند پس این همه سال در این ساختار چه میکردند؟ اگر بهتازگی فهمیدهاند چرا عطای قدرت را به لقایش نمیبخشند و سراغ کار دیگری نمیروند؟ دستکم این مسند را به آدمهای جسورتری بسپارند؛ آدمهایی که حداقل در چنین مواردی نام کسانی را که مانعی بر سر راه آنها هستند بر زبان بیاورند.
فوقش مثل کلمبیا، شیلی و ونزوئلا باندهای مافیایی ثروت و قدرت میروند سر وقتشان و پایانی سینمایی را برایشان رقم میزنند. چه سعادتی بالاتر از این. به خدا قصد مزاح ندارم، اما وقتی رئیس مجلس که بهنظر میرسد از قدرتمندترین اشخاص سیاسی کشور است و هرجا گرهی ناگشودنی است با همت ایشان گشوده میشود میگوید، عدهای نمیگذارند... آدم خوف میکند. این چه سرزمینی است؟ آنها چه کسانی هستند؟ واقعاً وجود خارجی دارند؟
بعید است دولت باشد. دولت در این سرزمین که ترس ندارد. هرکسی زورش برسد میزند توی سرش. نیروهای امنیتی هم که چنین اتهاماتی به آنها نمیچسبد. تازه اگر هم بچسبد همه آنها دوستان گرمابه و گلستان آقای قالیبافند. قوهقضائیه هم چه به کار خودروی دست دوم دارد؟ تازه آقای اژهای این روزها جزو پیشگامان انتقاد از وضع موجود است و بعید است اگر چنین تخلفی در حوزه کاری او باشد با آن برخورد نکند.
پس مخالفانی که آنقدر زورشان زیاد است که دو سال مانع از واردات خودروی دست دوماند، چه کسی یا چه کسانیاند؟ فکر نمیکنید چنین شبههافکنیای ضدانسجام و منافع ملی است؟ آن هم در چنین وضعیتی که بیش از هر وقت دیگری مملکت نیاز به وحدت و همدلی دارد؟ یعنی این نکات ساده و بدیهی را روزنامهنگار یک لاقبایی میفهمد و رئیس محترم مجلس شورای اسلامی از درک آن عاجز است؟
نویسنده: عبدالجواد موسوی