محمد ماکویی؛ سروش صحت کارگردان قابلی است و در این شکی نیست. با این حال، آنهایی که فیلم "ملاقات با زرافه ها" را دیده اند لابد متوجه این شده اند که بیشتر تماشاگران در هنگام استماع شوخیهای کلامی، که بعضی از آنها مثبت ۱۸ هستند، قهقهه خنده را سر داده اند!
قطعا؛ استفاده از کلام در مدیوم سینما هیچ ایرادی ندارد، اما اگر در این قضیه افراط شود و افراد فکر کنند که اگر فیلم در عوض ساخته شدن در بستر سینما بصورت تئاتر و یا نمایشنامه رادیویی عرضه میشد هم میتوانست تقریبا همینقدر مردم را سرگرم کرده و بخنداند و هیچ چیز از ارزش هایش کم نشود، آنوقت این سوال پیش میآید که این همه خرج ارزشش را داشت؟
البته تا حدی باید به سروش صحت حق داد که با استفاده از "کلام" اقدام به خنداندن تماشاگران نماید؛ زیرا سالهاست سینماگران خوب دریافته اند که گوش تماشاگر ایرانی به مراتب از چشم او محرمتر است و اگر چشم ها، اصلا و ابدا، حق دیدن نادیدنیها را ندارند گوشها مستحق این هستند که گاهی خرق عادت رفتار کرده و شنونده ناشنیدنیها گردند!
با همه اینها؛ سوژه فیلم نشان دهنده تعهد کارگردان است، زیرا او مایل است به زبان طنز بلایایی که سوء؟! مصرف مواد بر سر افراد میآورد را نشان بدهد و فقط نگارنده درست متوجه این قضیه نشد که چرا به اندازه کنار هم قراگیری "جنس خوب" و "رفیق بد"، خشم کنترل نشده برادر عروس هم مهم تلقی شده و توانست همان بلا (قتل) را سر نفر دیگر بیاورد؟ آیا میشود شما در یک فیلم، ولو کمدی، به تمامی در باره مضرات مصرف مواد صحبت کنی و یک هو، "یهویی"، بگویی که "خشم کنترل نشده هم همانقدر مهم است"؟! من نمیدانم، اما فیلم میگفت که "می شود! خوب هم میشود! "