فاطمه رجبي نویسنده کتاب «احمدی نژاد معجزه هزاره سوم» در یادداشتی ضمن پاسخ به انتقاد سلیمی نمین درباره تاثیر کتابش بر احمدی نژاد، با بیان اینکه در آن کتاب احمدی نژاد را معجزه ندانسته، نوشت: «اگر آن عنوان واقعا تاثيري منفي و توهم آميز براي رئيس جمهور داشته نياز به تخريب اين و آن نيست كه بسيار صورت گرفت زيرا اين جانب در پيشگاه خداوند غفار طلب مغفرت ميكنم و عذر خود را با تكيه بر نيت خويش اظهار ميدارم».
فاطمه رجبی در جوابیه منتشر شده در خبرگزاری فارس آورده است:
در پي مصاحبه عباس سليمينمين رئيس دفتر مطالعات و تدوين تاريخ معاصر ايران با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس كه در تاريخ 28 / 2/ 90 در اين خبرگزاري منتشر شد، فاطمه رجبي در پاسخ به مطالبي كه سليمينمين درباره وي گفته بود، توضيحاتي به خبرگزاري فارس ارسال كرده كه مشروح آن در ذيل ميآيد:
دستاندركاران محترم خبرگزاري فارس
سلام عليكم
در پاسخ به مطالبي كه آقاي عباس سليمي نمين عليه اينجانب فاطمه رجبي در مصاحبه با آن خبرگزاري به تاريخ 28 / 2/ 90 ابراز داشته، نوشته ذيل را ارسال ميدارم. اميدوارم با توجه به حقي كه براي بنده ايجاد شده، نسبت به انتشار آن اقدام نماييد.
الف - آقاي سليمي نمين با كاربرد مكرر كلمات اظهارات ناپخته خام رجبي، كتاب مرا با محتوايي قلمداد كرده كه احمدينژاد معجزه هزاره سوم تعريف شده است.
1- قطعا انتظار نيست كسي كه به هر حال مديريت مركز تاريخي را گرفته يا از خواندن آن كتاب صرف عنوان آن خودداري نمايند و يا پس از مطالعه از درك محتواي روشن كتاب كه عموم ملت بدان پيبردند، عاجر باشد و در هر صورت به دلخواه خود تفسير و تأويل نموده، پس از چند سال آنچه در دل دارد، بيرون بريزد و شايد اين آغاز يك راه دراز باشد.
2- خبرنگاري از خبرگزاري فرانسه در همان سال انتشار كتاب، مشتاقانه وقت مصاحبه پيرامون كتاب احمدينژاد معجزه هزاره سوم را گرفت. اما پس از نخستين پرسش كه با چه ميزان آشنايي كتابي درباره زندگي احمدينژاد نوشتهايد، پاسخ شنيد كتاب در اين ارتباط نيست. بلكه سيري از انتخابات در جمهوري اسلامي ايران از اولين تا امروز است و بيشتر بر جهتگيري، جناحبندي، تخريب و هزينههاي مالي و مادي تبليغات است كه به گونه معجزه آسا رقمي فراتر از تداركات خورد. بديهي است كه آن خبرنگار انتظار چنين پاسخي را نداشت و احتمالا او هم كتاب ناخوانده به مصاحبه اقدام كرده بود.
اين توضيح در سخنرانيهاي مكرر اظهار شده و جاي هيچ شبههاي باقي نگذارده است.
3- در همان كتاب، اظهارات مقام معظم رهبري و علما و مراجع بزرگوار درج شده كه ويژگي منحصر به فرد انتخابات و پيروزي شگفتآور احمدينژاد تاكيد و تصريح گرديده است.
در كلام برخي از بزرگواران، واژه معجزه نيز به كار رفته است. آيا همه اظهارات ناپخته بودهاند و تنها آقاي سليمي نمين و بعضي از قلم بدستان مشابه ايشان پخته از ناپخته را تشخيص ميدهند؟
ب- آقاي سليمي نمين از جايگاه يك روشنفكر قيم مآب گفتهاند: قطعا (؟!) ميتوان خانم رجبي را جزء عناصر ناپخته سياسي ارزيابي كرد كه ناخواسته در متوهم نمودن رئيس جمهور تاثير داشت.
اعلام ميكنم: اگر آن عنوان واقعا تاثيري منفي و توهم آميز براي رئيس جمهور داشته نياز به تخريب اين و آن نيست كه بسيار صورت گرفت زيرا اين جانب در پيشگاه خداوند غفار طلب مغفرت ميكنم و عذر خود را با تكيه بر نيت خويش اظهار ميدارم.
اما ميگويم كه چگونه است تاكنون حتي يك نفر از روحانيون عظيم الشان و وارسته حتي آنان كه موضع انتقادي نسبت به احمدينژاد داشتهاند با اينجانب مانند آقاي سليمي نمين برخورد نكردهاند و در تماسهاي شفاهي و كتبي برداشتي چنين نداشته و ابراز ننمودهاند؟ آيا واقعا قيموميت روشنفكري ريشه برخوردي اينچنين نيست كه ساحت مقدس روحانيت و علماي اصيل كه روشنگران حقيقي هستند از آن بدور است همچنين ميگويم با وجودي كه تلاش قلمي و بياني بيش از سه دهه اينجانب در مسائل سياسي، آن هم مبتني بر اعتقادات شيعي ديدگاههاي اينجانب را براي قشرهاي مختلف مردم، به ويژه روحانيت عظيمالشأن و دانشگاهيان، اعم از مخالف و موافق آشنا نموده است، معلوم نيست آقاي سليمي نمين، با كدام سابقه و لاحقه سياسي «شفاف و صريح»، ناپختگي سياسي اين جانب را حكم دادهاند؟ اگر چنين هم باشد، از يك طرف ايشان صلاحيت اين حكم دادن را ندارد و از طرف ديگر ميگويم اين ناپختگي هزار بار بهتر از سوخته شدن در عالم سياست است. ميپندارم عالم سياست علاوه با عالم حقيقت با عالم واقع نيز متفاوت و حتي متعارض و متضاد است. در عالم سياست به آساني ميتوان شب را روز و سفيد را سياه خواند و كاري نداشت كه واقعيت چيست و مردمان چه ميبينند و ... اما عالم واقع اگر خداوند و حساب را هم در نظر نداشته باشيم، مردمان اين عصر و و عصرهاي آتي را دارد كه با آن سروكار دارند و به قضاوت مينشينند.
ج- از آنجا كه نخستين و شايد تنها فردي بودم كه وزارت زنان و معاونتهاي زنان را در دولت نهم به اعتراض گرفتم، آنهم در نامهاي سرگشاده به رئيسجمهور چهار مقاله ديگر و آن هم با استناد به سنت معصوم(ع) و روايات معصومين(ع) و نيز، اظهارات مشايي را درباره اسلام، امام عصر (عج)، اسرائيل و غيره در دولت نهم، نه با اشاره و با اظهار برخي، فرد خاص و جريان انحرافي و غيره بلكه با نام و آشكار ميپذيرم شايد همين مسئله ناپختگي سياسي از ديد سياسيكاران است زيرا آن چنان كه ميانديشم و بر مبناي اعتقادات دينيام مينويسم و سخن ميرانم.
در دوران سياهي توسعه و اصلاحات نيز، همين صراحت و شفافيت در نوشته و كلامم بود و همين اعتقاد و انديشه و صراحت و پايداري بر آن سبب گرديد، سفر ننگين محمد خاتمي به واشنگتن را معترض شوم و سيل تخريب راست و چپ و حتي قيام خانوادهام را عليه خود به جان بخرم. از آن جمله آقاي سليمي نمين بود كه با دفاع سخت از محمد خاتمي در اين عرصه قدم برداشت. گوشهاي از حجم بالاي آن تخريبها، در كتاب ميهمان كاخ سفيد جمعآوري و منتشر شده است و چه زيباست امروز كه فتنه 88 پردهها را بالا زد. نقش هاشمي و خاتمي افشا شد و البته باز هم فاطمه رجبي در نگاه روشنفكرانه قيم مآب و در دارندگان تريبونها بيحساب و كتاب و سياسي كاران همان عنصر ناپخته سياسي باقي ماند هرچند كه گروه مردمي و در راس آنها روحانيت بزگورار و دانشجويان مؤمن با اظهارات خويش، مرا مديون الطاف خود قرار دادند.
خداوند براي اينجانب، مغفرت را رقم زند، كه رقمهاي دنيوي در قبال آن قابل محاسبه نيست.
فاطمه رجبي