پرسپولیس، اسیر توهم توطئه!

پرسپولیس، اسیر توهم توطئه!

مشکل پرسپولیس یکی دو تا نیست؛ آنچه بیشتر از هرچیز هواداران آگاه را در پس ناکامی‌ها و شکست‌ها آزرده‌خاطر کرده نگاه از بالا در دل خودشیفتگی‌های کادر فنی در توجیه ناکامی‌ها و شکست‌هاست! چنانچه رفت و برگشت‌های تکراری گل‌محمدی در دل استعفا‌های نخ‌نماشده‌اش نه تنها تحبیبی برای او و پرسپولیس نیست بلکه تهدیدی برای تشدید نابسامانی ارکان تیم و بیشتر دلسردی بازیکنان است!

تاریخ انتشار: ۱۲:۴۱ - ۳۰ فروردين ۱۴۰۱

پرسپولیس مدت‌هاست که همه‌جوره پشت هم دارد کم می‌آورد؛ چه روی نیمکتش و چه پشت میز‌های مدیریتش... پنداری هرچه ظرفیت تحملش کم و کمتر می‌شود به جای آنکه تلاش کند با خودنگری و خودشناسی این خلأ ظرفیت جبران شود بیشتر اسیر توهم‌های خودساخته مدام دارد ناکامی‌هایش را حواله به دشمنان فرضی و خیالی می‌کند!

البته مثل پرسپولیس کم نیستند تیم‌هایی که برای توجیه شکست‌ها و ناکامی‌های خود بیشتر در جهت انحراف افکار عمومی به زمین و زمان چنگ می‌زنند، اما پرسپولیس با توجه به خیل هواداران و به تبع ناکامی‌های اخیرش بیشتر از هر تیم دیگری با دادن آدرس غلط و علم‌کردن دشمنانی فرضی گویی راهی جز مظلوم‌نمایی و سرپوش‌گذاشتن بر ناکامی‌های درونی و بیرونی خود در نزد هوادارانش ندارد!

پرسپولیس این روز‌ها جدا از اسارت در چنین توهمات خودساخته از درون ناکارآمد خود هم کم ضربه نخورده و به تبع آن کم به خود نباخته است. باختن به مدیریت‌های کلیشه‌ای و عدم کارایی مدیران سریالی، مدیرانی که با بوق و کرنا نزول اجلال می‌فرمایند که به اعتباری قاتل نانش باشند هیهات که هنوز نیامده قاتل جانش می‌شوند... باختن به مدیرانی هزینه‌ساز با بدهی‌ها و دیون‌های به ارث گذاشته. فصل به فصل مدیرانی که از سر ناآگاهی به مقوله فوتبال حرفه‌ای با اتخاذ روش روزمرگی نتیجه عملشان چنین که رفته بستن پنجره‌های نقل و انتقالات و صدالبته بازگذاشتن در و دروازه این تیم جهت نزول اجلال دلالان معزز و چوب حراج‌زدن به داشته‌های ارزشمند این تیم مردمی بوده است. طارمی‌ها و بیرانوند‌ها و خلیل‌زاده‌ها و کنعانی‌زادگان‌ها و نوراللهی‌ها و شیری‌ها و علیپور‌ها و محرمی‌ها و مغانلو‌ها و رادوشوویچ‌ها ووووو نمونه‌هایی بارز از این حراج است!

البته از آنجایی که خودکرده را چه تدبیر است... جدا از منفعت‌طلبی واسطه‌گران به ظاهر غیرخودی! جا دارد که تدبیر خودی‌های محترم این تیم هم مورد نقد قرار گیرد که در این معامله‌های یک سر سود برای دلالان و شرکا! و همه سر ضرر برای پرسپولیس این سوداگری‌ها به تأیید فنی کدام مدیر و کدامین سرمربی و مربی و آدم فوتبال‌شناس بی‌نظر و بانظر بوده! تا به ازای حراج آن همه جنس مرغوب در ویترین پرسپولیس چنین بی‌تدبیرانه از ته انبار خاک‌گرفته دلالان اجناس نامرغوب و وازده خریده شود؟! آن هم نه یکی و دوتا؛ از درون دروازه و مدافعانش بگیر تا برسی به خط میانی و مهاجمانش تا به اعتباری سرتاپای ساختار تیمی پیروزمند چنین با بی‌تدبیری جارو شود!

مشکل پرسپولیس یکی دو تا نیست؛ آنچه بیشتر از هرچیز هواداران آگاه را در پس ناکامی‌ها و شکست‌ها آزرده‌خاطر کرده نگاه از بالا در دل خودشیفتگی‌های کادر فنی در توجیه ناکامی‌ها و شکست‌هاست! چنانچه رفت و برگشت‌های تکراری گل‌محمدی در دل استعفا‌های نخ‌نماشده‌اش نه تنها تحبیبی برای او و پرسپولیس نیست بلکه تهدیدی برای تشدید نابسامانی ارکان تیم و بیشتر دلسردی بازیکنان است!

و نیز در کنارش اظهارنظر‌های فنی و توجیهات مطهری مربی این تیم است که در پس هر پیروزی یا ناکامی به قولی برای اینکه فهمت برود بالا! جنابش چنان با خودشیفتگی سطح نازل این فوتبال بومی را به عرش می‌برد که پنداری وسط ویمبلی لندن کنار گری لینه‌گر دارد لیورپول کلوپ یا من‌سیتی گواردیولا را برایت آنالیز می‌کند!

البته وقتی مدیرعامل عالی‌جاه این تیم بگوید؛ همیشه پرسپولیس در مسیر‌های سخت و پرپیچ‌وخم بهتر حرکت می‌کند و دشمنان می‌خواهند شک و تردید به جان پرسپولیس و هواداران بیندازند! تو بخوان دیگر در پی چنین نوع مدیریت‌ها و افکار نوبرانه چه انتظار که مسیر سخت پرسپولیس آسان و هموار و پیچ‌وخم‌های پیش‌رویش صاف گردد... بنابراین چه انتظار با چنین تز و نظریه‌های تیم‌داری شک و تردید افتاده به جان هوادارانشان رفع شود؟!

چگونه خیل خلیل هوادارانی را که نسل به نسل از آن شاهین پرشکسته و ایضا پرسپولیس دربسته! همچنان عشق و دلدادگی‌شان را سینه به سینه به این تیم پاسداری کرده و می‌کنند، چگونه می‌شود در پی این همه سال شک و تردیدشان را در پی سریالی از مدیران ورشکسته در دل وعده و وعید‌های نخ‌نماشده به یقین تبدیل کرد؟!

پرطرفدارترین عناوین