کد خبر: ۵۳۰۹۰۱
بروز تغییرات انقلابی در شرایط «کار کردن»

کارگران ۵ سال دیگر در چه شرایطی کار خواهند کرد؟

کارگران ۵ سال دیگر در چه شرایطی کار خواهند کرد؟

شرایط یک کار رویایی چگونه است؟ در ایرانِ امروز که عمده شاغلین به اندازه مخارج شان درآمد ندارند، شاید پرسیدن این سوال بیش از اندازه فانتزی جلوه کند. با این همه، احتمالا همه تصویری از شغل رویایی خود دارند. اما شرایط کار کردن در جهان امروز، مثل هر چیز دیگر، با سرعت در حال تغییر است. در این مطلب به تغییراتی اشاره می‌کنیم که ممکن است شکل و شمایل کار کردن را در آینده نزدیک (مثلا ۵ سال آینده) تغییر بدهند.

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۸ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۰

فرارو-محمد مهدی حاتمی؛ گفتنِ اینکه جهان امروز با جهان دیروز از هر نظر فرق می‌کند، حرف تازه‌ای ندارد. با این همه، دیدن تفاوت‌های جهان دیروز و جهان امروز، می‌تواند مسیری را که پیموده ایم برای مان روشن‌تر کند.

به گزارش فرارو، یکی از مهم‌ترین تغییراتی که از سر گذرانده ایم هم به تغییرات در مفهوم «کار کردن» بر می‌گردد. بازار کار در عرصه جهانی در حال عبور از گردنه تغییراتی است که وارد زندگی‌های روزمره ما هم شده اند و صد البته، همه گیری کرونا هم در آن‌ها بی تاثیر نبوده است. اما مهم ترینِ این تغییرات، چه مواردی را شامل می‌شود؟

«کار» دیگر مساوی با «هویت» نیست

بسیاری از بازنشسته‌های امروزی (چه در ایران و چه در کشور‌های دیگر)، تمام مدت عمرِ کاری شان را در یک موقعیت شغلی سپری کرده اند و بعد بازنشسته شده اند.

تا همین چند سال پیش، بسیاری از کارمندان یا حتی کسانی که خویش فرما بودند، کمابیش بین ۳۰ تا ۴۰ سال کار می‌کردند و بعد بازنشسته می‌شدند و وقتی از آن‌ها می‌پرسیدی کارشان چه بوده، شغل شان بخشی از هویت شان بود.

مثلا، تصویری که از یک فرد نظامی در ذهن شکل می‌گرفت، احتمالا فردی بود که صبح‌ها زود از خواب بیدار می‌شود؛ بدن ورزیده‌ای دارد و شاید حتی بداخلاق است. اما خواننده می‌تواند نظامی‌های امروزی را (در خانواده و در حلقه دوستان) با این ویژگی‌ها مقایسه کند و ببیند که میزان تطابق ویژگی‌های آن‌ها با این کلیشه‌های ذهنی چقدر کاهش پیدا کرده است.

خداحافظی با عصر «فوردیسم» و «چارلی چاپلین»!

به گزارش فرارو، حالا، اما وضعیت فرق کرده و نه فقط ثبات شغلی از بین رفته، که شاید دیگر نتوان «کار» افراد را با «هویت» آن‌ها یکی فرض کرد.

از منظر تاریخی، این شکل از اشتغال، با مفهوم «فوردیسم» (Fordism) گره خورده است: کار در کارخانه‌های بزرگی که «سری کاری» می‌کنند و محصولی یک شکل را به صورت انبوه روانه بازار می‌کنند، آن هم کاری که همیشه یک شکل است. (چارلی چاپلین در فیلم «عصر جدید» نماد خوبی از کارگران آن دوره است.)

دوره «پسا-فوردیسم» (Post-Fordism)، اما ویژگی‌های دیگری دارد که مختص اشتغال در زمانه ما است: وظایف شغلی حالا تخصصی‌تر شده اند؛ نقش فناوری اطلاعات در فرآیند تولید قوت گرفته و حتی کارخانه‌های بسیار بزرگ، به کارگاه‌های کوچک و حتی کسب و کار‌های خانگی بدل شده اند. («فیسبوک» و «آمازون» به ترتیب از دلِ یک خوابگاه دانشجویی و یک زیرپله بیرون آمدند.)

برخی معتقدند که ما اکنون جایی ورایِ دوره «پسا-فوردیسم» قرار داریم، اما هر چه باشد، نشانه‌های تغییر واضح هستند: حالا بسیاری از افراد هر چند سال یک بار (یا هر چند ماه یک بار) شغل شان را عوض می‌کنند؛ قرارداد‌های شغلی مادام العمر دیگر کمتر پیدا می‌شوند؛ بسیاری افراد حتی توانایی‌های شغلیِ متعدد می‌آموزند و دیگر خبری از کارگری که صبح تا شب پیچ‌ها را سفت می‌کند (مانند چارلی چاپلین) به چشم نمی‌خورد.

صندلی مدیریت ارزانیِ خودتان!

اما همین تغییرات ساده (گذر از عصر «فوردیسم» به عصر «پسافوردیسم» یا حتی پس از آن)، اما به نوبه خود تغییرات دیگری را هم در محیط‌های کاری کلید زده است.

از این میان، یکی هم این است که اکنون عده کمتری از کارگران یا کارمندان (یا به عبارت ساده، حقوق بگیران) تمایل دارند که از «نردبان شغلی» بالا بروند و به جای آن، راحتی و آسایشِ شغلی و تعادل میان کار و زندگی را ترجیح می‌دهند. در واقع، ظاهرا «راحت طلبی» جایِ «جاه طلبی» را گرفته است.

بررسی مشترک دو موسسه Atlassian و PwC نشان می‌دهد که بخش عمده کارگران ترجیح می‌دهند به جای پیشرفت در شغل شان، راحت‌تر زندگی کنند و به عبارت ساده، «زندگی را فدای کار نکنند». یکی از وجوهِ این راحت طلبی هم افزایش تقاضا برای «دورکاری» است که البته از نتایج همه گیری کرونا هم بوده است.

بر اساس پژوهشی که این دو موسسه در سال ۲۰۲۱ میلادی انجام داده اند، حدود ۵۰ درصد از کارگران استرالیایی قصد داشتند شغل شان را تغییر بدهند تا در شغل جدید، امکان «دورکاری» به آن‌ها داده شود. حدود ۶۰ درصد هم اعلام کرده بودند که نیازی به ترفیع شغلی ندارند و به جای آن «سلامت ذهنی» برای شان اهمیت دارد.

کارِ کمتر در محیط کاریِ زنانه‌تر

از آن سو، پژوهشی تازه منتشر شده نشان می‌دهد که میل و علاقه آلمانی‌ها به کار روز به روز کم‌تر می‌شود: آن‌ها ترجیح می‌دهند زمان کمتری کار کنند، حتی اگر درآمد کم تری کسب کنند.

بر این اساس، در پژوهشی که بنیاد آلمانی «تحقیقات اقتصادی» به سفارش روزنامه «فرانکفورتر الگماینه» انجام داده، هم مردان و هم زنان آلمانی مایل به کار کمتری هستند.

نتیجه این پژوهش نشان می‌دهد که مردان آلمانی ترجیح می‌دهند حداکثر ۳۶ ساعت در هفته کار کنند و پایین آمدن درآمد هم برای شان مهم نیست. آن‌ها در سال ۲۰۰۷ میلادی به ۳۹ ساعت کار در هفته تمایل داشتند.

زنان آلمانی هم ترجیح حداکثر ۲۹ و نیم ساعت در هفته کار کنند، در حالی‌که در ۲۰۱۱ میلادی برای ۳۱ ساعت کار آمادگی داشتند.

همین پژوهش نشان می‌دهد که از تفاوت رغبت به کار در میان زنان و مردان آلمانی نیز کاسته شده است: در سال ۲۰۰۰ میلادی زنان مایل بودند ۹ ساعت کمتر از مردان کار کنند، اما اکنون آن‌ها به ۶ و نیم ساعت کارِ کمتر رغبت دارند.

در واقع، شاید بشود یک نتیجه جانبی هم از این داده‌ها گرفت: به دنبال «زنانه‌تر شدنِ محیط کار» (به دلیل افزایش حضور زنان در جامعه، به خصوص در کشور‌های غربی)، بخشی از جاه طلبی‌های شغلی که ممکن است به شخصیت مردانه ربط داده شوند، در محیط‌های کاری کمرنگ‌تر شده اند.

کار در منزل و با پیژامه

تغییر بعدی در شرایط کار کردن تا حدی محسوس‌تر است. تقاضا برای دورکاری، به دنبال همه گیریِ کرونا اوج گرفته، اما هر چه هست، گزارش‌ها در مورد کارگرانی که بیش از همیشه «دورکاری» (Telecommuting) را به عنوان یک مزیت شغلی در نظر می‌گیرند، هر روز افزایش پیدا می‌کند.

به این ترتیب، به نظر می‌رسد که دورکاری کم کم می‌رود که به یک هنجار در بازار کار بدل شود و شاید شیوع ویروس کووید-۱۹ نه عامل اصلی این تغییر بزرگ در بازار کار، که تنها یک کاتالیزور برای این رخداد بوده باشد.

همین چندی پیش، شرکت‌های «اپل» و «توئیتر» اعلام کردند که «دورکاری» را به عنوان یک هنجار دائمی برای کارکنان شان می‌پذیرند و البته در ایران هم برخی استارتاپ‌ها همین رویکرد را دنبال کردند.

اما این پدیده چقدر رواج پیدا خواهد کرد؟ داده‌های «Global Workplace Analytics» در سال ۲۰۱۷ میلادی نشان می‌دهد که در این سال در ایالات متحده آمریکا حدود ۳.۷ میلیون نفر (معادل ۲.۸ درصد از نیروی کار این کشور) دست کم نیمی از زمان کاری خود را در منزل سپری کرده اند.

این نسبت، اما به تدریج افزایش پیدا کرده است: نتایج تحقیقی به روزتر که دوران شیوع کرونا را هم در بر می‌گیرد، نشان می‌دهد که تا پیش از شیوع ویروس کووید-۱۹، حدود ۱۷ درصد از نیروی کار آمریکایی ۵ روز در هفته یا بیشتر، «دور کاری» کرده و این در حالی است که این نسبت در طول دوران همه گیری تا ۴۴ درصد افزایش پیدا کرده است.

بهشت دورکاران در اروپا

اما برخی تغییرات قانونی در کشور‌های توسعه یافته، این نوید را می‌دهد که دورکاری ممکن است حتی به تدریج به هنجار اصلی در زمینه اشتغال هم بدل شود.

به عنوان نمونه، همین چندی پیش، قوانین دورکاری در «پرتغال»، به نفع کارگران تغییر کرد. بر اساس قوانین جدید، دورکاری حالا یک حق اساسی برای کارگران است و نه حق انتخابی که ممکن است از سوی کارفرما به آن‌ها داده شود.

بر اساس گزارش یورونیوز در این زمینه، قوانین جدید در «پرتغال» می‌گویند کارفرما حق ندارد در خارج از ساعات کاری با کارگر تماس برقرار کند و از کارگر بخواهد که کار کند. علاوه بر این، برخی هزینه‌های دورکاری، نظیر هزینه اینترنت و هزینه برق را هم کارفرما باید تقبل کند.

در واقع، کارگران می‌توانند این هزینه‌ها را به عنوان هزینه‌های انجام کار، به کارفرما اطلاع بدهند. کارفرما از نظر قوانین جدید این حق را هم ندارد که کارگر را در حین کار «پایش» کند.