کمتر از ۶ ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، اریک زمور، نامزد بالقوهای که هنوز اعلام کاندیداتوری نکرده، به مرکز ثقل تمام بحثهای سیاسی این کشور تبدیل شده است.
به گزارش یورونیوز، مفسر سیاسی شبکه دست راستی س نیوز، در نظرسنجیهای انتخاباتی دوشادوش مارین لوپن، نامزد «اجتماع ملی»، بزرگترین شانس راهیابی به دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و دوئل نهایی با امانوئل ماکرون است.
زمور، از قرار معلوم در حال آرایش مجدد و تغییر چهره راست افراطی فرانسه از «دفاع» به «حمله» است.
وقتی ترامپ در سال ۲۰۱۷ وارد کاخ سفید شد و ۵ ماه بعد از آن، مارین لوپن از امانوئل ماکرون شکست خورد، بسیاری از فرانسویها و غیرفرانسویها از «فرهنگ و شعور» مردم این کشور در مقایسه با آمریکاییها تعریف و تمجید کردند.
در این دوره وضعیت جدا فرق کرده است. پیش از تعطیلات تابستانی، بیش از ۱۵۰ کنشگر و نویسنده «چپ» با امضای مقالهای در روزنامه لیبراسیون اعلام کردند در انتخابات پیش رو، اگر کار دوباره به دوئل «ماکرون-لوپن» بکشد، دیگر از «بد در مقابل بدتر» حمایت نخواهند کرد.
اریک زمور، دوشنبه هفته پیش (۱۸ اکتبر) به نمایشگاه تجهیزات نظامی در حومه پاریس رفت. یک تیم مشاور رسانهای، او را در میان انبوه دوربینها و میکروفونهای دهها خبرنگار همراهی میکرد. زمانی که اریک زمور و همراهانش به غرفه یک تولیدکننده مسلسل رسیدند، کاندیدای بالقوه انتخابات اسلحه را از محل نمایش برداشت و به سوی خبرنگاران نشانه گرفت و گفت: «اینیکی شوخیبردار نیست.»
دولت فرانسه عموما سعی میکند در برابر گفتار و رفتار تحریکآمیز اریک زمور سکوت کند. با این حال چند لحظه پس از انتشار تصاویر این ماجرا، مارلن شیاپا، وزیر برابری جنسیتی و یکی از «ماکرونیست»ترین اعضای دولت با انتشار پیامی در توییتر، اریک زمور را به تهدید آزادی بیان و جان خبرنگاران متهم کرد. زمور هم در پاسخ گفت: «کسی که فرق شوخی و جدی را نمیفهمد یک احمق است. چه این خانم باشد و چه کس دیگری.»
فرانسه یکی از کشورهای جدا ناامن برای خبرنگاران و روزنامهنگاران است؛ بهویژه آنهایی که اندکی از «استانداردهای» عامهپسند خارج میشوند. خاطره قتل عام هیات تحریریه شارلی ابدو در سال ۲۰۱۵ هنوز در یادها سنگینی میکند. بهعلاوه، در جریان اعتراضهای جلیقهزردها و حتی پیش از آن در ماجرای قانونی شدن ازدواج همجنسگرایان، خبرنگاران حاضر در صحنههای تظاهرات، همزمان قربانی خشونت پلیس و تظاهرکنندگانی بودند که آنها را همدست و شریک جرم قدرت میدانستند.
در چنین جوی، نشانه گرفتن مسلسل به سوی خبرنگاران، به هیچ وجه چهره خوبی ندارد. اما اریک زمور، از قرار معلوم بلد است چگونه تهدید را به فرصت تبدیل کند. او با این جنجالها، و در حالیکه میداند بخش قابل توجهی از جمعیت به حاشیه رانده شده و نا برخوردار فرانسه دل خوشی از رسانهها ندارد، با همین رفتار بهتآمیز، خود را بیش از پیش به رخ میکشد و تصویر یک «آدم جدی» را از خود به نمایش میگذارد.
جنجالهای اریک زمور یک هفته بعد دوباره تکرار شد. او این بار در خیابان با یک زن روسری به سر به اسم رشیده مشغول جر و بحث شد و گفت حجاب شما با لائیسیته فرانسوی نمیخواند و باید روسریتان را بردارید. رشیده که سعی میکرد به زمور بقبولاند حجاب امر شخصی است به او گفت این خواسته شما مثل این است که من از شما بخواهم کراواتتان را باز کنید. اریک زمور هم فورا این خواسته را اجابت کرد و در مقابل، طرف دیگر را در برابر عمل انجام شده قرار داد و زن، مجبور به کشف حجاب شد.
اریک زمور، یک یهودزاده الجزایری تبار است و برخلاف جریان خانواده لوپن، وصله یهودستیزی به او نمیچسبد. او اگرچه معتقد است «تمام کودکان مهاجرِ تنها، دزد و متجاوز و جنایتکارند و باید از فرانسه بروند» اما میگوید من خودم خارجی هستم و این حرفها از روی خارجی ستیزی نیست. زمور زنان محجبه را، بدون کوچکترین نگرانی به مساجد سیار تشبیه میکند و مانند روحانیون حاکم بر ایران و اسلامگرایان دیگر نقاط جهان میگوید اسلام یک دین بالذات اجتماعی-سیاسی است و نمیتواند مانند مسیحیت آیینی فردی باقی بماند. به همین مناسبت با لائیسیته فرانسه همخوان نیست.
دونالد ترامپ را نماینده سفیدهای تحصیل نکرده آمریکا توصیف میکردند. بخش بزرگی از جامعه که از سوی طبقه حاکم عملا نمایندگی نمیشد و همیشه نقش سیاهی لشگر داشت. شعار «عظمت را به آمریکا بازگردانیم» دونالد ترامپ انگار آینه مطالبات فروخفته این جمعیت بود: مخالفت با مهاجرت، مخالفت با جنگهای بیثمر خاورمیانه، مخالفت با نقش پرهزینه «پدرانه» ایالات متحده در جهان و مخالفت با تعهدات زیست محیطی. ترامپ این نارضایتی را چه در کارزارهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶، چه در دوران ریاست جمهوری و چه در کمپین سال ۲۰۲۰ نمایندگی میکرد. حمله به ساختمان کنگره در واشنگتن پرده آخر اتحاد به حاشیه راندهشدگان با بخشی از جمهوریخواهان بود. اریک زمور میخواهد نماینده گروه مشابهی در فرانسه باشد.
در سالهای اخیر و بهویژه پس از شروع جنبش جلیقهزردها، به حاشیه راندهشدگان فرانسه هم دنبال یک نماینده سیاسی میگردند. این جمعیت که قسمی از رفتار «خودآگاهانه» را در تظاهرات و آکسیونهای جلیقه زردها به نمایش گذاشت، جدی بودن خود را پس از شیوع ویروس کرونا و در جریان راهپیماییهای ضد پاسپورت سلامت هم به رخ طبقه حاکم فرانسه کشید.
فرانسویها به سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ «سی سال افتخارآمیز» میگویند: سالهای رشد اقتصادی جهانی، زمانی که بیکاری پدیدهای نادر به شمار میرفت و سطح زندگی بسیار بهتر از حالا بود.
زمور میگوید در سالهای بعد، از دهه ۱۹۸۰ و بهویژه ۱۹۹۰، فرانسه در مسیر «زنانه کردن» جامعه گام برداشت. قدرت مردها کم شد و ارزشها ی تاریخی فراموش شدند.
این سالها، دورهای است که فرانسه با بستن کارخانهها به جامعهای پساصنعتی گذار میکند و همزمان، حقوق تامین اجتماعی و کمکهای دولتی به شهروندان کم برخوردار به شدت افزایش مییابد.
تغییر فرماسیون اقتصادی و سیاسی فرانسه در این سالها، اعتراض راستگرایان پرشمار و ریشهدار را برانگیخت. نیکلا سارکوزی، این نارضایتی را با در پیش گرفتن سیاستهای اقتصادی بازتر از یک سو و برخورد تندتر با بینظمی اجتماعی نمایندگی کرد. به اعتقاد بسیاری، فرانسوا اولاند، در دوره ۵ ساله ریاست جمهوری نشان داد سیاستهای اقتصادی چپ میانه تقریبا هیچ فرقی با راست میانه ندارد. شهروندان خشمگین فرانسه، چه چپ و چه راست میگویند در ۱۵ سال گذشته وضعشان فقط بدتر شده است.
زمور تا اینجا، اگرچه توانسته با شعارهای اسلامستیزانه و مهاجرستیزانه، دل بسیاری از مخالفان وضع موجود را به دست آورد، اما رویکرد اقتصادی وی عمدتا و برخلاف بیشتر جریانهای راست گرای افراطی، بازار آزاد محور بوده است. او میگوید «تنبلها باید بیشتر کار کنند» و «آدمهای اهل کار، مالیات کمتری بپردازند.»
میشل اُنفره، فیلسوف و مدرس راستگرای فرانسوی هفته پیش در یک برنامه تلویزیونی گفت: «اریک زمور باید بازوی چپش را تقویت کند. او باید صدای اعتراضهای عمومی و مطالبات آدمهایی مثل جلیقهزردها باشد. اگر این کار را بکند، من احتمال رای دادن به او را کنار نخواهم گذاشت.»
با وجود تمام شباهتها با سلوک سیاسی و رفتاری ترامپ، اریک زمور، یک روشنفکر، نویسنده و تحلیلگر بیش نیست. او هیچ تجربه اقتصادی موفقی ندارد و پشتش به جایی گرم نیست. بهعلاوه، این احتمال که بخش عمدهای از شهروندان فرانسه از شرم و خجالت داشتن رئیس جمهوری مثل زمور، بار دیگر به ماکرون رای دهند، اصلا کم نیست.