اصولگرایان از بین نمیروند، بلکه از جبههای به جبههای دیگر و از شورایی به شورایی دیگر منتقل میشوند. آنها اصرار دارند در آستانه هر انتخابات با نام و عنوانی جدید وارد عرصه انتخابات شوند. عنوان جدید، اما لزوما به معنی سازوکاری جدید یا تحول در شکل و شیوه سیاستورزی آنها نیست.
شرق نوشت: سیدمحمد حسینی، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب یا همان جمنا که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ تشکیل شد، از شکلگیری شورای وحدت راهبردی در این جبهه در آستانه انتخابات مجلس خبر داده است. این در حالی است که همزمان نیز مجموعهای تحت عنوان «شورای وحدت اصولگرایان» مدتی است در میان برخی چهرههای شاخص اصولگرایی تشکیل شده؛ شورایی که البته به نظر میرسد وضعیتی گعدهوار دارد و تقریبا اخبار مشخصی از آن به بیرون درز نمیکند. حالا مشخص نیست که این شورای راهبردی همان شورای وحدت است یا یک چیز جدید!
جبهه مردمی نیروهای انقلاب
به گزارش شرق؛ جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب آخرین تشکل انتخاباتی اصولگرایان بود که حرفوحدیث هم زیاد به دنبال داشت؛ اینکه نتوانسته جامع همه جریانهای اصولگرایی شود یا فرایند انتخابات و حضور در آن دموکراتیک نبوده و برخی جریانها دست بالاتری در آن داشتهاند. تشکل تازهمتولدشده از همان آغاز چندان با روی خوشی مواجه نشد. جبهه پایداری و چهرههای رادیکالتر اصولگرا چندان از تولد این جبهه راضی نبودند. حزب کهنهکار مؤتلفه اسلامی نیز اگرچه تلویحا در جلسات و نشستها شرکت داشت، اما صراحتا اعلام میکرد که از کاندیدای حزبیاش حمایت میکند. سقف فراگیر جمنا چنانکه مؤسسان و حامیانش اعلام میکردند، در نظر کنشگران اصولگرا چندان مستحکم نبود و هر لحظه احتمال فروریختن آن وجود داشت.
در حین شکلگیریاش انتقادات زیادی به آن شد تا جایی که بعدها محمدرضا باهنر درباره آن گفته است: «جمنا اشکالاتی هم داشت؛ یکی از اشکالاتش همین بود؛ یعنی در افکار عمومی اینطور برداشت شد که اصلا جمنا ساختهوپرداخته سپاه است. علتش هم بیدقتی و کمدقتی دوستان بود؛ مثلا در یک منطقه کوچک ۱۰ نفر را بهعنوان عضو شورای جمنا انتخاب میکردند که یکی از آنها بازنشسته سپاه بود. حال آنکه تعداد بازنشستههای سپاه در بدنه جمنا شاید دو درصد نبودند، اما، چون پررنگ هستند، افکار عمومی فکر میکند اصلا بساط و مغازه و دکان همهاش دست آنهاست.
این یکی از اشکالات جدی جمنا بود. قرار بود در جمنا تصمیمات از پایین به بالا و بر اساس رأیگیری باشد، اما این رأی بعضی جاها مهندسی شد. یک جریان خاص و رایحه ویژهای از مجموعه اصولگراها بیشتر رشد و نمو کرد؛ مثلا جمنا به تشکلهای سیاسی و احزاب قدیمی فعال خیلی بها نداد. البته آنها هم ادعاهایی داشتند و میگفتند ما باید سرمایههای اجتماعی را به میدان بیاوریم. سرمایههای اجتماعی هم آمدند، کار هم کردند، ولی بعضی جاها کاملا مشخص بود که آرا مهندسیشده است». جمنا از آن زمان بهبعد تقریبا به حالت اغما رفته و حالا مشخص نیست که آیا این شورای وحدت قرار است جایگزین آن شود یا قرار است بهعنوان مغز متفکر آن عمل کند.
شورای وحدت اصولگرایان
مهرماه سال گذشته که خبر رسیده بود «شورای وحدت اصولگرایان در مهرماه آغاز به کار کرده»، گفته میشد علیرضا زاکانی بهعنوان بازوی اجرائی این شورا وظیفه جمعکردن اصولگرایان را برعهده گرفته است و حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محسن رضایی نقش محوری جلسات را برعهده دارند. زاکانی همان کسی است که در فرایند شکلگیری جمنا هم بهشدت از سوی برخی دیگر از چهرههای اصولگرایی مورد انتقاد قرار گرفته بود که جمنا را با چهرهها، افراد و نزدیکان خود پر کرده و سهم اندکی به دیگران رسیده است. زاکانی درباره شورای وحدت هم گفته بود که قرار است بهعنوان بازوی اجرائی، وظیفه جمعکردن اصولگرایان را برعهده بگیرد. اگرچه زمانی برخی اخبار هم حاکی از این بودند که برگزاری این جلسات متوقف شده است.
جامعه روحانیت مبارز
جامعه روحانیت مبارز اگرچه یک تشکل صرفا انتخاباتی نیست و با هدف انتخابات هم شکل نگرفته، بلکه هسته شکلگیری اولیهاش به سالهای آخر حکومت پهلوی بازمیگردد، اما در دهه ۶۰ به محور اصلی فعالیتهای انتخاباتی جناح راست آن زمان یا اصولگرای فعلی بدل شده بود. اما عمر انتخاباتی این تشکل با انتخابات دولت هفتم و مجلس ششم به پایان رسید. بعد از آن اصولگرایان هربار یک تشکل و جبهه و شورایی جدید را تجربه کردهاند.
جبهه پیروان خط امام و رهبری
جبهه پیروان خط امام و رهبری به تقلید از جریان نیروهای خط امام متعلق به جریان چپ مذهبی دهه ٦٠، در دهه ٨٠ و پس از رویکارآمدن دولت اصلاحات تشکیل شد. اصولگرایان در خلأ حضور در قدرت نیاز به همگرایی داشتند و جبهه پیروان را با ریاست حبیبالله عسگراولادی تشکیل دادند. جبهه پیروان هیچوقت در جریان اصولگرایی، تبدیل به مرکز ثقل نشد و همان میزان اثرگذاریاش هم وابسته به شخصیت دبیرکلش؛ یعنی حبیبالله عسگراولادی بود. بعد از فوت او این سمت به محمدرضا باهنر رسید. درحالیکه جبهه پیروان خط امام و رهبری مدعی بزرگترین جبهه اصولگرایی با شمولیت ١٧ حزب و گروه اصولگراست، اما در بزنگاههای سیاسی هیچوقت منشأ اثر نبوده و اصولگرایان در آستانه هر انتخاباتی دستبهدامان سازوکاری دیگر شدهاند.
شورای هماهنگی نیروهای انقلاب
بعد از رویکارآمدن دولت اصلاحات و تحولات ناشی از بهقدرترسیدن اصلاحطلبان از سال ۱۳۷۹ فعالیت خود را آغاز کرد تا تحرکات سیاسی اصولگرایان را ساماندهی کند. این شورا در انتخابات شورای شهر دوم با تابلوی ائتلاف آبادگران ایران اسلامی وارد عرصه شد که اکثریت کرسیهای شوراها در اختیار اصولگرایان قرار گرفت و در انتخابات مجلس هفتم نیز در تهران با همین تابلو و در شهرستانها با عناوینی همچون «آفتاب» و «سهند» وارد میدان شد که اکثریت کرسیهای مجلس را به خود اختصاص داد. اما بزرگترین ناکامی شورای هماهنگی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ رقم خورد که نتوانست به وحدت میان اصولگرایان منجر شود و آنها در آن انتخابات با چند نامزد وارد عرصه شدند. ریاست این شورا با ناطقنوری بود که میخواست نقش زعیم اصولگرایان را ایفا کند و در پشت صحنه به سیاستورزی بپردازد. اما مشخصا جامعه روحانیت مبارز که تا پیش از این محوریت انتخابات را برعهده داشت و ناطق هم عضوی از آنها بود، چندان از این اتفاق خشنود نبود. اختلافات ناطقنوری و جامعه روحانیت مبارز هم از همانجا آغاز شد. ناکامی شورای هماهنگی در نهمین انتخابات ریاستجمهوری، باعث شد فعالیت شورا در سراسر کشور تعطیل اعلام شود. در همان سال، سازوکار جدیدی به جای شورای هماهنگی تهیه شده و در سال ۱۳۸۶ با نام جبهه متحد اصولگرایان تأسیس شد.
جبهه متحد اصولگرایان
بعد از شکست شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در انتخابات ریاستجمهوری ٨٤ و در آستانه انتخابات مجلس هشتم به پیشنهاد حبیبالله عسگراولادی و با دعوت محمود احمدینژاد، جبهه متحد اصولگرایان شروع به فعالیت کرد. این جبهه متشکل از سه ضلع جبهه پیروان خط امام و رهبری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و ائتلاف رایحه خوش خدمت بود. منتقدان جبهه متحد اصولگرایان، همواره از دولتیبودن و انحصارطلبی آن انتقاد میکردند. جبهه متحد بار دیگر پیش از انتخابات مجلس نهم هم تشکیل شد. از یک سال پیش از آن، اقداماتی از سوی جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای تعیین سازوکاری برای ایجاد وحدت رویه در بین اصولگرایان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی صورت پذیرفت. نتیجه این اقدامات با محوریت آیتالله مهدویکنی، دبیرکل جامعه روحانیت، منجر به شکلگیری جبهه متحد با فرمول ۷+۸ شد که در آن هفت نفر به عنوان کمیته داوری و هشت نفر به عنوان نمایندگان گروههای مختلف سیاسی در آن حضور داشتند تا از طریق جلسات این کمیته، فهرست انتخاباتی اصولگرایان در شهرستانهای مختلف کشور تعیین شود. علیاکبر ولایتی سخنگوی این جبهه بود. تقریبا نزدیک به ٧٠ درصد فهرست این جبهه موفق به ورود به انتخابات مجلس نهم شد. شکاف در جبهه این بار هم خودش را نشان داد و در فاصله زمانی دو ماه مانده به انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و درحالی که اخبار خوشی از وحدت میان جریانات اصولگرایی از طرفین جبهه متحد و جبهه پایداری به گوش میرسید، بهناگاه انتشار فهرستی با عنوان جعلی نامزدهای جبهه متحد اصولگرایان در شماره سیوهفتم نشریه ٩ دی متعلق به حمید رسایی، عضو جبهه پایداری، باعث شدتگرفتن شکاف دوباره میان اصولگرایان شد.
جبهه یکتا
جبهه یکتا خردادماه ٨٤ با یاران و وزیران سابق احمدینژاد رونمایی شد؛ مشخص بود که دورنمایش تسخیر مجلس دهم است. همه آنهایی که میراث هشت سال گذشته را برای احمدینژاد گذاشتند و به نام او ثبت کردند، دوباره پا به میدان گذاشتند از حسینی، وزیر ارشاد احمدینژاد که بعدا خودش عضو جبهه مردمی نیروهای انقلاب یا همان جمنا شد تا زاهدی و دانشجو وزیران علوم احمدینژاد، حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش، نجار وزیر کشورش، محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتیاش، میرتاجالدینی، بذرپاش، زریبافان و خیلیهای دیگر در این جمع حضور داشتند. آنها آن روز اصرار داشتند که «یکتا» ارتباطی به احمدینژاد ندارد. جبهه یکتا همه تلاشش را کرد تا در انتخابات مجلس گذشته سهمی از فهرست اصولگرایان ببرد. در تهران سهمی به آنها نرسید، اما برخی اعضایش از شهرستانها به مجلس راه یافتند. بسیاری از اعضای یکتا بعدا به جمنا پیوستند. دبیرکل یکتا، حمیدرضا حاجیبابایی و سخنگویش، حمیدرضا حسینی بود. مدتهاست از جبهه یکتا خبری نیست و اصولا گویا کاملا به محاق انحلال رفته است.