میگوید نه تنها هنوز ماجرای اصلاحطلبان و اصولگرایان تمام نشده است بلکه با ایجاد انعطاف درونی این دو جریان سیاسی اصلی کشور میتوانند در عبور از بحرانهای فعلی کشور نقش موثری ایفا کنند.
به گزارش ایسنا، او نه فقط به ضرورت ایفای نقش مسئولانه در جامعه توسط هر دو قشر مردم و مسئولین اشاره میکند بلکه عقیده دارد عدم این مسئولیت پذیری عواقب جبران ناپذیری برای هر دوی آنان دارد. از امید حرف میزند و تاکید دارد که مشکلات عرصه سیاست داخلی و خارجی با تحاد و انسجام ملی برطرف خواهد شد.
او محمد کیانوش راد نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی و عضو حزب اصلاحطلب اتحاد ملت است.
محمد کیانوشراد در آستانه هفته دولت با اشاره به اینکه «سال ۱۳۵۸ قانون اساسی تصویب شد؛ در اوایل دهه شصت آمدیم و این قانون اساسی را مجددا بازنگری کردیم. حتی امروز هم باز جای بازنگری دارد، تا اگر تعارضاتی میان نهادها وجود دارد، کاسته شود» به نقش دولت در اجرای قانون اساسی پرداخت و گفت: در برخی جهات دولت در چهارچوب نوشتاری قانون اساسی اختیارات خوبی دارد، اما در عمل و اجرا دولت دارای محدودیتهای فراوانی است که کار دولت را نقض میکند.
قوانین نانوشته دست رییسجمهور را بسته استاین فعال سیاسی برای تشریح گفته خود، با مثال آوردن از نهادهایی که برای مدت کوتاهی تشکیل شده، اما عمر فعالیتشان به طول انجامید گفت: از این موارد زیاد داریم که به نحوی دولت را با موانع و مزاحمتهایی رو به رو کرده است. چنین مواردی میزان فعالیت دولت را کنترل میکنند و طی دورانهای گذشته نیز همواره دولتها را با موانع و مشکلاتی رو به رو کرده است. اینجاست که باید خیلی صریح این مشکلات تفکیک شوند، اگر ریاست جمهور قرار است به عنوان تدارکات چی انتخاب شود، ایشان را ملغی کنند. اگر صریح این تناقضات و مشکلات ساختاری باید برطرف نشود، به مشکل میخوریم.
وی ادامه داد: اینکه به لحاظ قانونی انتخاب وزرا به اننتخاب رئیسجمهور است، اما در عمل بر اساس قوانین نانوشتهای وزرایی را بر اساس مصالح و و نظرات دیگران انتخاب میکنند، محدودیتهایی را برای ریاست جمهوری فراهم میآورد. ما باید مشکلات ساختاری را حل کنیم. این طور نباشد مردم به رئیس جمهور رای دهند و بعد ایشان بگوید در حوزه انتخابات دستم بسته است؛ چرا دستش بسته است؟
اشکالات ساختاری در اقتصاد وجود داردوی به حوزه سیاست خارجی نیز اشاره کرد و گفت: در بعد سیاست خارجی آیا واقعا رئیس جمهور و وزارت خارجه در همه مقدرات نقش تعیین کننده دارند؟ میبینیم که همچین نقشی در دورههای متوالی همواره دچار مکشلاتی بوده است. البته تعیین سیاستهای کلی نظام بر اساس قانون بر عهده رهبری است، اما امروز شاهدیم برخی نهادهای دیگر در تصمیمات سیاست خارجی نقش داشته و موضع گیری میکنند در حالی که در همه جای دنیا اینها به عنوان قدرت ملی پشت سر سیاسیونی هستند که مورد تایید مردم قرار گرفتهاند. هر جایی که مردم به شخصی رای دادند، اینها سیاستشان را باید منطبق با رای مردم را اعمال کنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه «در بخش فعالیتهای اقتصادی هم مشکل داریم» به ضرورت پرهیز ورود نظامیان به حوزه اقتصادی بر اساس وصیت امام خمینی (ره) پرداخت و گفت: همه فعالیتهای اقتصادی که جنبهای از بیت المال دارد زیر نظر رئیس جمهور نیست. آستان قدس رضوی با فعالیتهای گسترده اقتصادی، بنیاد اموال تملیکی و ستاد اجرایی فرمان امام از جمله آن هاست. فعالیتشان باید از اقتصاد جدا شود. اگر چنین اتفاقی نیافتد اعتماد مردم از رئیسجمهور سلب میشود و دیگر به او رای نمیدهند.
گروهی بدون وظایف قانونی جلوی کارهای قانونی را میگیرندوی در راستای ادعاهایش توضیح داد: بعد از مدتی مردم میگویند جریان چیست که هر که میآید میگوید دست من نیست؟ احمدینژادی هم که تحت حمایت جریان اصولگرایی بود میگفت: برادران قاچاقچی نمیگذارند کار کنم. این موضوعات نشان میدهد اشکالات ساختاری در اقتصاد وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: اگر این مشکلات مرتفع نشود ضررش این نیست که اطرافیان روحانی رای نمیآورند ضررش این است که مردم به کل سیستم بدبین میشوند و به این نتیجه میرسند که ناکارآمد است. اگر مردم به این موضوع معتقد شدند و آلترناتیو مناسبی هم داشته باشند آن زمان انقلاب رخ میدهد.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه «ما باید تلاش کنیم کار آمدی نظام افزایش پیدا کند و اشکالات ساختاری بر طرف شود» درباره آنچه «مدیریت مولوک الطوایفی» خواند گفت: یعنی الان در وزارت ارشاد قانون برگزاری کنسرتها وجود دارد، اما آدمی در مشهد میگوید، اجازه برگزاری این کنسرت را نمیدهم. فقط حرفش را هم نمیزند. گروهی وجود دارد که بدون وظایف قانونی جلوی کارهای قانونی را میگیرند. به همین دلیل است که میگویم مدیریت ملوکالطوایفی وجود دارد.
تحقق وعدهها نیازمند بستر اجرایی استکیانوش راد با اشاره به انتقاد مردم از حسن روحانی برای محقق نشدن برخی وعدههای انتخاباتیاش گفت: با فرض اینکه معمولا در ایام انتخابات کاندیدها نگرشهای خود را مطرح میکنند و در بخش دیگر وعدههایشان را میگویند باید گفت که تحقق وعدهها نیازمند بستر اجرایی است. واقعیت امر این است که ما گاهی وقتها در میان گزینه بد و بدتر دست به انتخاب میزنیم. این شرایط آخرین مرحلهای است که مرم با یک نظام سیاسی همراهی میکنند. اگر مردم به مرحلهای برسند که دیگر انتخاب بد و بدتر بی معنا شود، آن زمان است که مشکلات اجتماعی رخ میدهد.
وی ادامه داد:مردم طی این مدت احساس میکردند شاید بتوان کارهایی انجام داد، یا شاید اگر روحانی نیاید فردی بر سر کار میآید که شرایط را بدتر میکند و اصلا توانایی اداره آن کار را ندارد. در این شرایط است که ناچارا دست به انتخاب میزنند. خطر اینجا است که مردم از این مرحله هم عبور کنند.
روحانی میدید و میبیند و میداند که مشکلات وجود دارداین عضو حزب اتحاد ملت گفت: اگر آقای روحانی بخواهد همه این مسائل را که من گفتم، لخت و عریان بیان کند باعث تنش در سیستم سیاسی میشود. اگر صریحا بگوید مشکلات من کجاست؛ از آنجایی که میدانیم بخش عمده مشکلات اقتصادی امروز معلول شرایط بین المللی است که بر دولت حاکم شده است کمی شرایط قابل تحمل میشود. اگرچه اشتباهات دولت را نمیتوانیم نفی کنیم و حتما دولت باید بهتر عمل کند، اما اینکه ما همه مشکلات را معطوف به داخل کنیم و وزن بیشتر را به داخل بدهیم درست نیست.
وی همچنین گفت: شرایط بین المللی به نحوی شده که فشارهای گوناگون به ایران وارد میشود؛ برای خریدها و ارتباطاتی که با دنیا داریم به سیستم اقتصادی فشار آمده است. از طرف دیگر عدهای مخالف برجام بودند و برای اینکه مخالف برجام بودند قدمهای اشتباهی برداشتند. دلیل ندارد که هر اقدامی که میخواهیم بکنیم در بوق و کرنا کنیم و بگویم داریم به فلان کشور پول میدهیم.
کیانوشراد در تجمیع گفتههایش اظهار کرد: هر کس دیگری جای روحانی بود، امروز با این مشکلات رو به رو میشد. یا باید با نظام مسئولانه بر خورد کنیم یا باید کنار بکشیم. وقتی کسی مثل روحانی رئیسجمهور میشود فرضش این است که شاید بتواند موانعی را از سر راه توسعه کشور بر دارد و با گفتگو، اغناسازی و تفاهم برخی مشکلات را مرتفع کند. روحانی فکر میکرد میتواند با پشتوانه مردم، رشد و آگاهی آنان و همچنین با تجربیات مردم و حاکمیت قدمی بردارد. این موضوع علارغم این است که میدید و میبیند و میداند که مشکلات وجود دارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب سپس گفت: با وجود تمام این شرایط نمیشود دست روی دست گذاشت و نمیشود کاری نکرد. به نظر من ورود آقای روحانی با ورود هر کس دیگری تفاوت داشت و در سیاست تغییراتی ایجاد کرده است.
از دیکته کردن موارد به مردم پرهیز کنیموی خطاب به مخالفین روحانی گفت: به اعتقاد من ایامی که گذشته است یک انباشت تجربهای را هم ایجاد کرده که آرام آرام نهادهای مختلف هم متوجه آن تجارب میشوند. نمیشود آنگونهای که فکر میکنند کشور را اداره کرد و باید به دیگران هم بها داد. جناح اصولگرا رشد یک جریان عقلگرا و منصف را به نسبت سالهای گذشته خیلی راحتتر قبول کرده است. اینکه امروز میبینید اصلاحطلبان، اعتدالگریان و اصولگرایان اعتدالی در برخی از موارد نزدیک به یکدیگر شدند، معلول یک فشار اجتماعی و پذیرش واقعیتهای اجتماعی است.
کیانوش راد ادامه داد: آنها پذیرفتهاند که دیگر نمیشود با شیوههای حذف دیگری برخورد کرد. از دید مردم برخی مواقع شعار داده میشود اصلاحطلب، اصولگرا دیگر تمام است ماجرا، اما خود سیاسیون نسبت به گذشته بسیار نرم شدهاند. آنها احساس کردند که اولا دیگری را نمیشود حذف کرد؛ خاطرمان بوده که اصولگرایان مطلقا حاضر به مذاکره با اصلاح طلبان نبودند، اصلاح طلبان هم شاید همین گونه فکر میکردند؛ اما امروز به موضعی رسیدند که میدانند در برخی از موارد میتوانند با هم به اجماع برسند.
این فعال سیاسی همچنین گفت: باید میان این جریانات گوناگون حداقلهایی ازموضوعات را به اشتراک بگذارند و نوعی اجماع نخبگان و اجماع فعالان سیاسی بر روی برخی از اصول کلیدی اداره کشور فراهم شود. مثلا همه باید بپذیریم که مجلس در راس امور است. اگر در راس امور بودن مجلس را پذیرفتیم میدانیم که روح قانون اساسی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، الگو است. با پذیرش این مورد از دیکته کردن موارد به مردم پرهیز میکنیم.
وی خاطرنشان کرد: اصلاحطلب و اصولگرا باید بپذیرند که حاکمیت از آن مردم است. اصولگرایان بپذیرند که نظارت استصوابی به شیوه فعلی مانع مشارکت مردم در سرنوشت خود است. باید اجازه داد مجلس ناآرام داشته باشیم، اما جامعه آرام باشد. زمانی که مجلس آرام میشود و مجلس حرف واقعی مردم را نمیزند، جامعه ناآرام میشود. مردم حرفشان را کجا بزنند زمانی که سندیکاها، احزاب مستقل و نمایندگان واقعی مردم در مجلس نباشند؟ نمایندگان باید معتقد و ملتزم به ولایت فقیه باشند. حالا کسانی هستند که ولایت فقیه را قبول ندارند، ولی معتقد هم هستند؛ به هر دلیلی از مرجع تقلید دیگری پیروی میکنند. البته همه آنها باید ملتزم به رعایت قوانین کشور باشند. گفتید کسانی باید در حزب فعالیت کنند که معتقد به اصل ولایت فقیه باشد. حالا یک نفر در این میان معتقد به این اصل نیست. این آدم باید چه کاری کند. آیا این آدم نباید کنش سیاسی داشته باشد؟ باید به این پرسش پاسخ داد. اگر قرار است کنش سیاسی داشته باشد و در حزب هم نرود، پس باید یک گروه مخفی تشکیل دهد و این به ضرر جامعه است. حاکمیت باید بگذارد کسانی که اعتقاد به این حاکمیت دارند فعالیت سیاسی داشته باشد. اگر در سطح جامعه فردی ناامید شد، کار تمام است. آن زمان است که دیگر نه اصلاحطلب، نه اصولگرا، نه آخوند، نه دانشگاهی هیچ کسی را قبول نخواهد داشت.
عدهای در کشور نشستهاند تا نشان دهند دولت هیچ کاری نکرده استوی همچنین گفت: ناامید شدن یا امیدوار بودن دستوری نیست. نمیشود روضه خواند که امیدوار باشید. ناامیدی تمام جان، روح و ذهن آدم را درگیر میکند. بسیاری از آدمهایی که ناامید میشوند و دست به خودکشی میزنند به لحاظ استدلالی شاید حرفهایتان را بپذیرند، اما روحشان آسیب دیده است. اگر جامعه هم مانند این آدم آسیب دید و از انتخاب بد و یا بدتر هم صرفهنظر کرد، آماده اتفاقات بدتر هم میشود.
این عضو حزب اتحاد ملت تاکید کرد که «مردم را نباید ناامید کرد» و افزود: الان عدهای در کشور نشستهاند تا نشان دهند دولت هیچ کاری نکرده است. تلاش میکنند که دولت را به هر شکلی که شده به زمین بزنند. آنها فکر میکنند اگر دولت به زمین خورد امید به دولت دیگر را در مردم ایجاد میکنند. میبینید که در مدارس قم تجمع میکنند و صریحا تهدید به قتل رییس جمهور میکنند. به شکل ضمنی میگویند این بلا سر آقای هاشمی رفسنجانی آمد و ممکن است سر رییس جمهور فعلی هم بیاید. چگونه میشود عدهای در این مملکت اجازه راهپیمایی و هرگونه شعار و فعالیتی داشته باشد، اما فرض کنید یک حزب اصلاحطلب تقاضای تجمع کند! بلافاصله آنها علیه امنیت نظام معرفی میشوند.
روال قانون یکی از جدیترین کارهایی است که باید در کشور صورت بگیردوی ادامه داد: ما دنبال این هستیم که یک جامعه ضابطهمند و براساس قانون داشته باشیم. اگر همه به قانون عمل کنند شرایط تغییر میکند. اجرای عدالت بدون توجه به قانون چیزی جز افساد در روابط اجتماعی نیست. هر کسی شعار روابط اجتماعی بدهد، بدون اتکا به مبنای قانونی به دام فساد خواهد افتاد؛ حتی اگر نیتش این نباشد.
وی پیشنهاد داد: از بیت رهبری شروع شود و اعلام کنند که هیچ کس حق سفارش دیگری را ندارد. هیچکس مجاز نیست اقدامی غیرقانونی انجام دهد. آن وقت است که نمایندگان مجلس، دولت و وزرا و ... متوجه میشوند که نمیتوانند در تعیین یک استاندار هم اثر بگذارند الان همه فکر میکنند که یک جوری میشود قانون را دور زد.
کیانوشراد همچنین با اشاره به نامه رئیس قوه قضاییه به رهبری مبنی بر کسب اجازه برای مبارزه با فساد گفت: آقای قوه قضاییه میخواهید با فساد مبارزه کنید؟ مگر منعی برای اجرای این کار وجود دارد. مگر قوانین آیین دادرسی جلوی شما را گرفته است. شما هرجا احساس میکنید فسادی است فرد را صدا کنید و برایش پرونده تشکیل دهید. مگر برادران آقایان رییس جمهور، معاون اول و سایر افراد را دستگیر نکردید؟ مگر کسی به شما گفته که درمبارزه با فساد طول و تاخیر بیندازید؟ از این شرایط هزار سوءاستفاده ممکن است بشود.
وی در همین راستا گفت: برگشت به روال قانون یکی از جدیترین کارهایی است که باید دراین کشور صورت بگیرد. برخیها میگویند بر اجرای قوانین اصرار نکنید؛ چراکه قوانین باید اصلاح شوند، اما به نظر من قوانین موضوعه به اندازه کافی داریم. اگر همینها هم اجرا شود شرایط درست میشود. مشخص است که برای گرفتن فلان مبلغ وام فلان مبلغ سند لازم است، حالا وقتی که یک مسئولی میآید که وام بگیرد و به او میگویند وثیقه نمیخواهد، یعنی فساد رخ داده است. برای مبارزه با فساد یک بخشاش این است که قانون را همانگونه که هست اجرا کنیم. باید جلوی توصیه کردن خلاف قانون را گرفت، اگر چنین اتفاقی افتاد مردم آرام آرام آماده میشوند که چهرههای سیاسی واقعی را انتخاب کنند.
ما موضوعات زیادی نداریم که بخواهیم به رفراندوم بگذاریموی با اشاره به اشارات چند باره رئیس جمهور به اصل ۵۹ قانون اساسی گفت: ما موضوعات زیادی نداریم یا نباید موضوعات زیادی را داشته باشیم که بخواهیم به رفراندوم بگذاریم. برخی مسائل را مثل رابطه با آمریکا را میشود به رفراندوم گذاشت که الان رهبری گفتهاند که دیگر مذاکرهای با آمریکا صورت نگیرد. فرض کنید در مورد مساله نظارت استصوابی؛ به شکلی که الان هست، میشود رفراندوم گذاشت. حضور نظامیان در اقتصاد روشن است که نباید باشد، بنابراین نیازی به رفراندوم در این حوزه نداریم. در زمانی که ما فعالیتهای تدافعی و جنگی نداریم در برخی از جنبههای سازندگی از نیروهای نظامی و تجهیزاتشان استفاده میشود، اما این موضوع با سرمایهگذاری آنها در اقتصاد تفاوت دارد. نباید فعالیت بانکی و اقتصادی انجام دهند؛ چراکه ماهیت کارشان مشخص میشود. اصولا نظامیان از فعالیت مستمر نظامیشان نباید دور شوند. با طرح رفراندم کسانی که مخالف حضور مردم در تعیین سرنوشت خود هستند متوجه میشوند که ابزاری برای به کرسی نشاندن رای و نظر مردم وجود دارد. ما در عملکرد همین شورای نگهبان در رد صلاحیت برخی از افراد دیدهایم که برخی مواقع شخصی را تایید کرده، دور بعد او را رد کردند و مجددا دور بعد تاییدش کردند. معنای این حرکات چیست؟ اگر این موارد اصلاح شود به نظر میرسد مردم دلخوریها هم برطرف شود.
قوا باید مشکلاتشان را با هم رفع و رجوع کنندکیانوشراد در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: قوا که نباید فعالیت یکدیگر را نفی کنند و چوب لای چرخ همدیگر بگذارند. قاعدتا اگر هر سه قوه به دنبال برطرف کردن فساد اقتصادی باشند، نباید میان آنها دعوایی صورت گیرد. به هرحال دولت مجری قوانینی است که مجلس تعیین میکند. اگر یک مجلس، مجلس ملی باشد و منبعث از اراده واقعی مردم باشد دولت باید تابعش شود و آنچه را که مجلس گفت: باید اجرا کند. اگر غیر از این باشد مردم از هر سه قوه دور میشوند و از سویی دیگر دعواها شکل میگیرد. البته به دلیل طبیعت کار حدی از اختلاافات قابل پیشبینی است. مشکل از آنجایی شروع میشود که عواملی برای منافع شخصی قوا را به سمت منافع خود سوق دهند، اینجاست که مشکلات و اختلافات شکل میگیرید. وظیفه رهبری هم در اینجا برطرف کردن مشکل قواست. به جای اینکه رئیس قوه قضاییه رئیس قوه مجریه را تهدید کند، رئیس جمهور سپاه را تهدید کند سپاه همه آن سه را تهدید کند و در این میان کسی مثل احمدینژاد همه چیز را انکار کند، خود قوا باید مشکلاتشان را با هم رفع و رجوع کنند.
نمره ردی به دولت نمیدهموی با اشاره به دومین سالگرد انتخاب دولت دوازدهم توسط مردم گفت: به نظر من دولت به لحاظ سیاسی و اجتماعی در مجموع نمره خوبی کسب کرده است. نمره ردی به دولت نمیدهم. به نسبت شرایط موجود این نمره را میدهم. هر فردی را باید به نسبت فضای خودش سنجید. مقایسهها به دلیل تفاوت فضا مشکل است. اما به لحاظ سیاسی و اجتماعی نمره قابل قبولی به دولت خواهم داد، با این تبصره که در بخشهایی از مسائل سیاسی که در اختیار دولت نبوده یا ورودش با تنش روبه رو بوده مثل حصر، دولت نقش قابل قبولی را نشان نداده است. اما بدین معنا نیست که فقط موضوع در اختیار دولت بوده است.
وی با بیان اینکه «در بعد سیاسی و اجتماعی تاکید میکنم میشود نمره قابل قبولی داد. البته در بعد سیاست خارجی تبصرهای میتوان زد که من از ابتدای دولت گفتم که دولت باید در سیاست خارجی خود همسایگان خودش را مورد نظر قرار دهد. دولت با اولویت دادن به برجام، از نقشی که منطقه میتواند ایفا کند دور شده، ما از رابطه نسبتا آرامی که با عربستان سعودی داشتیم به چنین تنشی رسیدهایم» ابراز عقیده کرد: البته به نظر من داستانهایی مثل حمله به سفارت عربستان اصلا دست گروههای خودسر نبودند و کاملا با برنامه بود. این مشکلات را جلوی پای دولت ایجا کردند. پیشتر از آن به سفارت انگلیس هم حمله کردند، نهادهای امنیتی و قضایی میتوانند وارد عمل شود، اما چون حملهکنندگان به جاهای خاصی وابسته هستند خیلی وارد این موضوعات نمیشوند.
این فعال سیاسی گفت: در حوزه اقتصاد ایرادات جدی به دولت وارد است. باید از نظر اقتصاددانها استفاده کند و مشخص کند از چه نظریه اقتصادی پیروی میکند. دولت فردی را باید مسئول ستاد بحران اقتصادی کشور کند. معاون اول در حال حاضر چنین وظیفهای دارد، اما بر اساس کثرت کارهایش به این امر نمیرسد. دولت برای هماهنگ کردن بخشهای مختلف نظام باید به طور خاص مسئله اقتصاد در شرایط فعلی را رصد کند و تصمیماتی را به نفع اشخاص کم درآمد اتخاذ کند. ایجاد مسئولیت فردی برای ستاد بحران موضوعی است که دولت میتواند روی آن فکر شود. کسی باید باشد که ذهنیت اقتصادی دارد و سایر قوا هم او را در مسائل گمرک، سیاست خارجی، فروش نفت و ... قبول دارند و با او هماهنگ میشوند. شاید نا هماهنگی در شرایط عادی دیرتر مشکل ایجاد میکند، اما در شرایط فعلی باید در جایی متمرکز، تصمیمات اقتصادی را اتخاذ کنند.
وقتی در را روی مردم ببندید از پنجره بیرون میپرندکیانوش راد در بخش پایانی این مصاحبه به نتیجه نظر سنجی ایسپا پس از اعتراضا دی ماه اشاره کرد و گفت: برای رفع نارضایتیهای فعلی باید فضای سیاسی اجتماعی خود را اصلاح کنیم. برای رسیدن به اصلاحات نیازمند یک جراحی اساسی هستیم تا به اصلاح کامل برسیم. سرطان نا امیدی در حال پیش روی است که عوامل زیادی دارد. نباید همه عرصهها را به مردم تنگ کرد. گروهها و احزاب سیاسی، تشکلها و اصناف باید فعال باشند. در این صورت است که صدای بیشتری از مردم شنیده میشود. نباید روی مذاهب، اقوام و اشخاص را خط زد. این جماعت میخواهند حرف سیاسی بزنند. وقتی در را روی آنها ببندید ناچار از پنجره بیرون میپرند. باید جامعه را حتی در گفتمانها آرامتر کنیم. تریبون دارها باید ادبیات خود را ملایمتر کنند.
وی با اعتقاد به اینکه «میتوانیم با آمریکا قاطعانه صحبت کنیم و بر مواضع خود بیاستیم، اما جامعه را با پژواک کلماتی که به کار میبریم برهم نزنیم.» ادامه داد: در سطح سیاست باید خشونت کلامی را کاهش دهیم و فرصتی برای انتقاد و مخالفت حتی اعتراض و تحصن طبق قانون اساسی ایجاد کنیم. سوپاپهای مطمئن را استفاده کنیم.
صمیمانه نسبت به حکومت، نگرش خود را بیان کنیموی با تاکید بر ضرورت ایجاد فرصت گفتگو میان اقلیتها با اکثریتهای جامعه گفت: در همه جوامع تنش وجود دارد. اصولا جوامع فعال، پر تنشتر هستند؛ بنابر این لزوما تنش به معنی منفی نیست. خاصیت جوامع پویا همراه با تغییر است و تغییر همراه با تنش است. جابه جاییها باعث میشود ایران جامعهای مرده نباشد. ایران جامعه روستایی نیست. میتوانیم به اعتراضات مردمی نوعی نگاه تعالیبخش داشته باشم. ضریب استفاده از اینترنت و شبکههای مجازی در جامعه ایران خیلی بالاست؛ اینها محسناتی است که از دلشان میتوانیم به منطق آرامش برسیم. تکثر اقوام و مذاهب از یک سو و بافت جوان ایران نشان دهنده پویایی جامعه است. با اصلاح برخی سیاستها و الزام تصحیح نگرش ما نسبت به مشروعیت حاکمیت و دولت میتوانیم پیش برویم. باید صمیمانه نسبت به حکومت، نگرش خود را بیان کنیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: رقبای جهانی ما را تهدید میکنند. این امر جدی است، تخیلی نیست. نمیشود گفت: آمریکاییها به دنبال منافع ما هستند، ما باید خودمان به فکر منافع خودمان باشیم. حاکمیت ابزارهای حفظ خودش را دارد و این طور نیست که موفقیت روحانی یعنی موفقیت حاکمیت و ناکامی او به معنای ناکامی حاکمیت است.
اصلاحطلبان و اصولگرایان همچنان دو طیف اصلی کشور هستندوی ادامه داد: اصلاحطلبان و اصولگرایان از یک عقبه اجتماعی بر خوردار هستند. ممکن است ریزشهایی داشته باشند، اما همچنان دو طیف اصلی کشور هستند. در همه انتخاباتها ممکن است چند در درصد از مردم رای ندهند، ممکن است آنها در دور بعد رای دهند. اما هنوز کسانی که رای میدهند ناگزیر به رفتن در یکی از قالبها پیشبینی شده اصلاحطلب و اصولگرا هستند. رای اصلاحطلبان بیشتر از اصولگرایان بوده، اما نوسان رای اصلاحطلبان بر عهده کسانی است که لحظه آخر تصمیم میگرفتند و بین بد و بدتر انتخاب میکردند. آنها معمولا میان اصلاح طلبان و اصولگرایان اصلاحطلبان را انتخاب میکنند.
کیانوش راد در پایان گفت: اگر اصلاح طلبان وارد انتخابات نشوند و خاکستریها رای ندهند انتخابات آتی به نفع اصولگرایان میچرخد. هنوز ماجرای اصلاحطلبان و اصولگرایان تمام نشده است. اما هر دوی آنان باید از انعطاف بیشتری برخودار باشند. اگر این انعطاف افزایش پیدا نکند شکنندگی در جامعه بیشتر میشود. لازمه افزایش انعطاف این است که این دو جناح به هم امکان همکاری و حضور بدهند. کاهش این انعطاف به افزایش نارضایتی از هر دو جناح میانجامد.