فرارو- ژاپن در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم، خصومت شدیدی با آمریکا داشت و حتی در این جنگ، درگیری مستقیم نظامی با آمریکا پیدا کرد. با این حال، ژاپن در سالهای بعد، بر توسعه اقتصادی و اجتماعی متمرکز شد و امروز قدرت اقتصادی سوم یا چهارم جهان شده است.
به گزارش فرارو، در چند دهه گذشته تقریبا همواره بر مناسبات ایران و آمریکا تنش حاکم بوده است، با این حال، از زمانی که دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا رسید، تنشها بین دو کشور روز به روز بیشتر شده و چشماندازی برای پایان آن متصور نیست.
ترامپ چند روز پیش، در پاسخ به تهدیدات حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، توئیتی علیه ایران منتشر کرد که اغلب ناظران آن را تهدید تلویحی به جنگ توصیف کردند.
همین تنشهای مستمر بین ایران و آمریکا باعث شد ناظران، مناسبات بین این دو کشور را با خصومت آمریکا با سایر کشورها، مانند ژاپن در زمان جنگ جهانی دوم و کره شمالی کنونی، مقایسه کنند. در همین رابطه، خیرالله خیرالله، روزنامهنگار لبنانی، طی یادداشتی در روزنامه العرب، ضمن بررسی دشمنی بین آمریکا و ژاپن در جنگ جهانی دوم، به مقایسه آن با خصومت کنونی بین تهران و واشنگتن پرداخت.
ژاپن از جمله کشورهایی بود که دشمنی عمیقی با آمریکا داشت و حتی نخستین استفاده از بمب اتمی در جهان در ژاپن اتفاق افتاد. با این حال، پس از جنگ جهانی دوم، روابط این دو کشور کاملا دگرگون شد و مسیر متفاوتی را دهههای آینده طی کرد.
خیرالله با اشاره به توئیت تهدیدآمیز ترامپ نوشت: " فقط کم مانده بود که رئیسجمهور دونالد ترامپ به ایران یادآوری کند که ایالات متحده چیزی به نام سلاح هستهای دارد که 'عده کمی در تاریخ' آن را آزمودهاند. آمریکا فقط علیه ژاپن در سال ۱۹۴۵ برای تادیب و اجبار آن به تسلیم شدن از سلاح هستهایش استفاده کرد".
وی افزود: " آمریکا، دوبار و نه یکبار، بر هدف قرار دادن ژاپن اصرار کرد تا (ژاپن) درسی یاد بگیرد که دیگر نتواند آن را فراموش کند. برای تسلیم شدن ژاپن، انداختن یک بمب هستهای بر هیروشیما کافی بود. اما ژانرالهای آمریکایی، که پرل هاربر را فراموش نکرده بودند، بر انداختن بمب دوم بر ناکازاکی اصرار کردند. بمب اول، در ششم آگست ۱۹۴۵ بر هیروشیما فرود آمد و بمب دوم سه روز بعد ناکازاکی را هدف قرار داد. این دو بمب هستهای، ذهنیت آمریکایی را خلاصه میکنند. ذهنیتی که در دو قرن ۱۸ و ۱۹ بخصوص در روستاهای آمریکا شایع بود. به نظر میرسد که ترامپ این ذهنیت را احیا کرده است. این همان ذهنیت کابوی (گاوچران) است که حتی پس از افتادن دشمنش بر زمین، اصرار میکند به صورت دشمنش مشت بزند".
خیرالله ادامه داد: " ژاپن، درس را یاد گرفت. تسلیم شد و سپس تلاشش را بر بازسازی جامعه و اقتصاد متمرکز کرد و به کشور مدرنی تبدیل شد که از آرزوهای امپراتوری دست کشیده است. آیا ایران، چیزی از درس ژاپن یاد میگیرد، ژاپنی که قدرت اقتصادی سوم یا چهارم جهان شده است، یا اینکه شرط میبندد که سخنان ترامپ و وزیر خارجهاش، مایک پومپئو، چیزی جز تهدیدات توخالی نیست؟ "
به گفته این روزنامهنگار لبنانی، ممکن است تهدیدات ترامپ از نوع تهدیدات بیمعنی باشد. کما اینکه ممکن است این تهدیدات معنای زیادی داشته باشد. آنچه نشان میدهد که این تهدیدات ممکن است معنادار باشد، این است که تشدید تنشها با ایران، از سخنرانی یک سال پیش رئیسجمهور آمریکا شروع شد. او در این سخنرانی، تاریخ معاصر روابط ایران و آمریکا را تشریح کرد. در این سخنرانی، ترامپ از بیان مضراتی که آمریکا از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ دیده، فروگذار نکرد. سخنرانی مزبور، گامهایی عملی همچون خروج از توافق هستهای را در پی داشت.
خیرالله مدعی شد: " فرض بر این است که ایران، محاسباتش را بازبینی کند. بویژه آنکه ایران را نمیتوان با ژاپنی مقایسه کرد که در اواخر سال ۱۹۴۱ آمریکا را به چالش کشید و بخشی از ناوگان دریاییاش را در پرل هاربر نابود کرد. ژاپن واقعا یک کشور نیرومند بود و قدرت این را داشت که در محیطش، نقش یک امپراتوری هژمونیک را بازی کند".
ژاپن در آن زمان در چین و شبه جزیره کره و سایر مناطق جنوب شرق آسیا حضور داشت. اما پس از مدتی، به درون مرزهایش بازگشت. به گفته خیرالله، بزرگترین اشتباه ژاپن این بود که باعث شد آمریکا از نقش تماشاچی در قبال فعالیتهای آلمان نازی در اروپا، خارج شود. پس از پرل هاربر، همه چیز در جهان تغییر کرد.
از دیدگاه خیرالله، خطرناکترین بخش سخنان جدید ترامپ، این است که این سخنان از یک دولتی بیان میشود که به طور دقیق اقدامات ایران را از سال ۱۹۷۹ به بعد، از جمله بحران گروگانگیری سفارت، میشناسد. آمریکاییها حتی از این فراتر رفته و از نقش ادعایی ایران در انفجار سفارت آمریکا در بیروت در ۱۰ آوریل ۱۹۸۳ و منفجر کردن پایگاه نیروهای مارینز در نزدیک فرودگاه بیروت سخن میگویند.
بنا به ادعای خیرالله، ایران با یک دولت آمریکایی روبروست که کاملا با دولت باراک اوباما متفاوت است. اوباما بر توافق هستهای شرط بندی کرد و آن را مهمترین دستاورد اولین رئیسجمهور سیاهپوست کاخ سفید دانست. البته از دیدگاه این روزنامهنگار، سخنان روحانی درباره "مادر همه جنگها"، نشان میدهد که ایران سخنان ترامپ را درک کرده است. روحانی زیرکتر از آن است که توازن قوا را نداند. او میداند که وضعیت جدیدی در واشنگتن پدید آمده و باید به آن پرداخت.
خیرالله در پایان این پرسش را مطرح کرد که "آیا ایران شجاعت ژاپن را خواهد داشت؟ به عبارت دیگر، آیا ایران از تجربه ژاپن عبرت خواهد گرفت؟ "