bato-adv
کد خبر: ۳۱۱۸
تحلیل لوپوئن از عقاید بنیادگرایانه بوش و روسای جمهور آمریکا

بوش؛ پیامبری در آمریکا!

تاریخ انتشار: ۰۰:۰۰ - ۰۱ آبان ۱۳۸۶
فرارو: در مقاله حاضرکه در مجله "لوپوئن" فرانسه به چاپ رسیده، تفکرات و ایده‌های جرج بوش و همکارانش مورد بررسی قرار گرفته است. نویسنده سعی کرده تا مبانی ایدئولوژیک جمهوریخواهان و پایگاه اجتماعی آن‌ها را به تصویر بکشد تا با بررسی عقاید دولتمردان آمریکا، بتوان تحلیلی عمیق‌تر، از علل و انگیزه‌های اقدامات رهبران کاخ سفید به دست آورد.

آیا رئیس‌جمهور آمریکا، برگزیده خدا است؟
اهمیت فوق العاده‌ای که بوش به پارسایی مذهبی اش می دهد از جمله نیایش‌های عمومی، خواندن کتاب مقدس و بسیاری از امور دیگر، به‌طرز اجتناب‌ناپذیری پرسش‌هایی را ایجاد می‌کند و باعث شده بوش در مطبوعات جهانی به عنوان انسانی زاهد معرفی شود.

"سباستیان فیت" کارشناس پروتستانتیسم آمریکایی این‌چنین می‌گوید: «بوش همواره مانند کسی عمل می‌کند که پیام خدا را دریافت کرده‌است. او همواره یقین را بر پرسش ترجیح می‌دهد و هرگز اشتباهاتش را به رسمیت نمی‌شناسد.»

همه می‌دانند که رئیس‌جمهور آمریکا را همین ایمانش از دام الکلیسم نجات داد. رهایی که تحت تاثیر کشیش "بیلی گراهام" دوست خانوادگی بوش به دست آمد.

بوش: من به یک نیروی برتر اعتقاد دارم
سباستین فیت ادامه می‌دهد؛ «او خود را به‌عنوان پیامبر معرفی می‌کند تا این فضا را فراهم کند که انتقادات علیه وی با قدرت ارائه شوند؛ و این‌گونه او دعوت الهی را وسیله اعملش قرار می‌دهد.»

"دنیس لاکرن" متخصص آمریکایی مرکز پژوهش‌ها و مطالعات بین‌المللی اضافه می‌کند: «بوش با تغییر آیین خود به "نوزاده" تبدیل شد؛ بعنی انسانی جدید.

بوش اغلب میان اعتقادات مذهبی‌اش به عنوان یک مسیحی معتقد و کردار سیاسی‌اش به عنوان یک رهبر، نقشی مبهم و رازآلود ایفا کرده‌است.

گاهی در یک سخنرانی با موضوع اتحاد نتیجه می‌گیرد که "خدا نزدیک است" و زمانی دیگر اعلام می‌کند "هیچ‌کس نمی‌خواهد ببیند که کلیسا به دولت و دولت به کلیسا تبدیل شده‌است" و در مصاحبه‌ای دیگر اضافه می‌کند: «من پنهان نمی‌کنم که تحت تاثیر ایمانم هستم. من اعتقاد به قدرتی برتر دارم و گمان می‌کنم که کشور نیز به این اعتقاد نیاز دارد.»

بوش در مورد عراق، به "باب وودوارد" ـ روزنامه‌نگار ـ می‌گوید؛ «من مطمئنا توجیه نخواهم کرد که جنگ بر مبنای خدا استوار شده‌است... با این وجود من خواستار این هستم که پیام‌آور اراده او باشم.»

بوش در وهله اول سیاستمداری عملگراست. او به کشوری تعلق دارد که مادیت و معنویت در هم آمیخته شده‌اند؛ همان‌گونه که روی دلار این جمله نقش بسته‌است: "ما به خدا ایمان داریم."

در طول تاریخ آمریکا، رهبران این کشور همگی اعتقاداتی مشابه بوش به خدا داشته‌اند.
"جفرسون" عیسی‌مسیح را بزرگ‌ترین فیلسوف زندگی‌اش معرفی می‌کرد؛ "لینکلن" جنگ داخلی آمریکا را عذاب خدا برای گناه برده‌داری می‌دانست و "ویلسون" اعتقاد داشت که خداوند به وی فرمان داده که رئیس‌جمهور بشود... از زمان ریاست جمهوری کندی تا دوره کلینتون، هر جلسه کنگره با یک نیایش آغاز می‌شود. با این حال عجیب نیست که فرمان‌های رئیس‌جمهور به کتاب مقدس ارجاع داده‌شوند.

انتخابات آمریکا؛ رقابت متفاوت مسیحیان
در انتخابات گذشته، "بوش پروتستان" و "کری کاتولیک" هر یک مانند دیگری، خداوند را رودرروی انتخاب‌کنندگان آمریکایی قرار دادند.
کری در سومین مناظره تلویزیونی در برابر بیش از 50 میلیون بیننده تلویزیونی، چهارده بار ایمانش را خاطرنشان کرد، در حالی‌که بوش تنها پنج بار آن را به زبان آورد.

در سال 2004، بیش از 60 درصد مردم آمریکا در نظرسنجی‌ها بر نقش مهم مذهب در زندگی‌شان تاکید کردند. هفت نفر از ده نفر آرزو داشتند که رئیس‌جمهورشان اعتقادات راسخ مذهبی داشته باشد؛ آن‌چه جورج دبلیو بوش دقیقا به نمایش گذاشت.

"دنیس لاکرن" می‌گوید: «همیشه در پشت پوستر مذهبی بوش، یک حسابگری سیاسی وجود دارد. بوش خیلی زود به ضرورت بازی با برگ برنده "اوانجلیسم پروتستان" که مذهبی توده‌گراست، پی برد؛ زیرا پدرش از آن جهت شکست خورد که موفق نشده‌بود در جنوب کشور آراء "نئواوانجلیست‌ها" را جلب کند.»

قبل از این‌که بوش رئیس‌جمهور شود، شعاری را در برنامه انتخاباتی خود اعلام کرد "محافظه‌کاری همدردانه"

این شعار توسط مشاوران سیاسی بوش به او پیشنهاد شد. افرادی همچون "کارل روو" جمهوری‌خواه اولترامحافظه‌کاری که تا همین چند وقت پیش مشاور تأثیرگذار بوش قلمداد می‌شد.

از سایر مشاوران سیاسی و مذهبی بوش می‌توان به "جان اسکرافت" وزیر دادگستری و "میشل جرسن" نویسنده سخنرانی"محور شرارت" اشاره کرد.

به همین خاطر است که رئیس جمهور آمریکا قانون "منع سقط جنین" را امضا می‌کند؛ با "قتل ترحمی" مخالفت می‌کند؛ "ازدواج همجنس‌بازان" را ممنوع اعلام می‌کند؛ مواضع اخلاقی‌اش را در مورد پژوهش درباره سلول‌های بنیادین را به صراحت باز می‌گوید و رسما حمایت‌های اجتماعی از نهادهای مذهبی را اعلام می‌دارد.

این مسیحی پروتستان برای جذب 65 میلیون مسیحی کاتولیک، ژست‌های خود را افزایش می‌دهد.
بوش اعلام می‌کند: «من اعتقاد دارم که بررسی اعمال گذشته‌ام ثابت خواهد کرد که من مدافع همان ارزش‌ها و سیاست‌هایی هستم که در بطن زندگی کاتولیک‌های ایالات متحد بوده‌است؛ حمایت از زندگی، دفاع از شایستگی انسانی، ارتقای سیاست‌های حمایت از ازدواج و خانواده و کمک به نیازمندان.»

آیا بوش واقعا اینقدر سرسخت است؟
"سباستین فیت" پاسخ می‌دهد: «من باور ندارم بوش ماکیاول‌تر از ژاندارک است. او می‌داند که آئین پاکدینی مسیحی ـ پوریتانیسم ـ در افکار عمومی آمریکا رو به افول است. او می‌داند که اکثریت هموطنانش مانند همسرش لورا با سقط جنین موافق هستند. این بیش‌تر هیجان به سبک آمریکایی است؛ یعنی مذهبی ناسیونالیستی که در کاخ سفید حکومت می‌کند.»

لابی مسیحی
ایالات متحده حدود 30 میلیون پروتستان اوانجلیستی دارد که که یک‌چهارم جمعیت رأی‌دهندگان آمریکایی را تشکیل می‌دهند. اوانجلیست‌ها در جنوب کشور متمرکز شده‌اند و گروهی که " “Bible Beltنامیده می‌شوند، در غرب کشور (کلرادو،کالیفرنیا) پراکنده هستند. این جنبش‌های مذهبی از سال 2001 و پس از وقایع 11 سپتامبر رو به افزایش هستند و لابی قدرتمندی را در واشنگتن از طریق ائتلاف مسیحی که دو میلیون عضو دارد، تشکیل داده‌اند. درمقابل جنبش‌های اوانجلیستی، کلیساهای پروتستان قرار دارند که نزدیک به نیمی از طرفدارانشان از سال‌های دهه 60 میلادی به بعد را از دست داده‌اند.
برچسب ها: بوش بنیادگرایی
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین