bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۸۱۴۶۴
ایران؛ خاورمیانه و آینده برجام

برجام؛ چرا سال دوم مهمتر از سال اول است؟

تاریخ انتشار: ۲۲:۵۲ - ۲۸ تير ۱۳۹۵
برجام؛ چرا سال دوم مهمتر از سال اول است؟
فرارو- "کنت پولاک "محقق و تحلیل گر سیاسی برجسته در حوزه خاورمیانه، خلیج فارس و امور نظامی است. وی از سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۵ به عنوان تحلیل گر امور نظامی عراق و ایران در سیا خدمت کرده و به مدت یک سال هم  در شورای امنیت ملی امریکا  مسولیت حوزه خاور نزدیک و آسیای جنوبی را بر عهده داشته است.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو، "پولاک "همچنین به عنوان رییس ( 2009 تا 2012 میلادی ) و هم  کارشناس در "مرکز سابان "در موسسه مطالعاتی بروکینگز فعالیت کرده است.

موسسه بروکینگز از جمله اندیشکده‌های آمریکایی که القا کننده اجرای سیاست «تحریم و مجازات» علیه کشورهای سرکش در اصطلاح آمریکایی آن (کشورهایی که از سیاست‌های آمریکا در عرصه بین المللی تبعیت نمی‌کنند) است. این مرکز فکری؛ مهمترین عامل و محرک در پس تاسیس کمیته امنیت ملی آمریکا، تشکیلات و ساختارهای دفاعی و سیاست خارجی آمریکا و متعهد کردن این کشور جهت کمک به کشورهای فقیر و تغییر و تحول سیاست خارجی آمریکا در قبال روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی سابق و تدوین سیاست آمریکا در قبال روس‌ها به شمار می‌آید.

اندیشکده بروکینگز همچنین نشست‌های بحث و مناقشه‌ بسیاری درباره ضربات پیشگیرانه برای مقابله با تهدیدات تروریستی و کشورهای حامی تروریسم و همچنین تدوین استراتژی جهان شمول برای جهان پس از جنگ سرد و آینده‌ای بدون سلاح و سیستم‌های پدافند موشکی برگزار کرده است.

مقاله اخیر پولاک؛ به مناسبت یک ساله شدن توافق هسته ای ایران با گروه 1 + 5 در سایت رسمی بروکینگز در 14 جولای 2016 / 24 تیر 1395 منتشر  شده است.

برجام؛ چرا سال دوم مهمتر از سال اول است؟

پولاک در ابتدای تحلیل خود نوشته است:
نگاه آمریکا و متحدان سنتی اش در خاورمیانه به توافق هسته ای در دومین سال امضای برجام بسیار مهمتر است چرا که در آینده نزدیک رییس جمهوری جدید آمریکا انتخاب می شود.

در جریان بحث های مطرح شده در واشنگتن درباره برجام، احساس من این است اهمیت این موضوع که واشنگتن بعد از امضای توافق هسته ای چگونه می تواند رفتار منطقه ای ایران را کنترل کند؛  نسبت به مفاد توافق؛ از اهمیت بیشتری برخوردار است.

به نظر من تحولات  یک سال گذشته نشان می دهد به رغم تلاش های دو طرف برای متهم کردن یکدیگر به فریبکاری درباره اجرای توافق - شکلی و محتوایی-  هیچ عزمی از سوی تهران و واشنگتن برای لغو یا دور زدن آشکار توافق وجود ندارد. با اين حال، همان گونه که بسياري از همکارانم خاطرنشان کرده اند، مخالفت هاي اساسي با واکنش ژئو راهبردی آمريکا به توافق هسته اي ظهور کرده است.

به نظر من حق با  باراک اوباما بود که تاکید داشت برجام راه حل واقع بینانه تری برای جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هسته ای بود. خوب می توان اینگونه هم فکر کرد در صورتی که دولت آمریکا مذاکرات را  به نحو دیگری مدیریت می کرد؛ شاید نتیجه بهتری را به همراه داشت.

برجام؛ چرا سال دوم مهمتر از سال اول است؟
با این حال، اوباما  طی یکسال گذشته رویکرد منطقه ایش تا حدودی از خط انصاف خارج شده است:

● توهین به سعودی ها  و متحدان سنتی اش در  مصاحبه هاي مختلف با نشريه آتلانتيک
● محکومیت سعودی ها بعد از تشدید اختلاف بین تهران و ریاض و تایید اقدامات ایران
● نادیده گرفتن رفتارهاي ضد حقوق بشری ایران و آزمايش هاي موشکي  این کشور
● تاکید مداوم بر کمک واشنگتن به اقتصاد ایران
● عنصر اصلي سياست دولت آمريکا در قبال سوريه همچنان به صورت قابل توجهي بر داعش متمرکز است و نه بر رژيم بشار اسد يا هم پيمانان ايراني آن و اين در حالي است که طرف پنهان ماجرا که بر رژيم اين کشور متمرکز است بسيار محدودتر از سطحي عمل مي کند که هم پيمانان آمريکا در خاورميانه در پي آن هستند.

اگر  بپذیریم آمریکا از متحدانش در بحران یمن طرفداری کرده است بازهم این کمک ها  بسیار کمتر  از آن چیزی است که سعودی ها؛ امارتی ها  و سایر کشورهای سنی انتظار داشته اند. بايد به صراحت بگویم که رويکرد  متحدان  عرب سنی  آمريکا - و تا حدي ترکيه و اسرائيل- ایجاد جنگی تمام عيار عليه ايران و  متحدان شيعه اش در سراسر منطقه هستند اما آنها تاکید دارند که هدایت این جنگ از سوی آمریکا باشد.

آنها (متحدان عرب آمریکا در منطقه) ترس دارند که برجام به تغییر رفتار  واشنگتن در منطقه شود؛ یا به بهانه توافق هسته ای از فضای رقابتی منطقه دور شود یا بر عکس با فعال شدن بیشتر در مسایل منطقه؛ به ایران نزدیکتر گردد. متاسفانه دوستان آمریکا در منطقه تصور می کنند که اتفاق دوم رخ خواهد داد. همان گونه که بروس ريدل و من هر دو بر آن تأکيد داریم، اين برداشت باعث شده تا اعضای شوراي همکاري خليج (فارس) بسيار تهاجمي تر عمل کنند و به دلیل این فضا به سمت تشدید بحران هاي بيشتر و تشديد جنگ هاي نيابتي با ايران حرکت کنند و این اتفاق در نهایت به تشدید بی ثباتی در خاورمیانه خواهد شد.

حالا میخواهم بعد از اشاره به تحولات منطقه؛ به بررسي تحولات احتمالي در سال دوم توافق بهره بگیرم.

در سال بعد ما (آمریکا) دارای رییس جمهوری جدید هستیم یا "دونالد ترامپ " یا "هیلاری کلینتون" دو نکته درباره دونالد ترامپ بارز است یکی نداشتن رويکردي منسجم و دیگری نداشتن تجربه قبلي درباره منطقه خاورمیانه. 

از سوي ديگر، هيلاري کلينتون - به عنوان بانوي اول، سناتور و وزير امور خارجه -  تجربه اي قابل توجه در قبال منطقه دارد و او و مشاوران بلندپايه اش در سطحي گسترده درباره منطقه اظهار نظر کرده اند و بدين ترتيب، امکان گمانه زني درباره خط مشي هاي گسترده او درباره سياست خاورميانه وجود دارد. آنچه که درباره سیاست هیلاری درباره مسایل خاورمیانه مشخص است؛ عزم وی برای تخصیص منابع بیشتر جهت حل و فصل مشکلات منطقه و احیای روابط تیره با متحدان سنتی واشنگتن در منطقه است.

نظر من هم این است که رویکرد هیلاری کلینتون برای خاورمیانه مناسب باشد چرا که مشکلات موجود در منطقه خاورمیانه معلول اقدامات و سیاست های اوباما در کنار کشیدن از تحولات ژئوپلتيکي منطقه و فاصله گرفتن از متحدان سنتي آمريکا در اين منطقه بوده است.

در حال حاضر مساله این نیست که همواره سیاست های آمريکا درست بوده یا متحدان واشنگتن مقصر هستند؛ مهم این است که خاورمیانه برای حل و فصل کردن مسایل و مشکلاتش - بحران دولت ها و جنگ ها - از توان و ظرفیت بازیگران منطقه ای خارج است و به شدت به آمریکا نیازمند هستند؛ البته واشنگتن نمی تواند به تنهایی این مسایل را حل کند.

برجام؛ چرا سال دوم مهمتر از سال اول است؟

حدس من این است که متحدان سنتی ما در خاورمیانه از  ریاست جمهوری هیلاری کلینتون حمایت کنند؛ در صورت تحقق این اتفاق؛ رییس جمهوری جدید ایالات متحده می تواند فراتر از یک رهبر در اوضاع منطقه مداخله کند  و منابع بیشتری را برای حل و فصل مسایل منطقه تخصیص دهد. تصورم این است که حسن نيت در بيان اظهارات و ايجاد حس مشترک بین طرفین؛ در پشت سر گذاشتن دوران بد زمان اوباما؛ به  رضايت آنها  منجر خواهد شد. هرچند فکر کنم که اين رضايت پس از شش تا هجده ماه و شايد با فرا رسيدن دومين سالگرد دست يابي به برجام به پايان خواهد رسيد.

در اين باره ترديد دارم که در آن مقطع، متحدان سنتي آمريکا - کشورهاي عربي سني، اسرائيل و ترکيه- اين رويکرد را در پيش بگيرند که کلينتون سخنان خود را عملي خواهد کرد و از نظر آنها اين احتمالا به معناي انجام فعاليت هاي بيشتر در مقايسه با اوباما است. در اين باره ترديد دارم که آنها همچنان از آمريکا مي خواهند تا در جنگ منطقه اي عليه ايران و هم پيمانانش به آنها بپيوندد يا هدايت آنها را بر عهده بگيرد و در حالي که فکر مي کنم رئيس جمهور کلينتون خواهان انجام دادن اقدامات بيشتري در مقايسه با اوباماست اما هيچ نشانه اي در اين باره وجود ندارد که او علاقه اي به انجام اقدامات به مراتب بيشتر داشته باشد.

سوريه  نمونه ای خوب در اين باره محسوب مي شود. شوراي همکاري خليج ( فارس ) از آمريکا مي خواهد به راهبرد نابودي رژيم اسد - و سپس از بين بردن داعش و جبهه النصره- پايبند بماند.
کلينتون - به عنوان حامی ايجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه - اعلام کرده است او از تقويت کمپين مخفيانه عليه رژيم اسد حمايت مي کند.

در صورتی که هیلاری به عنوان رئيس جمهور آمريکا موفق به انجام هر دو اقدام شود، مي توان گفت وی سياستي به مراتب تهاجمي تر در مقايسه با اوباما اتخاذ کرده و همان گونه که در مقالات ديگر بدان اشاره کردم، احتمال از بين بردن رژيم اسد و برقراري ثبات در سوريه و پايان دادن به جنگ داخلي اين کشور - دو تهديد واقعي هم براي آمريکا و هم براي هم پيمانان منطقه اي - و هم پيمانان اروپايي ما-  وجود ندارد.

همچنين نمي توانم تصور کنم دولت هيلاري کلينتون قصد داشته باشد برجام را لغو و تحريم هاي اقتصادي قابل توجه جديدي بر ايران تحميل کند يا آن که به گونه اي عمل کند که سبب شود تهران توافق را آشکارا يا پنهاني نقض کند. متحدان سنتي آمریکا ممکن است به اين برداشت برسند که واشنگتن در تلاش براي باقي ماندن بر همين موضع است و اين همان چيزي است که سبب خشمگين شدن آنها مي شود. پس از اوباما و در پي سخنان هيلاري کلينتون، آنها انتظار دارند آمريکا آشکارا و قاطعانه در کنار آنها بايستد.

صراحتا اعلام کنم که من به بيان اين موضوع نمي پردازم که آمريکا بايد تحليل مد نظر شوراي همکاري خليج (فارس)را در ارتباط با تحولات منطقه پيش بگيرد. فکر مي کنم اين شورا در نقش ايران به عنوان منشأ مشکلات منطقه اغراق مي کند. تمايل دارم بر اين موضوع تأکيد کنم که برخي اختلافات مهم راهبردي بين آمريکا و هم پيمانان منطقه اي اش وجود دارد، اختلافاتي که اوباما در ارتباط با همه آنها مقصر نيست بلکه اين مسائل نشان دهنده اختلافات مهمي است که بين دو طرف ظهور کرده است.  اگر اين تحليل صحيح باشد، در آن صورت دومين سالگرد دست يابي به توافق هسته اي ايران در مقايسه با نخستين سالگرد آن مملو از نگراني هاي بيشتري براي آمريکا و خاورميانه خواهد بود.



ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۳۰
بچه گول میزنی ؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۹
مهم تر است چون قرار است به سیستم اطلاعاتی بانک های ایران هم ورود کنند و هم چنین قرار است ضررهای بیشتری در بخش اقتصادی هسته ای و بانکی بکنیم.به امید فردای بدتر با برجام
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
مجله فرارو