bato-adv
کد خبر: ۲۵۷۳۴۳

سرايت بدنامی چين به ايران

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۵ - ۱۰ دی ۱۳۹۴
بازار لوازم خانگی کساد و بی‌حرکت است و بسیاری دلیل این کسادی را رکود عنوان می‌کنند، حال آنکه رئیس اتحادیه کشوری لوازم خانگی، این کسادی را نتیجه انقراض دلالی و واسطه‌گری در این بازار و همچنین فروکش‌کردن حرص خرید مازاد بر نیاز می‌داند. محمد طحان‌پور که ایجاد آرامش اقتصادی را از بزرگ‌ترین موفقیت‌های اقتصادی دولت به حساب می‌آورد، یادی هم از دوره احمدی‌نژاد می‌کند که اگر دولت یا بازار، صد تومان روی دلار می‌گذاشت، چند برابر روی قیمت کالاها می‌رفت اما حال در ثبات نسبی اقتصاد، مردم نه‌تنها نگران افزایش قیمت نیستند بلکه با امید برای ارزان‌شدن کالا، کمتر برای خرید رغبت می‌کنند. چند سال پیش که بی‌ثباتی اقتصادی به اوج رسیده بود، مردم از ترس کاهش ارزش پول ملی و ‌گران‌شدن کالاها، حتی نیازهای احتمالی آینده‌های دور را نیز می‌خریدند و انبار می‌کردند اما حالا مردم، به هر دلیلی، به قدر نیاز می‌خرند و جدای از اینکه مال بد، بیخ ریش صاحبش می‌ماند، تولیدات اضافه بر تقاضای بازار هم کنج انبار خواهد ماند. در ادامه این گفت‌وگو را بخوانید.

‌در شرایط فعلی وضعیت بازار لوازم خانگی چگونه است؟
بازار لوازم خانگی مانند دیگر بازارها، جز موادغذایی، بی‌حرکت و کساد است. بازار لوازم خانگی بسیار سرمایه‌بر است. این بازار یک دریا پول می‌خواهد و یک اقیانوس جا. کالاها حجیم هستند و قیمت‌های بالایی دارند. فعلا مسئله‌ای که در این بازار اتفاق افتاده کسادی است. اغلب می‌گویند این کسادی به دلیل رکود است اما به نظر من رکود نیست بلکه به این دلیل که دیگر دلال ‌بازی در این مملکت تمام شده، بازار لوازم خانگی به این روز افتاده است. ایجاد آرامش اقتصادی در جامعه، یکی از موفقیت‌های دولت فعلی بوده است. حالا می‌بینیم دلار نزدیک به سه‌هزارو ٧٠٠ تومان شده اما قیمت‌ها افزایش پیدا نکرده‌اند. دلار چهار‌هزارتومان هم شود همین آرامش پابرجا خواهد بود.

‌در حوزه شما هم این آرامش هست؟
بله هست. در دوره احمدی‌نژاد اگر دولت یا بازار صدتومان روی دلار می‌گذاشت، چندبرابر روی قیمت کالاها می‌رفت. در آن دوره دلال‌بازی رایج بود. در حقیقت یک بازار کاذب وجود داشت و همه بیش از نیاز خود خرید می‌کردند به این دلیل که کسی به بهبود اوضاع در آینده امید نداشت و مطمئن بود کالایی را که امروز می‌خرد فردا گران‌تر می‌شود. نمونه بارز این مسئله را در بازار مسکن شاهد بودیم؛ چون دلال‌بازی رواج داشت، قیمت‌ها‌ دائم بالا می‌رفتند. در صنف ما هم این مسئله وجود داشت؛ مردم دوسال قبل از مراسم جشن عروسی شروع به تهیه جهیزیه می‌کردند. یا مثلا برای ساختمانی که هنوز آماده نشده بود لوازم منزل می‌خریدند تا دچار گرانی آینده نشوند. حالا این رفتار اصلاح شده و حفره‌ای در صنف ما ایجاد کرده است.

‌منظور شما همان خرید به‌موقع و به‌اندازه است؟
بله. این روزها پیش می‌آید که فردی به اتحادیه می‌آید و از یک واحد صنفی شکایت می‌کند که چند‌روز پیش کالایی را از فروشگاهی خریده و حالا که آن را باز کرده متوجه شده از قبل ضربه خورده است. سال‌های قبل هم این‌ نوع مراجعات بود اما وقتی فاکتور را می‌دیدیم، دستگاه را دوسال قبل خریده بودند آن‌هم فقط از ترس گران‌شدن در آینده. قبلا خانه‌های مردم انبار تولیدکنندگان و واردکنندگان بود اما حالا دیگر خانه‌های مردم خالی است و انبارها پر شده است. قبلا هم همین کالاها وجود داشته اما بین خانه‌های مردم پخش شده بود. اشتباه تولیدکنندگانی که به وضعیت فعلی لقب رکود می‌دهند، نادیده‌گرفتن این مسئله است. سال‌های ٩٠ و ٩١ اوج بی‌نظمی اقتصادی کشور بود. در این سال‌ها مردم هرچه در توان داشتند کالا می‌خریدند. نیاز مطرح نبود؛ گویی مردم برای جلوافتادن از گرانی با هم مسابقه گذاشته بودند. حالا دیگر کسی نقدینگی‌اش را کالا نمی‌خرد؛ چراکه معتقد است همه فروشگاه‌ها پر از کالا و محصول است و هر کالایی که بخرد فقط جای اضافی می‌گیرد. در آن روزها حالتی مانند غارت اتفاق افتاده بود. مردم در حد توان، مایحتاج خود را چندبرابرنیاز می‌خریدند و انبار می‌کردند. حالا وضع فرق کرده است. شرکت فروشنده چای هرماه خودرو لوکس جایزه می‌دهد، فروشنده برنج جایزه نقدی هنگفت می‌دهد، شرکت آبمیوه و نوشابه آپارتمان جایزه می‌دهد... اینها همه به دلیل تغییر نگرشی است که در جامعه ایجاد شده و مردم به اندازه نیاز می‌خرند؛ چراکه نسبت به ثبات قیمت اطمینان دارند.

‌در این سال‌ها وضع تولید و توزیع، به‌خصوص در صنف شما، چگونه بود؟
شرایط به‌گونه‌ای بود که شرکت‌های تولیدکننده لوازم خانگی از مشتریان قدیمی خود هم چک قبول نمی‌کردند. در این سال‌های فضاحت اقتصادی، فروشنده مواد اولیه از فروش پشیمان بود، تولیدکننده که کالایش را می‌فروخت و بنکدارِ فروشنده هم پشیمان بودند، خریداری که کم خریده بود هم پشیمان بود که چرا بیشتر نخریده است. این وضعیت در همه حوزه‌ها بوده است؛ چون رشد قیمت‌ها حساب و کتاب نداشت. حالا وضع فرق کرده. خوب یا بد قیمت‌ها مهار شده‌اند و از طرفی باوجود بانک‌هایی که بالاترین سود را می‌پردازند، مردم پولشان را در بانک سپرده می‌کنند. دولت ادعای شجاعت دارد؛ اما نمی‌آید واقعیت‌ها را به مردم بگوید.

‌چه واقعیتی را؟
اینکه همه پول‌ها وارد عرصه دلالی و کسب سود واسطه‌گری شده بود. همه سود غیرمولد می‌خواستند؛ برای همین چیزی را می‌خریدند که نیاز نداشتند و فقط به دنبال کسب سود از این خریدها بودند. این سودها کاذب بود و همه هم کاسب شده بودند. تا وقتی كه محصولی تولید و به بازارهای داخلی یا جهانی صادر نشود، چندان نمی‌توان روی سود به‌دست آمده حساب کرد. درست است که رقم پول زیاد می‌شود؛ اما اینها ثروت به حساب نمی‌آید. فقط عقب‌نماندن از تورم محسوب می‌شود. اگر از مردم بپرسید مثلا آلمان چند خودروساز دارد به زحمت پنج، ‌شش سازنده را نام می‌برند که هرکدام از آنها هم‌میلیون‌ها دلار صادرات دارند؛ اما در ایران، بیش از ١٥ خودروساز داریم، بدون اینکه صادراتی داشته باشیم. مگر این کشور چقدر به خودرو نیاز دارد. این اتفاق در حوزه لوازم خانگی هم افتاده است؛ مثلا در سه‌راه امین‌حضور دوهزار واحد صنفی فروش لوازم خانگی داریم. این غلط است، باید ٢٠٠ واحد باشند. وقتی دو‌هزار فروشگاه داشته باشیم نیاز مصرف‌کننده که افزایش پیدا نمی‌کند؛ بلکه فقط نیاز موجود بین این تعداد واحدها تقسیم می‌شود.

بعد هم همه از کسادی ناله می‌کنند. بدتر از این در حوزه تولید اتفاق افتاده است. چه اتفاقی افتاده که در ایران حدود ٢٠٠ کارخانه اجاق‌سازی داریم؟ صادرات آن کجاست؟ چرا باید ١٠٠ کارخانه یخچال‌ساز داشته باشیم؟

‌واقعا این تعداد تولیدکننده داریم؟ پس تولیدات و برندهای آنها کجاست؟
بله داریم. به شهرک‌های صنعتی که محل تمرکز این کارخانجات هستند، بروید و ببینید. زمانی درهای این مملکت بسته بود، مدام مجوز تأسیس شرکت‌هایی صادر شد که واقعا دردی از کشور دوا نمی‌کرد. حالا روزهای خوش صنعت و تولید است. اول سال آینده سیلی که به راه افتاده خود را نشان می‌دهد و خیلی‌ها را با خود می‌برد.

‌چه سیلی قرار است راه بیفتد؟
تولید باید حساب و کتاب داشته باشد. کارخانه‌ای که تأسیس می‌شود و تولید می‌کند، نیاز به بازار دارد؛ یا بازار داخلی یا بازار خارجی. پی‌درپی مجوز کارخانه داده شده اما حالا مردم تولیدات بی‌کیفیت آنها را نمی‌خرند چراکه قرار نیست هر روز کالا گران شود، پس تولیدکننده بی‌کیفیت زمین‌گیر می‌شود. اشکال کار به زمانی برمی‌گردد که بی‌رویه مجوز داده می‌شد. به هرکسی که می‌خواست بدون اینکه بررسی کنند نیاز کشور و توان آن فرد چیست، مجوز و تسهیلات دادند. اغلب اینها به ساخت معدود کالاهای غیرضروری پرداختند. ما در اتحادیه لوازم خانگی شعاری داریم مبنی بر اینکه «ایرانی، کالای خوب ایرانی بخر»، برای اینکه خرید کالای بد، سابقه کل بازار را پیش مردم خراب می‌کند. علت اینکه مردم دنبال خرید برند خارجی هستند، همین خراب‌شدن سابقه است.

‌تولیدات این کارخانجات متعدد کجاست؟ چرا برندهای آنها را در بازار نمی‌بینیم؟
در چند سال گذشته واردات محدود بود و تولیدات اینها وارد خانه‌های مردم می‌شد. ما یک تولید داریم یک ضدتولید؛ کالاهای بی‌کیفیت ضدتولید، بخشی از سهم بازار تولید باکیفیت را گرفته‌اند. مشکل ما این است. هر کدام از کارگاه‌های چندمتری، یک برند و کارخانه محسوب می‌شوند، بیشتر هم در حوزه لوازم گازسوز فعالیت می‌کنند.

‌تولیدات اینها استاندارد است؟
تولیدات لوازم گازسوز استاندار اجباری دارد اما این استانداردها حداقل است و نمی‌تواند به معنای کیفیت باشد. سؤال این است که چرا این‌همه مجوز برای تولید اجاق گاز، بخاری گازی و کولر آبی گرفته شده است؟ دلیل این است که تولید اینها تکنولوژی ندارد. چرا تلویزیون یا گوشی موبایل تولید نمی‌کنند؟ برای اینکه این تولیدات کلا بر دانش و تکنولوژی استوار هستند. شرکت‌هایی هم که در این عرصه سرمایه‌گذاری کرده‌اند، در مقایسه با رشد تکنولوژی دنیا، درجا می‌زنند. مشکل صنعت کشور ما نداشتن بازار هدف و رفتن به دنبال سودهای آنی است. مثلا زمانی احداث کارخانه‌های آب معدنی رواج پیدا کرد، فقط به این دلیل که تقاضای بازار بیش از عرضه بود. تعداد زیادی کارخانه آب معدنی احداث شد اما چیزی نگذشت که نوبت بسته‌شدن‌شان فرا برسد.

‌بعد از تحریم، امکان مشارکت برای تولید کالاهای خانگی تکنولوژی‌بر وجود دارد؟
اگر برندهای خارجی وارد ایران شوند، کالاهای فعلی را کسی نمی‌خرد. برای همین می‌گوییم اولا کالای ساخته‌شده وارد نشود و ثانیا تولید هم باید با مشارکت طرف ایرانی باشد. در پساتحریم همه چیز برای ورود دانش و توسعه تولید باکیفیت مهیاست اما چه اتفاقی افتاده که با توافق، دولت راضی، مردم خوشحال و راضی اما بعضی از تولیدکنندگان نگران و ناراضی هستند؟ دلیل این است که پس از توافق، درهای مملکت برای ورود دانش باز می‌شود و در آن روزگار کسی برنده است که خود را زودتر با دانش روز همراه کند. متأسفانه برخی از تولیدکننده‌ها تسهیلات بانکی گرفته‌اند اما به جای خرید دانش و تکنولوژی و تولید کالای باکیفیت، سرمایه‌گذاری‌هایی کرده‌اند که به درد صنعت نمی‌خورد. گرچه در همین شرایط شرکت‌های خوبی هم داریم. مثلا یک شرکت ایرانی تولیدکننده لوازم گازسوز داریم که در اروپا هم حرف برای گفتن دارد؛ این شرکت واقعا یک شرکت نمونه و آینده‌نگر ایرانی است. مسئله دیگر دوران پساتحریم این است که تاکنون به دلیل دورزدن تحریم، هزینه‌های زیادی به کالا افزوده می‌شد. واردکنندگان کالا و قطعات نه می‌توانستند ال‌سی باز کنند و نه امکان واردات از مبادی اصلی را داشتند. در حقیقت باید دنیا را دور می‌زدند. حالا با لغو تحریم‌ها این هزینه‌ها حذف می‌شود، در نتیجه قیمت‌ها هم باید کم شود.

‌این شرکت‌های نمونه، مشکلی ندارند؟
اینها هم مشکل دارند. یک روزی گفتند سالی یک‌ میلیون مسکن مهر می‌سازیم؛ وارد‌کنندگان باهوش در آن دوره حجم انبوهی از پکیج‌های دیواری را وارد کردند که به خیال خودشان در مسکن مهر مصرف شود. اما این پکیج‌ها در مسکن مهر مصرف نشد. حتی در برخی از پروژه‌ها اصلا لوله‌کشی پکیج هم انجام نشد. چون قیمت تمام‌شده را بالا می‌برد، درحالی‌که مسکن مهر باید ارزان تمام می‌شد.

‌این پکیج‌ها قانونی وارد شدند یا قاچاق؟
واردات از مبادی قانونی بود. تا اینجا مشکلی نیست؛ مشکل این است که این واردات، سهم بازار سازندگان با کیفیت داخلی را تصاحب کرد. کالایی وارد بازار شد که تقاضای آنی برای آن وجود نداشت و انبارها را هم پر کرد. در این شرایط، تولیدات باکیفیت داخلی هم تقاضایی نداشت چون به اندازه کافی پکیج وارد بازار شده بود.

‌کیفیت این پکیج‌های وارداتی چگونه بود؟
بیش از کیفیت، خدمات پس از فروش مهم است. اینکه کالا وارد شود اما گارانتی و خدمات پس از فروش آن معتبر نباشد، دردسر زیادی ایجاد می‌کند.

‌حجم قاچاق در حوزه لوازم خانگی چقدر است؟
بیشتر، کالاها و لوازم کوچک قاچاق می‌شود که البته هیچ‌کس آمار دقیقی از آن ندارد. برخی از کالاهایی هم که قاچاق تلقی می‌شود، از گمرک و با پرداخت عوارض وارد کشور شده اما خدمات پس از فروش آن مشکل دارد. قبلا واردات به این صورت بود که هرکسی برای خودش واردات انجام می‌داد و کارت گارانتی هم صادر می‌کرد. گارانتی‌های تقلبی هم که در مرکز شهر به هر نام و هر برندی، به‌راحتی در دسترس است.

‌ کالاهای قاچاق در بازار مشخص است؟
به‌قدری اسامی و برندها مشابه است و کارت‌های گارانتی تقلبی نزدیک و شبیه به هم است که وقت بسیار زیادی برای تشخیص نیاز دارد.

بحث واردات عمدی کالای بی‌کیفیت سودجویی است. می‌گویند از چین کالای بی‌کیفیت وارد می‌کنند. چین کالای بی‌کیفیت را به درخواست تاجر بی‌انصاف تولید می‌کند. یعنی چین براساس پولی که می‌گیرد کالا تولید می‌کند. نمونه بارز، عراق است که در ایران به دنبال کالای ارزان می‌گردد. کالای ارزان کیفیت ندارد. اجاق گاز ارزان ایرانی را درخواست کرده با ورق باریک‌تر و کیفیت نامناسب تولید کرده و به عراقی داده‌اند. این می‌شود که بعد از آرام‌شدن عراق، ترکیه نمی‌گذارد ما در عراق جایی داشته باشیم. بخشی از صادرات ایران به عراق مانند صادرات چین به ایران است. ایران به عراق و افغانستان و کشورهای آفریقایی صادر می‌کند. ما روزی صادر‌کننده هستیم که به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر کنیم.

‌واردات لوازم خانگی انحصاری نیست؟
نه. انحصار به شکلی که در مورد برخی اقلام عنوان می‌شود وجود ندارد.

‌چرا از یکی، دو سال پیش که تعرفه واردات کالای خانگی و به دنبال آن قیمت کالای وارداتی افزایش پیدا کرد، رقابت شکل نگرفت؟
قیمت تمام‌شده در ایران بالاست. تولیدکنندگانی داریم که ادعای تولید کالایی شبیه به برند خارجی دارند اما به دلیل قیمت بالا، نمی‌توانند صادر کنند.

‌یعنی افزایش چشمگیر تعرفه واردات لوازم خانگی هم نتوانست به این صنعت کمک کند؟
دولت برای حفظ و حمایت از تولید داخلی، از موانع تعرفه‌ای استفاده می‌کند اما اینکه تعرفه بالا برود ظلم به مصرف‌کننده است. اگر حرفی بزنم می‌گویند طحان‌پور به تولید نگاه مثبت ندارد. من می‌گویم تولیدات ترکیه که همسایه ماست و از نظر معادن، منابع طبیعی، نفت و گاز در برابر ما هیچ ندارد، چگونه کل بازارها را گرفته است؟ فقط با اعمال تعرفه سنگین که نمی‌توان منتظر رشد این صنعت باشیم.

‌اقدامی که در چند ماه اخیر با عنوان کارت اعتباری خرید کالا مطرح شده چقدر می‌تواند به حال این صنعت مفید باشد؟ این کارت آن‌قدر قدرت دارد که انبارها را خالی کند؟
این طرح از ابتدا با نظر کارشناسی شکل نگرفت. برای تهیه آن هم از بخش اجرا مشاوره و راهنمایی نگرفتند برای همین هنوز سازوکار مشخصی ندارد و به نظر نمی‌رسد از این طرح استقبال چندانی بشود .
برچسب ها: چین بدنامی اقتصاد
bato-adv
مجله خواندنی ها