کد خبر: ۲۳۸۳۷

تحلیل کسینجر از آینده مناسبات ایران و امریکا

تاریخ انتشار: ۱۶:۳۸ - ۰۷ ارديبهشت ۱۳۸۸

 روزنامه افغانستاني "هشت صبح" روز يکشنبه در مقاله اي از "هنري کيسينجر" وزير پيشين خارجه آمريکا  با عنوان آينده مناسبات تهران – واشنگتن نوشت: وظيفه دولت آمريکا در برابر ايران و کره شمالي بايد آغاز مذاکرات گسترده و همه جانبه باشد. 

در اين مقاله آمده است: اين مذاکرات بايد توسط شخصيت هاي بزرگ سياسي رهبري شود تا به سمت هدف از پيش تعيين شده حرکت کنند. به نوشته کيسينجر، در اين روند بايد در فشار عمومي ديپلماسي بومي آمريکايي توازن برقرار شود چرا که فشار يادشده، بازتاب دهنده نفرت از مذاکره با جوامعي است که ارزش ها و ديدگاه هاي ما را نمي پسندند.

به گفته وي، اين رويکرد تلاش براي دگرگون ساختن رفتار طرف مقابل از طريق مذاکره را نمي پذيرد و توافق را به معناي کوتاه آمدن مي بيند.

کيسينجر تصريح کرد: منتقدان اين رويکرد خواستار نوع دوم فشار هستند که بر روانشناسي تمرکز مي کند. آنها آغاز مذاکره را جزء ضروري آغاز تغييرات در کشور متخاصم مي دانند. در بخشي از اين مقاله آمده است، ايران بدون شک کشوري بسيار پيچيده تر است و تاثير مستقيم بيشتري بر منطقه مي گذارد. از اين رو، روند ديپلماتيک با ايران تازه آغاز شده است.

در ادامه اين مقاله گفته شده که نتيجه اين روند به يک چيز بستگي دارد: آيا مي توان يک توازن ژئواستراتژيک در منطقه ايجاد کرد که در آن همه کشورها از جمله ايران احساس امنيت کنند و هيچ کشوري هم نقش کشور مسلط را برعهده نگيرد؟

وي مي افزايد: براي دستيابي به چنين هدفي آغاز مذاکرات دو جانبه ايران – آمريکا اجتناب ناپذير است، البته هر مذاکره اي با ايران به شدت تحت تاثير تداوم ثبات در عراق است و من در اين سال ها متوجه شده ام که بهترين رويکرد در مذاکره اعلام صادقانه همه اهداف از طريق گفت وگو است.

به نوشته وزير اسبق خارجه آمريکا، چانه زني هاي تاکتيکي و تلاش براي گرفتن امتيازهاي حداقلي باعث خواهد شد تا پايداري طرف مقابل در موضوعات نه چندان حساس آزمايش شود.

به اعتقاد وي، اين کار خطر بروز سوء تفاهم در مورد اهداف نهايي را افزايش مي دهد چرا که دير يا زود مجبوريم در مورد مسايل بنيادين حرف بزنيم و اين مساله به خصوص در مواجهه با کشوري که سه دهه هيچ ارتباط موثري با آن نداشته ايم، صدق مي کند.

کيسينجر در ادامه مقاله خود تصريح مي کند: جلوگيري از گسترش تسليحات مساله اي ذاتا چند جانبه است. پيش از اين انگليس، فرانسه، آلمان، روسيه و حالا آمريکا در اين روند با يکديگر هماهنگ بوده اند، اما تاکنون مسايل کليدي حل نشده و حتي به بعضي از آنها اصلا توجه نشده است.

وي مي افزايد: مثلا اين که ايران واقعا چقدر اورانيوم غني شده توليد کرده است يا آنها چقدر تا توليد کلاهک اتمي فاصله دارند؟ آيا بازرسي هاي بين المللي تا اندازه اي مي تواند برنامه هاي غني سازي محدود را که صلح آميز اعلام شده اند راستي آزمايي کند؟ و اگر چيزي خلاف واقع اعلام شده چطور مي شود آن را کشف کرد؟

به عقيده کيسينجر، همچنان که دولت اوباما به دنبال ترغيب ايران براي ورود به گفت وگو است بايد اختلاف نظرها با شرکاي آمريکا در مورد موضوعات مشخص حل شود زيرا اين تنها راه حمايت از ديپلماسي چند جانبه است.

به گفته وي، اگر در اين مساله توافقي به دست نيايد مذاکراتي که مدت ها منتظرش بوديم به بن بست خواهد رسيد و با کمترين هزينه اي در شوراي امنيت وتو خواهد شد.

کيسينجر خاطرنشان ساخت: دولت اوباما آمريکا را وارد يک ماجراجويي بزرگ ديپلماتيک کرده است و حالا ما به يک نقشه ديپلماتيک نياز داريم.

برچسب ها: کسینجر ایران
پرطرفدارترین عناوین