سری فیلمهای Mad Max که از سال ۱۹۷۹ توسط جرج میلر شروع به ساختن شده است، همواره ما را به هیجانی تکرارناشدنی دعوت میکند. اما بهرغم بسیاری از فیلمها که پس از ادامهدادنشان، از آن جذابیت اولیه کاسته میشود، Mad Max هر بار قویتر از سری پیش به میدان میآید. نمونه آن فیلم Mad Max Fury Road بود که در سال ۲۰۱۵ ساخته شد و هنوز نتوانستهایم آن را فراموش کنیم. اما حالا در سال ۲۰۲۴ جرج میلر با فیلم Furiosa: A Mad Max Saga دست پر به میدان جشنواره فیلم کن رفت و موفقیتهای فراوانی به ارمغان آورد.
به گزارش راهنماتو، در این مطلب دلایل محبوبیت این فیلم جذاب بررسی میشود تا بدانید که چرا این فیلم، یک فیلم دیدنی است.
فیلم Furiosa: A Mad Max Saga فیوریوسا حماسه مکس دیوانه پیش درآمدی است بر فیلم Mad Max: Fury Road. ممکن بود که با دیدن فیلم Mad Max: Fury Road به این فکر کنید که پیش از وارد شدن به دنیای اصلی داستان، به جریانات ریزتر وارد شدهاید. بنابراین، دنیا تا حدودی ناشناخته باقی میماند. اما، هیجان به قدری زیاد بود که فراموش میکردیم پیشینه شخصیتها و داستان با ریتمی کند و تا حدودی مبهم جلو باقی میماند.
وقتی به انتهای داستان میرسیم، بیشتر میتوانیم متوجه شویم که فیوریوسا چرا اینجاست و دلیل خشم او چیست! حالا در فیلم Furiosa: A Mad Max Saga قرار است به عقب برگردیم و لحظاتی را ببینیم که فیوریوسا دزدیده میشود. بنابراین، اگر تا کنون فیلم Mad Max: Fury Road را ندیده باشیم، میتوانیم ابتدا پیش درآمدش را ببینیم و این دو فیلم را جفتی وابسته به یکدیگر بدانیم که جهان داستان را کامل میکنند.
وقتی میگوییم فیلم Furiosa: A Mad Max Saga پیش درآمد Mad Max: Fury Road است شاید فکر کنیم این فیلم بدون فیلم پیشین معنای خاصی ندارد، اما در عین وابستگی استقلال خاصی میان این فیلم با «جاده خشم» وجود دارد. ما در این فیلم تکامل شخصیت فیوریوسا را میبینیم و این مساله باعث میشود که فیلم به شدت تاثیرگذار بوده و موتور محرکهاش با فیلم «جاده خشم» تفاوت داشته باشد. علاوه بر این، باید به این مساله اشاره کنیم که همانطور که در «جاده خشم» تصویر جانشین دیالوگ شده بود، در فیلم فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه نیز دیالوگها کمتر شده و این در حالی است که جذابیت بصری، صدای موتور سیکلتها و گامهایی که در شن فرو میروند، حرفهای فراوانی برای گفتن دارند.
وقتی آنیا تیلور جوی و کریس همسورث را در کنار یکدیگر میبینیم شوکه میشویم. این دو بازیگر به قدری جذاب در نقشهایشان فرو رفته و تحولات و دگرگونیهای درونی و بیرونی خود را نشان میدهند که شیفته بازیشان میشویم. اما، نکته این است که آنیا تیلور جوی به عنوان یک بازیگر نقش اصلی زن، آن هم در یک فیلم اکشن، خشن و قوی به شدت خوب درخشیده و از پسش نقشش برآمده است. علاوه بر بازی جوی باید به چهره او و دقت جرج میلر در انتخاب بازیگر هم توجه کنیم. چشمان درشت تیلور در برابر سیاهیهای روغن موتور به شدت جذاب به نظر میرسد و توانسته پوستر خاصی از این فیلم به دست دهد. همین مسائل باعث میشود که روی شخصیتها و بازی آنها قفل بمانیم و نتوانیم از روی صندلی تکان بخوریم.