تأمین امنیت انرژی همیشه یکی از اولویتهای اصلی برنامه سیاسی هر کشوری است. اتحادیه اروپا نیز تنها منطقهای نیست که تمایل به افزایش امنیت انرژی خود دارد، بهخصوص از زمانی که روسیه دوره پرتلاطم دهه ١٩٩٠ و میانه ٢٠٠٠ را پشت سر گذاشت. مشکل وابستگی به ذخایر انرژی کشوری که نمیتواند منافعی برای اتحادیه اروپا داشته باشد درحال حاضر اهمیت زیادی دارد. بنابراین اتحادیه اروپا برای تنوعبخشی به منابع تامینکننده انرژی خود به ساخت خط لوله کریدور جنوبی روی آورد تا به کمک این استراتژی جریان گاز کشورهای دریای خزر و خاورمیانه را به بازارهای اروپا هدایت کند.
با توجه به روند رویدادهای اخیر مانند اختلاف در اوکراین و تیرهشدن روابط میان غرب و روسیه، متوقف کردن خط لوله جنوب و نتایج امیدبخش مذاکرات هستهای ایران، گمانهزنی درباره چشمانداز ورود ذخایر گازی ایران به اروپا دوباره احیا شده است. از سوی دیگر احتمال حضور ایران در بازار قدیمی روسیه، بهنظر میرسد چندان به مذاق روسها خوش نیامده است. برخی ادعا میکنند ایران توانایی صادرات گاز به اروپا را ندارد و هیچگاه نمیتواند جایگزین روسیه شود ولی برخی دیگر معتقدند در این زمینه باید محتاط بود و با احتیاط گام برداشت.
١٠سال بعد؛ گاز ایران تهدیدی برای روسیه
در همین زمینه آلکسی خلبنیکوف (AleksKhlebnikov)، تحلیلگر ریسک استراتژیک و سیاست خارجی در حوزه خاورمیانه، در وبسایت تحلیلی middle east monitor مینویسد: با وجود آنکه واردات گاز ارزان از ایران جذاب است، اما نکتهای وجود دارد که کشورهای غربی اصلا به آن توجه نکردهاند؛ آیا واقعا ایران میتواند وارد بازار انرژی اروپا شود و سلطه روسیه را به چالش بکشد؟
این تحلیلگر روس در ادامه مینویسد: باید به یاد داشته باشیم که صنعت نفت ایران به دلیل تحریمهای بینالمللی ضربه سختی خورده است. به همین دلیل احتمال کمی وجود دارد ایران بتواند حتی در بلندمدت مقادیر کلانی نفت به اروپا صادر کند. بازده کل صنعت نفت ایران از ٢٠٠٤ تا ٢٠١٣ میلادی بیش از ١٥درصد کاسته شده است و بیشترین کاهش زمانی اتفاق افتاد که تحریمها سختتر شد.
این امر نشان میدهد صنعت نفت ایران به شدت از تحریمها صدمه دیده است. صادرات نفت ایران به اروپا در ٢٠١٢ میلادی حدود ٧٨درصد نسبت به سال قبل از آن کاسته شد و در این حالت لیبی و نیجریه سهم ایران از بازار اروپا را تصاحب کردهاند. براساس آخرین آمارها ایران حدود ٥٧درصد تولید نفت خود را مصرف میکند و ٣١درصد آن به آسیا و اقیانوسیه صادر میشود، بنابراین ١٢درصد یا حدود ٠,٤میلیون بشکه در روز برای صادرات به اروپا باقی میماند.
اما وضع گاز ایران کمی متفاوت است، هرچند ذخایر ایران حداقل تا ١٠سال آتی تهدیدی برای روسیه ایجاد نمیکند ولی تولید گاز ایران طی دهه گذشته با وجود تحریمها قابل توجه بوده است. تولید گاز ایران به آرامی اما متداوم افزایش یافته و در ٢٠١٣ میلادی رشد تولید آن ٧٢درصد بیشتر از تولید گاز در ٢٠٠٤ میلادی شد یا به عبارتی ١٦٦,٦میلیارد مترمربع بود. اما پس از سختتر شدن تحریمها بر ایران در سالهای ٢٠١١ و٢٠١٢ میلادی این روند افزایشی تولید متوقف نشد.
با این وجود احتمال کمی وجود دارد پس از برداشته شدن تحریمها تولید گاز ایران خیلی سریع افزایش یابد. این کشور فاقد تجهیزات، دستگاههای مدرن و سرمایه گذاری است، بنابراین مدت زمانی طول میکشد تا بتواند از کشورهای دیگر سرمایه بهدستآورد. تخمین دولت ایران از سرمایه مورد نیاز برای بخش انرژی ٣٠٠میلیارد دلار طی ٨سال است.
طبق گزارش آماری شرکت بیپی در ٢٠١٤ میلادی مقصد نهایی تقریبا تمام صادرات گاز ایران، ترکیه بوده است. ایران حدود ٨,٧میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه صادر کرد که ١٧درصد گاز وارداتی ترکیه را تشکیل میدهد. از سوی دیگر ٠.٧میلیارد مترمکعب دیگر نیز به کشورهای پیشین عضو اتحاد جماهیر شوروی صادر شد. این درحالی است که روسیه ٢٦.٢میلیارد مترمکعب گاز مورد نیاز ترکیه را تأمین کرد (٥٢درصد واردات گاز این کشور) و حدود ١٣٦.٢میلیارد مترمکعب دیگر نیز به اروپا صادر کرده که شامل ٢٥ تا ٣٠درصد گاز وارداتی این اتحادیه را تشکیل میدهد. بیش از یک دهه است که ایران از ترکمنستان گاز وارد میکند بهطوریکه مقدار آن در ٢٠١٣ میلادی به ٤.٧میلیارد متر مکعب رسید. این عمل به تهران اجازه داد به ترکیه گاز بیشتری صادر کند، زیرا ایران حدود ٩٧درصد گاز تولیدی خود را مصرف میکند.
هرچند صادرات گاز ایران از سال ٢٠٠٠ میلادی به کندی رشد کرده است اما هیچ گاه گاز ایران به اروپا وارد نشده است. براساس آمار ٢٠١٣ میلادی کل صادرات گاز ایران هنوز ناچیز و حدود ٩,٤میلیارد متر مکعب است که بخش اعظم آن یک مشتری یعنی ترکیه دارد. این روند برای تبدیل شدن به قدرت برتر صادرکننده گاز به اروپا کافی نیست.
علاوه بر تمام موارد گفته شده موانع دیگری هم وجود دارد که اجازه نمیدهد ایران وارد بازار اروپا شود و قدرت روسیه را به چالش بکشد؛ ایران علاوه بر ذخایر محدود مسیرهای فیزیکی محدودی هم دارد. خط لوله گاز ایران فقط از طریق روسیه، ترکیه، جمهوریآذربایجان و گرجستان به اروپا میرسد. کشورهای حوزه دریای خزر احتمال کمی دارد اجازه دهند ایران سهمشان از بازار اروپا را به خود اختصاص دهد.
از سوی دیگر زیر بنای خط لوله گاز ایران بسیار محدود است. در این کشور فقط خط لوله تبریز - آنکارا گاز را به ترکیه میرساند و از آنجا احتمالا در آینده به بازار اروپا منتقل میکند، بنابراین دولت ایران باید یک خط لوله دیگر به ترکیه بسازد تا ظرفیت صادراتی خود را بیفزاید که این امر نیازمند سرمایهگذاری کلانی است.
این درحالی است که روسیه قراردادی ثبت شده برای ساختن خطلوله با ترکیه دارد که سالانه حدود ٦٣ میلیارد مترمکعب گاز را به مقصد میرساند و نخستین تحویل محموله آن در دسامبر ٢٠١٦ انجام میشود. به این ترتیب ترکیه به مرکز انرژی منطقه تبدیل میشود و تهران مجبور است برای صادرکردن گاز با ترکیه و روسیه کنار بیاید.
همچنین باید در نظر داشت ایران واحد تولید گاز طبیعی مایع یا الانجی یا ناوگانی از تانکرهای مخصوص حمل آن در اختیار ندارد. از سوی دیگر خط لوله ایران و سوریه که بزرگترین میدان گاز دنیا یعنی پارسجنوبی را به دریای مدیترانه وصل میکند نیز به دلیل تنشهای سیاسی و موقعیت نامساعد سوریه به تعویق افتاده است. با توجه به این موارد ایران برای صادرات گاز به اروپا با مشکلات زیادی روبهرو است.
در همین زمینه رادیو آزاد اروپا نیز طی گزارشی اعلام کرد که ایران نمیتواند به اروپا گاز صادر کند. در گزارشی در این وبسایت آمده: در سال ٢٠١٤ روسیه حدود ١٥٥میلیارد فوت مکعب گاز برای اروپا تأمین کرده است. از سوی دیگر ایران و روسیه روابط دیپلماتیک صمیمانهای دارند. فروش گاز ایران به اروپا یا اجازه ترانزیت آن از جمهوریآذربایجان و ترکمنستان بهطورحتم به میزان فروش گازپروم و بودجه دولتی روسیه صدمه میزند، بنابراین ایران با فروش گاز خود به اروپا رابطهاش با روسیه را به خطر میاندازد.
اروپا به دنبال کاهش اتکا به روسیه
اما «اولگا خوستونوا» سردبیر نشریه INSTITUTE OF MODERN RUSSIA نظر متفاوتی درباره صادرات گاز ایران به اروپا دارد. او در گزارشی با عنوان «آیا توافق هستهای ایران بازی انرژی روسیه را تغییر میدهد؟» به این موضوع میپردازد. او در بخشی از این گزارش مینویسد: با انجام توافق هستهای، ایران بهطورحتم سهم خود از بازار را پس خواهد گرفت و در این راه احتمالا با اعضای اوپک برخوردهایی خواهد داشت. این کشور برای مقابله با اوپک سعی خواهد کرد نفت را با تخفیف بفروشد و همین امر شعله جنگ قیمتها در منطقه را روشن خواهد کرد. در چنین شرایطی وضع روسیه متزلزل خواهد شد، زیرا این کشور بخش اعظم درآمد خود را از فروش نفت به دست میآورد. براساس آمار سازمان اطلاعات انرژی ٦٨درصد درآمد روسیه در سال ٢٠١٣ از طریق فروش نفت و گاز تأمین شده است.
اگر بهای نفت بیش از این کاهش یابد قیمت نفت به شدت سقوط خواهد کرد و بنابراین سرمایهگذاری در این بخش هم روبه افول میرود. این درحالی است که برخی کارشناسان پیشبینی میکنند تا ٢٠٣٠ میلادی تولید نفت روسیه ٥٠درصد کاهش یابد.
صنعت گاز ایران نیز خود تهدیدی دیگر برای روسیه است. بحران در اوکراین و قوانین جدید اروپا برای کاهش اتکا به گاز روسیه سبب شده ایران به جایگزینی ایدهآل به جای این کشور تبدیل شود و پر واضح است که ایران از فرصت تجاری با اروپا و ترکیه استقبال خواهد کرد. از آنجا که ایران با ترکیه و جمهوریآذربایجان هممرز است میتواند گاز و نفت را از طریق خط لوله به یکی از این کشورها منتقل کند. درحال حاضر اروپا ٣٠درصد گاز خود را از طریق روسیه تأمین میکند و مابقی نیاز خود را از کشورهای شرقی و جنوبی به دست میآورد. اتحادیه اروپا که به دنبال فرصتی برای کاهش اتکا به روسیه است، احتمالا با روی باز از گاز ایران استقبال خواهد کرد.
با این وجود هنوز به درستی نمیتوان مشخص کرد توافق هستهای ایران چه تاثیری روی بازار انرژی جهان خواهد داشت، اما یک نکته مسلم است، ورود ایران خطری احتمالی برای روسیه به حساب میآید. اما این سوال به وجود میآید که در این وضع چرا روسیه از ایران حمایت میکند. یکی از پاسخهای احتمالی آن است که روسیه سعی میکند از توافق هستهای ایران، در مذاکرات برای رفع تحریمهای خود استفاده کند، به این ترتیب قصد دارد مسیر اقتصادی خود را هموارتر کند.
همین